contortionist

/kənˈtɔːrʃənəst//kənˈtɔːʃənɪst/

معنی: بند باز، کسی که بدنش را کج و معوج میکند
معانی دیگر: (در سیرک ها و غیره: کسی که بدن خود را به طور عجیبی کج و کوله می کند) دژ ریختگر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: contortionistic (adj.)
• : تعریف: an acrobat who can twist his or her arms, legs, and body into unusual positions.

جمله های نمونه

1. Mitchell also said he did not anticipate contortionists having any specific problems with their bones as they age.
[ترجمه گوگل]میچل همچنین گفت که پیش‌بینی نمی‌کند که انقباض‌کنندگان با افزایش سن مشکل خاصی با استخوان‌های خود داشته باشند
[ترجمه ترگمان]همچنین میچل گفت که او پیش بینی نمی کرد که contortionists مشکلات خاصی با bones داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Marcel was a professional contortionist for decades.
[ترجمه گوگل]مارسل برای چندین دهه یک پیچش گیر حرفه ای بود
[ترجمه ترگمان]مارسل برای دهه ها a حرفه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I recently saw a circus act with contortionists folding themselves in amazing ways.
[ترجمه گوگل]من اخیراً یک سیرک را دیدم که در آن انقباض‌کنندگان به روش‌های شگفت‌انگیزی خود را تا می‌کردند
[ترجمه ترگمان]من اخیرا یه نمایش سیرک دیدم که خودشون رو به طرز شگفت انگیزی درهم کشیده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Contortionists who are double-jointed have ligaments around their joints that are more elastic than normal.
[ترجمه گوگل]انقباض‌کنندگانی که دو مفصل دارند، رباط‌هایی در اطراف مفاصل خود دارند که کشسانی بیشتری نسبت به حالت عادی دارند
[ترجمه ترگمان]contortionists که دو double هستند در اطراف مفاصل خود ligaments دارند که بسیار elastic از حالت عادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How often do kids learn contortionist?
[ترجمه گوگل]بچه ها هر چند وقت یک بار انقباض کشی را یاد می گیرند؟
[ترجمه ترگمان]بچه ها چند وقت contortionist یاد می گیرند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Contortionist 'Captain Frodo' from Norway squeezes his body through a tennis racket.
[ترجمه گوگل]"کاپیتان فرودو" از نروژ، بدن خود را از طریق راکت تنیس می فشارد
[ترجمه ترگمان]کاپیتان فرودو از نروژ بدن خود را در یک راکت تنیس فشار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Learn basic splits for a contortionist in this free online series of health fitness videos from our expert gymnast.
[ترجمه گوگل]در این مجموعه آنلاین رایگان ویدیوهای تناسب اندام سلامتی از ژیمناستیک متخصص ما، انشعاب‌های اولیه را برای یک کانتورشنیست بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یادگیری پایه برای یک contortionist در این مجموعه رایگان از ویدئوهای مربوط به سلامتی از gymnast تخصصی ما را یاد بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This boy is a contortionist beggar, doing some rather appalling and dangerous spins.
[ترجمه گوگل]این پسر یک گدای کوفتگی است که چرخش های نسبتاً وحشتناک و خطرناکی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]این پسر، یک beggar باز است، کاری نسبتا ترسناک و خطرناک انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's funny how time can manipulate and stretch itself like a contortionist.
[ترجمه گوگل]خنده دار است که چگونه زمان می تواند خود را مانند یک انقباض زا دستکاری و کشش دهد
[ترجمه ترگمان]جالب است که چطور زمان می تواند خود را فریب دهد و مانند یک contortionist حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. About 40 percent of all the students who start training to be a contortionist here quit very soon.
[ترجمه گوگل]حدود 40 درصد از تمام دانش آموزانی که آموزش انقباض کش را در اینجا شروع می کنند خیلی زود ترک می کنند
[ترجمه ترگمان]حدود ۴۰ درصد از دانش آموزانی که آموزش های لازم را آغاز می کنند، خیلی زود این جا را ترک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But Zlata, who now lives in Germany, wasn't always applauded for her contortionist ability.
[ترجمه گوگل]اما زلاتا، که اکنون در آلمان زندگی می‌کند، همیشه به خاطر توانایی‌های انقباضی‌اش مورد تشویق قرار نمی‌گرفت
[ترجمه ترگمان]اما Zlata که اکنون در آلمان زندگی می کند، همیشه به خاطر توانایی contortionist او مورد تحسین قرار نگرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She told me that she had had a bad accident when she was already performing as a contortionist.
[ترجمه گوگل]او به من گفت که در زمانی که قبلاً به عنوان یک انقباض کننده اجرا می کرد تصادف بدی داشته است
[ترجمه ترگمان]او به من گفت که وقتی به عنوان یک بند باز تمرین می کرد تصادف بدی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بند باز (اسم)
aerialist, galoot, contortionist, equilibrist, funambulist, ropedancer, ropewalker

کسی که بدنش را کج و معوج میکند (اسم)
contortionist

انگلیسی به انگلیسی

• gymnast or other person who specializes in contorted postures
a contortionist is someone who twists their body into strange and unnatural positions in order to entertain other people, for example in a circus.

پیشنهاد کاربران

بپرس