contour map

/ˈkɑːnˌtʊrˈmæp//ˈkɒntʊəmæp/

معنی: نقشه برجسته
معانی دیگر: نقشه ی ترازه، نمودار ترازنما، نقشه ای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a map that shows elevation and land configuration with contour lines.

جمله های نمونه

1. Tasks based on road, town, London tube and contour maps proved to have a wide range of success rates.
[ترجمه گوگل]وظایف مبتنی بر جاده، شهر، لوله لندن و نقشه‌های کانتور نشان داد که طیف گسترده‌ای از میزان موفقیت دارند
[ترجمه ترگمان]وظایف مبتنی بر جاده، شهر، لوله لندن و نقشه contour دامنه وسیعی از نرخ موفقیت را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Repeated scans of the surface produced this contour map of the silicon.
[ترجمه گوگل]اسکن های مکرر از سطح این نقشه کانتور سیلیکون را ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]scans مکرر سطح، این نقشه contour سیلیکون را تولید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The contour map of coal - floor is the most important geological map in the production of coal - mine.
[ترجمه گوگل]نقشه کانتور زغال - کف مهمترین نقشه زمین شناسی در تولید زغال سنگ است
[ترجمه ترگمان]نقشه contour زمین - زمین مهم ترین نقشه زمین شناسی در تولید زغال سنگ - معدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The contour map of small circumferential total pressure distortion with high pressure area at centre can be simulated by the method of the combination of lip and rod.
[ترجمه گوگل]نقشه کانتور اعوجاج فشار کل محیطی کوچک با ناحیه فشار بالا در مرکز را می توان با روش ترکیب لبه و میله شبیه سازی کرد
[ترجمه ترگمان]نقشه کانتور از total کوچک و پیرامونی با مساحت فشار بالا در مرکز می توان با روش ترکیبی از ترکیب لب و میله شبیه سازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We propose a contour map segmentation method for laser scanning confocal microscopic ( LSCM ) biomedical images.
[ترجمه گوگل]ما یک روش تقسیم‌بندی نقشه کانتور را برای اسکن لیزری تصاویر میکروسکوپی کانفوکال (LSCM) پیشنهاد می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک روش تقسیم بندی نگاشت نقشه (contour)برای اسکن کردن تصاویر میکروسکوپی confocal (LSCM)biomedical (LSCM)را پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hate difficult time double back on ourselves today, contour map Ming.
[ترجمه گوگل]متنفرم از زمان دشوار امروز به خودمان برمی گردیم، نقشه کانتور مینگ
[ترجمه ترگمان]متنفرم از اینکه امروز دوباره خودمون رو دوباره درگیر نقشه اصلی کنیم مینگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Accordingly, a practical removing lead rate contour map is given for reference.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، یک نقشه کانتور نرخ سرب حذف عملی برای مرجع ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، حذف عملی نقشه کانتور نرخ منجر به مرجع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A split window algorithm was used to make contour map of the land surface temperature on NANNING City, the result is ideal.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم پنجره تقسیم برای تهیه نقشه کانتور دمای سطح زمین در شهر NANNING استفاده شد، نتیجه ایده آل است
[ترجمه ترگمان]از یک الگوریتم پنجره انشعاب برای ساخت نقشه کانتور دمای سطح زمین در شهر NANNING استفاده شد که نتیجه آن ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is much arithmetic in automated generating contour map based on the Digital Elevation models.
[ترجمه گوگل]در نقشه کانتور تولید خودکار بر اساس مدل های ارتفاع دیجیتال، محاسبات زیادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]محاسبات بسیار زیادی در زمینه طراحی خودکار تولید خودکار براساس مدل های ارتفاع دیجیتال وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sections produced can then be transformed into a contour map of the subsurface features.
[ترجمه گوگل]سپس بخش‌های تولید شده را می‌توان به نقشه‌ای از ویژگی‌های زیرسطحی تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]سپس بخش های تولید شده را می توان به یک نقشه contour از ویژگی های زیر سطحی تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This article brings a new kind of arithmetic for contour height automation annotation contour map.
[ترجمه گوگل]این مقاله نوع جدیدی از محاسبات را برای نقشه حاشیه‌نویسی حاشیه‌نویسی خودکار ارتفاع کانتور ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک نوع حساب جدید از محاسبات ارتفاع contour و نقشه contour ترسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A comparison with the drilling result shows the reliability of the depth contour map for the top surface of the granite batholith.
[ترجمه گوگل]مقایسه با نتیجه حفاری قابلیت اطمینان نقشه کانتور عمق را برای سطح بالایی بتولیت گرانیتی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک مقایسه با نتایج حفاری نشان می دهد که قابلیت اطمینان نقشه contour عمق برای سطح بالای of گرانیت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This article brings a new kind of arithmetic for contour height automation annotation in contour map.
[ترجمه گوگل]این مقاله نوع جدیدی از محاسبات را برای حاشیه نویسی خودکار ارتفاع کانتور در نقشه کانتور ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک نوع جدید از ریاضی را برای حاشیه نویسی ارتفاع contour annotation در نقشه contour به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نقشه برجسته (اسم)
contour, relief map, contour map

تخصصی

[شیمی] طرح کانتوری
[عمران و معماری] نقشه خطوط همتراز
[مهندسی گاز] نقشه تراز
[زمین شناسی] نقشه خطوط همتراز، نقشه پربندی نقشه پربندی ارتفاع، نقشه منحنی میزان؛ نقشه ای که تصویرگر ترتیب یا وضع سطح بوسیله خطوط پربندی می باشد. خصوصاً یک نقشه توپوگرافی که نشان دهنده برجستگی سطح بوسیله خطوط پربندی کشیده شده در فواصل منظم در بالای سطح دریای میانگین می باشد یا یک نقشه پربند ساختمانی که وضع یا ترتیب یک سطح سنگی خاص را در جایی که توسط فرسایش از بین رفته است نشان می دهد.
[ریاضیات] خط تراز
[آب و خاک] نقشه خطوط هم تراز

انگلیسی به انگلیسی

• map having contour lines, map with lines that indicate the relative slopes of the land surfaces

پیشنهاد کاربران

contour map ( آمار ) ==واژه بیگانه: contour map, isopleth map, contour plotواژه مصوب: نقشۀ ترازتعریف: [آمار] نقشه ای مکان نگار برای داده های حاصل از مشاهدات سه متغیر تصادفی پیوسته |||متـ . نمودار تراز contour graph|||[باستان شناسی] نقشة اجمالی عارضه نگاری از سطح زمین یا پدیدارها==contour map ( باستان شناسی ) ==واژه بیگانه: contour map, isopleth map, contour plotواژه مصوب: نقشۀ ترازتعریف: [آمار] نقشه ای مکان نگار برای داده های حاصل از مشاهدات سه متغیر تصادفی پیوسته |||متـ . نمودار تراز contour graph|||[باستان شناسی] نقشة اجمالی عارضه نگاری از سطح زمین یا پدیدارها==contour map ( ژئوفیزیک )
...
[مشاهده متن کامل]

واژه مصوب: نقشة پَربندی
تعریف: نقشه ای با خط هایی پیوسته که نشان دهندة کمیت های فیزیکی یکسان است

بپرس