corkscrew

/ˈkɔːrkˌskruː//ˈkɔːkskruː/

معنی: در بطری بازکن
معانی دیگر: مارپیچ رفتن، پیچ و تاب خوردن (یا داشتن)، (بطری) دربازکن، چوب پنبه کش، سربازکن، به شکل دربازکن، پیچ واپیچ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a spiral-shafted tool used to remove corks from bottles.
صفت ( adjective )
• : تعریف: resembling a corkscrew; tightly spiraled.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: corkscrews, corkscrewing, corkscrewed
• : تعریف: to move in a zigzag or spiral path.

جمله های نمونه

1. A corkscrew is spiral-shaped.
[ترجمه گوگل]پیچ چوب پنبه به شکل مارپیچ است
[ترجمه ترگمان]پیچ به شکل مارپیچ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's a corkscrew and bottle-opener all in one.
[ترجمه گوگل]این یک بطری بازکن و یک بطری بازکن همه در یک است
[ترجمه ترگمان]در یک باز کن باز کن و باز کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There's a knack to using this corkscrew.
[ترجمه گوگل]استفاده از این پیچ چوب پنبه مهارتی دارد
[ترجمه ترگمان]در باز کردن این بطری باز هم مهارت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's a penknife, scissors, corkscrew all rolled into one.
[ترجمه گوگل]این یک چاقوی قلمی، قیچی، پیچ چوب پنبه‌ای است که همه در یک حلقه شده اند
[ترجمه ترگمان]یک قلم تراش، قیچی و بطری باز کن در یکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I worked the corkscrew in as far as it would go.
[ترجمه گوگل]من پیچ چوب پنبه را تا جایی که می شد کار کردم
[ترجمه ترگمان]تا جایی که می شد با بطری باز کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A narrow stairwell wound like a corkscrew into the dungeons of the castle.
[ترجمه گوگل]راه پله ای باریک مانند پیچ ​​چوب پنبه به سیاه چال های قلعه پیچید
[ترجمه ترگمان]پلکان باریکی مثل پیچ در the قلعه می پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Be pleasant, don't carp, but act like a corkscrew and draw out all the information you can.
[ترجمه گوگل]دلپذیر باشید، کپور نشوید، اما مانند یک پیچ و مهره عمل کنید و تمام اطلاعاتی را که می توانید بیرون بکشید
[ترجمه ترگمان]خوب باش، ماهی کپور، اما مثل یک بطری باز کن و هر اطلاعاتی که از دستت بر بیاد بیرون بیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jonny's the one with the blond corkscrew hairstyle.
[ترجمه گوگل]جونی همان مدل موی بلوند است
[ترجمه ترگمان]اون کسیه که موهای بلوند corkscrew داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sadly, there is no parking on a corkscrew bend.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، در پیچ چوب پنبه پارکینگ وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، جای پارک در پیچ corkscrew نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As the corkscrew meats accumulate in the cup and the delicately colored shells pile up at my feet, examples multiply.
[ترجمه گوگل]همانطور که گوشت های چوب پنبه در فنجان انباشته می شوند و پوسته های رنگی ظریف در پای من انباشته می شوند، نمونه ها زیاد می شوند
[ترجمه ترگمان]در حالی که تکه های گوشت پیچ دار در فنجان جمع می شوند و پوسته های زرد رنگی روی پاهای من جمع می شوند، نمونه هایی از آن ها ضرب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hellbender sperm-cell tail, with characteristic "corkscrew" tissue.
[ترجمه گوگل]دم سلولی اسپرم جهنمی، با بافت مشخصه "چرب پنبه ای"
[ترجمه ترگمان]دم سلول اسپرم با ویژگی \"مارپیچ\" مشخصه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To successfully mate, the male skink must corkscrew his body around the female and align their genitals. If the alignment is off, so is the courtship.
[ترجمه گوگل]برای جفت گیری موفقیت آمیز، اسکینک نر باید بدن خود را در اطراف ماده بچرخاند و اندام تناسلی آنها را تراز کند اگر تراز خاموش باشد، خواستگاری هم همینطور است
[ترجمه ترگمان]نر مک نر برای جفت گیری با موفقیت باید بدن خود را در اطراف ماده باز کند و اندام های جنسی خود را با هم تراز کند اگر the خاموش باشد، معاشقه با شما هم همین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A corkscrew is a very useful gadget for opening bottles of wine.
[ترجمه گوگل]پیچ چوب پنبه ابزار بسیار مفیدی برای باز کردن بطری های شراب است
[ترجمه ترگمان]A یک ابزار بسیار مفید برای باز کردن بطری شراب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A corkscrew tail a very serious fault.
[ترجمه گوگل]دم چوب پنبه یک عیب بسیار جدی است
[ترجمه ترگمان]یک دم باز کن، یک اشتباه خیلی جدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

در بطری بازکن (اسم)
corkscrew

انگلیسی به انگلیسی

• device used to extract corks from bottles
zigzag, move along a winding course
having a spiral shape; resembling a corkscrew
a corkscrew is a device for pulling corks out of bottles.
spiral-shaped device for pulling corks out of bottles, bottle-opener

پیشنهاد کاربران

چوب پنبه کش ( مثل شراب )

در بطری باز کن میشه
Bottle opener
۱. در بطری باز کن
۲. راه پیچ در پیچ
حرکت مارپیچی
بطری باز کن
درب بطری باز کن

بپرس