cottonseed

/ˈkɑːtənˌsid//ˈkɑːtənˌsid/

معنی: پنبه دانه، تخم پنبه
معانی دیگر: تخم پنبه، پنبه دانه، پنبه دانه ,تخم پنبه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: cottonseed, cottonseeds
• : تعریف: the seed of the cotton plant, used to produce an oil, fertilizer, and animal food.

جمله های نمونه

1. cottonseed oil
روغن پنبه دانه

2. Gossypol cottonseed kernel was dissolved mostly in methanol phase during the extraction process.
[ترجمه گوگل]هسته پنبه دانه گوسیپول در طول فرآیند استخراج بیشتر در فاز متانول حل شد
[ترجمه ترگمان]در طول فرآیند استخراج، ابتدا در فاز متانول در فاز متانول حل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Buckwheat, rapeseed, cottonseed cake and tapioca included some toxins, therefore feed by crush, immersion and silage fermentation without toxins.
[ترجمه گوگل]گندم سیاه، کلزا، کیک پنبه دانه و تاپیوکا حاوی برخی سموم بودند، بنابراین با خرد کردن، غوطه وری و تخمیر سیلو بدون سم تغذیه می شوند
[ترجمه ترگمان]buckwheat (کلزا)، (کلزا)، cottonseed و tapioca شامل برخی سموم هستند، بنابراین با خرد کردن، غوطه وری و تخمیر silage بدون مواد سمی تغذیه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The total gossypol and free gossypol in edible cottonseed protein are determined by phloroglucinol colorimetry.
[ترجمه گوگل]گوسیپول کل و گوسیپول آزاد در پروتئین خوراکی پنبه دانه با رنگ سنجی فلوروگلوسینول تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]مجموع gossypol و gossypol آزاد در پروتئین گیاهی به وسیله phloroglucinol colorimetry تعیین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The fermentation protein was fermented by 70% rapeseed Meals and 30%cottonseed meal, and which was added to the diet of the layers for substituting the soybean meal or the fishmeal.
[ترجمه گوگل]پروتئین تخمیر با 70 درصد کنجاله کلزا و 30 درصد کنجاله پنبه تخمیر شد و برای جایگزینی کنجاله سویا یا پودر ماهی به رژیم غذایی لایه ها اضافه شد
[ترجمه ترگمان]پروتیین تخمیر توسط ۷۰ درصد از غذاهای (کلزا)و ۳۰ درصد cottonseed تخمیر شد و به رژیم غذایی لایه ها برای جایگزینی غذا سویا یا the اضافه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Produce cottonseed proteid for the use of feed additive.
[ترجمه گوگل]تولید پروتئین پنبه دانه برای استفاده از افزودنی خوراک
[ترجمه ترگمان]cottonseed علوفه را برای استفاده از مواد افزودنی تغذیه تولید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Worldwide, 44 million tons of cottonseed is produced annually.
[ترجمه گوگل]در سراسر جهان سالانه 44 میلیون تن پنبه دانه تولید می شود
[ترجمه ترگمان]در جهان، سالانه ۴۴ میلیون تن دانه تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can use mulch made from bark, needles, cottonseed and oak leaves.
[ترجمه گوگل]می توانید از مالچ تهیه شده از پوست، سوزن، پنبه دانه و برگ بلوط استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از پوست مالچ، سوزن و برگ های سوزنی و چوب بلوط استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. High-level cottonseed oil, gossypol-free cottonseed meal and methanol phase abundant in free gossypol (FG) could be obtained by the leaching process with a two-liquid phase solvent (TPS) system.
[ترجمه گوگل]روغن پنبه دانه سطح بالا، کنجاله پنبه دانه بدون گوسیپول و فاز متانول فراوان در گوسیپول آزاد (FG) را می توان با فرآیند شستشو با یک سیستم حلال فاز مایع (TPS) بدست آورد
[ترجمه ترگمان]دانه روغنی سطح بالا، برش دانه علوفه بدون دانه و فاز متانول در gossypol آزاد (ف گ)را می توان با فرآیند لیچینگ با حلال فاز دو مایع (TPS)بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The effects of treating soybean meal(SBM) and cottonseed meal(CSM) with formaldehyde at 0. 5% and 0. 7% of CP content respectively, which lied on CP degradability in the rumen were investigated.
[ترجمه گوگل]اثرات تیمار کنجاله سویا (SBM) و کنجاله پنبه دانه (CSM) با فرمالدئید به ترتیب در 0 5% و 0 7% محتوای CP، که بر تجزیه پذیری CP در شکمبه بود، بررسی شد
[ترجمه ترگمان]اثرات درمان سویا و خوراک دانه سویا (SBM)با فرمالدیید موجود در ۰ ۵ % و ۰ ۷ % از محتوای CP که در degradability CP در the به دروغ گفته شد، مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Therefore, cottonseed meal with high protein value in use will be obtained if the parameters of cottonseed extrusion system are appropriate.
[ترجمه گوگل]بنابراین، در صورت مناسب بودن پارامترهای سیستم اکستروژن پنبه دانه، کنجاله پنبه دانه با ارزش پروتئین بالا به دست می آید
[ترجمه ترگمان]بنابراین در صورتی که پارامترهای سیستم ¬ های اکستروژن مورد استفاده قرار گیرد، ابتدا با استفاده از دانه سویا با مقادیر بالای پروتئین مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The disoium cottonseed wasted-oil monoethanolamine sulfosuccinate was synthesized from natural cottonseed wasted-oil.
[ترجمه گوگل]مونواتانول آمین سولفوسوکسینات روغن هدر رفته پنبه دانه دیسویم از روغن هدر رفته پنبه دانه طبیعی سنتز شد
[ترجمه ترگمان]استفاده از روغن دانه روغنی که به هدر می رود از دانه ¬ های طبیعی دانه ¬ های طبیعی فرآوری شده ¬ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cottonseed meal is one of high quality plant protein resources, and the crude protein content of it is about 40%.
[ترجمه گوگل]کنجاله پنبه دانه یکی از منابع پروتئین گیاهی با کیفیت است و میزان پروتئین خام آن حدود 40 درصد است
[ترجمه ترگمان]غذای cottonseed یکی از منابع پروتئین گیاهی با کیفیت بالا است و محتوای پروتیین خام آن حدود ۴۰ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The workers are extracting oil from cottonseed.
[ترجمه گوگل]کارگران در حال استخراج روغن از پنبه دانه هستند
[ترجمه ترگمان]کارگران در حال استخراج روغن دانه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In Texas, Mr Plowman also sees potential for cottonseed oil, a byproduct of cotton production.
[ترجمه گوگل]در تگزاس، آقای پلومن همچنین پتانسیل روغن پنبه دانه را که محصول جانبی تولید پنبه است، می بیند
[ترجمه ترگمان]در تگزاس، آقای Plowman همچنین پتانسیل for دانه روغنی، محصول جانبی تولید پنبه را می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پنبه دانه (اسم)
cottonseed

تخم پنبه (اسم)
cottonseed

تخصصی

[نساجی] تخم پنبه - پنبه دانه

انگلیسی به انگلیسی

• seed of the cotton plant

پیشنهاد کاربران

بپرس