counterattack

/ˈkaʊntərəˌtæk//ˈkaʊntərətæk/

معنی: حمله متقابل، حمله متقابل کردن
معانی دیگر: پاتک زدن، دست به حمله ی متقابل (یا ضد حمله) زدن، حمله ی متقابل، ضد حمله، پاد تاخت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an attack made in return for another attack.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: counterattacks, counterattacking, counterattacked
• : تعریف: to make a counterattack.

جمله های نمونه

1. to stage a counterattack
دست به پاتک زدن

2. our counter-attack evicted the enemy from the town
حمله ی متقابل (پاتک) ما دشمن را از شهر بیرون راند.

3. The Republicans have launched a strong counterattack against the Democrats' manifesto.
[ترجمه گوگل]جمهوری خواهان یک ضدحمله قوی علیه مانیفست دموکرات ها آغاز کرده اند
[ترجمه ترگمان]جمهوریخواهان یک حمله متقابل قوی علیه قطعنامه دموکرات ها راه اندازی کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The General was massing his troops for a counterattack.
[ترجمه گوگل]ژنرال در حال جمع آوری نیروهای خود برای یک ضد حمله بود
[ترجمه ترگمان]ژنرال نیروهای خود را برای یک ضد حمله جمع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We have launched a counterattack against them.
[ترجمه گوگل]ما ضد حمله ای را علیه آنها آغاز کرده ایم
[ترجمه ترگمان]حمله متقابل علیه آن ها را آغاز کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The immediate counterattack is simple: Has the building been offered for sale on the open market?
[ترجمه گوگل]ضد حمله فوری ساده است: آیا ساختمان برای فروش در بازار آزاد عرضه شده است؟
[ترجمه ترگمان]حمله متقابل ساده است: آیا این ساختمان برای فروش در بازار آزاد پیشنهاد شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But I still have to applaud this counterattack against tobacco's smoky glamour.
[ترجمه گوگل]اما من همچنان باید این ضدحمله در برابر زرق و برق دودی تنباکو را تحسین کنم
[ترجمه ترگمان]اما من هنوز باید این ضد طلسم کننده تنباکو را تحسین کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The coach quickly came up with a cunning counterattack.
[ترجمه گوگل]مربی به سرعت یک ضد حمله حیله گرانه انجام داد
[ترجمه ترگمان]کالسکه به سرعت پیش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His father's famous counterattack in the Daily Mirror sounds like the machine-gun rattle of an old-fashioned typewriter.
[ترجمه گوگل]ضد حمله معروف پدرش در دیلی میرور شبیه صدای تق تق در ماشین تحریر قدیمی است
[ترجمه ترگمان]ضد حمله پدرش در دیلی Daily مثل صدای تق تق ماشین یک ماشین تحریر قدیمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The authorities reacted swiftly with a smear counterattack.
[ترجمه گوگل]مقامات به سرعت با یک ضد حمله ناسزا واکنش نشان دادند
[ترجمه ترگمان]مقامات به سرعت عکس العمل نشان دادند و به smear ضد حمله حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Chavez unleashed a furious counterattack on his attacker.
[ترجمه گوگل]چاوز یک ضد حمله خشمگین را به مهاجم خود راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]چاوز حمله ای خشمگینانه علیه مهاجم به راه انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yuke Squadron We can handle the enemy counterattack.
[ترجمه گوگل]اسکادران Yuke ما می توانیم ضد حمله دشمن را کنترل کنیم
[ترجمه ترگمان]Yuke Squadron \"میتونیم با دشمن\" counterattack \"مقابله کنیم\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yuke Landing Force No enemy counterattack detected yet.
[ترجمه گوگل]Yuke Landing Force هنوز ضد حمله دشمن شناسایی نشده است
[ترجمه ترگمان]نیروی پیاده ورود دشمن هنوز به شدت شناسایی نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Arjuna said: O Krsna, how can I counterattack with arrows in battle, Bhisma and Drona who are worthy of respect. O annihilator of enemies.
[ترجمه گوگل]آرجونا گفت: ای کریشنا، چگونه می توانم با تیرها در جنگ ضدحمله کنم، بهیسما و درنا که شایسته احترام هستند ای نابود کننده دشمنان
[ترجمه ترگمان]Arjuna گفت: \" ای وای، من چگونه می توانم با تیر در نبرد بجنگم، Bhisma و Drona که سزاوار احترام هستند ای annihilator دشمنان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We can handle the enemy counterattack.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم ضد حمله دشمن را مدیریت کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می تونیم دشمن ضد حمله دشمن رو کنترل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حمله متقابل (اسم)
counterattack

حمله متقابل کردن (فعل)
counterattack

تخصصی

[فوتبال] حمله متقابل

انگلیسی به انگلیسی

• attack made in retaliation, responsive attack
retaliate, make a counterattack
a counter-attack is an attack on a person or group that has already attacked you.

پیشنهاد کاربران

پاتک، ضد حمله
( فوتبال ) ضد حمله
نوعی تاکتیک که اکثرا تیمهای ضعیف از آن درمقابل تیمهای قویتر استفاده میکنند به طوری که در لاک دفاعی فرو میروند و هنگام اشتباه حریف به سرعت به سمت دروازه حریف هجوم میبرند.
ضد حمله ( توی فوتبال شنیدید این عبارت رو )
در امور نظامی هم کاربرد داره
ضدحمله
پاتک
پاتک

بپرس