coziness

جمله های نمونه

1. Troubled times: Qaddafi's newfound coziness with Western nations, however, has done little to shield him from the wave of unrest currently sweeping the Arab world.
[ترجمه گوگل]زمان‌های پر دردسر: با این حال، صمیمیت تازه‌ای که قذافی با کشورهای غربی پیدا کرده، کمک چندانی به محافظت از او در برابر موج ناآرامی‌هایی که در حال حاضر جهان عرب را فرا گرفته است، نکرده است
[ترجمه ترگمان]زمان های آشفته: coziness جدید قذافی با کشورهای غربی، با این حال، برای محافظت از او از موج نا آرامی که در حال حاضر جهان عرب را جارو می کند، کار کمی انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The coziness of having a friend is warm always.
[ترجمه گوگل]آرامش داشتن یک دوست همیشه گرم است
[ترجمه ترگمان]دوست داشتن یک دوست همیشه گرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But coziness requires its own antidote: I like to run at night, after the girls have been put to bed with stories and stuffed bears and night lights.
[ترجمه گوگل]اما دلپذیری پادزهر خودش را می‌طلبد: من دوست دارم شب‌ها بدوم، بعد از اینکه دخترها را با داستان‌ها و خرس‌های پرشده و چراغ‌های شب به رختخواب گذاشته‌اند
[ترجمه ترگمان]اما coziness به antidote احتیاج دارد؛ من شب ها، پس از آن که دخترها با داستان ها و bears و نوره ای شبانه به رختخواب می روند، من دوست دارم در شب بدوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The unprecedented coziness that once existed between the Justice Department and the White House now remains solely in the person of Gonzales.
[ترجمه گوگل]آرامش بی‌سابقه‌ای که زمانی بین وزارت دادگستری و کاخ سفید وجود داشت، اکنون تنها در شخص گونزالس باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]این coziness بی سابقه که زمانی بین وزارت دادگستری و کاخ سفید وجود داشت، اکنون تنها در شخصی گونزالس باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But, when you enjoy the coziness offered by these modern furniture, did you ever think about one question: furniture, is it dangerous?
[ترجمه گوگل]اما، وقتی از آرامش ارائه شده توسط این مبلمان مدرن لذت می برید، آیا تا به حال به یک سوال فکر کرده اید: مبلمان، آیا خطرناک است؟
[ترجمه ترگمان]اما، وقتی از the ارائه شده توسط این مبل مدرن لذت می برید، آیا تا به حال به یک سوال فکر کرده اید: مبلمان، این کار خطرناک است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For the sake of coziness and energy-saving, air-conditioners need running with speed-varying.
[ترجمه گوگل]به خاطر راحتی و صرفه جویی در انرژی، تهویه مطبوع نیاز به دویدن با سرعت متغیر دارند
[ترجمه ترگمان]به خاطر صرفه جویی در مصرف انرژی و صرفه جویی در مصرف انرژی، دستگاه های تهویه هوا باید با تغییر سرعت حرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was a coziness in those glimpses of Depression-era America, a small-town feel even to the big-city streetscapes that can perhaps never be recaptured.
[ترجمه گوگل]آرامشی در آن نگاه های اجمالی از آمریکای دوران رکود وجود داشت، احساس یک شهر کوچک حتی در مناظر خیابان های شهر بزرگ که شاید هرگز نتوان دوباره آن را تصرف کرد
[ترجمه ترگمان]در آن چشم انداز از رکود اقتصادی در دوران رکود اقتصادی، یک شهر کوچک، حتی به شهر بزرگ شهر، که شاید هرگز دوباره دستگیر نشود، وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Alone in a autumn coolness and coziness, watch with life with heart of the bamboo orchid unique that elegant persistent pursuit, my this present life, forever pure crystal fragrance.
[ترجمه گوگل]تنها در خنکی و آرامش پاییزی، با زندگی با قلب ارکیده بامبوی منحصربه‌فرد آن تعقیب ماندگار زیبا را تماشا کن، این زندگی کنونی من، عطر کریستالی همیشه خالص
[ترجمه ترگمان]تنها در خنکی هوای پاییزی و coziness، با زندگی با قلب درختان خیزران، این pursuit زیبا، این زندگی کنونی، این زندگی کنونی، برای همیشه رایحه خالص بلورین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A fireplace lends coziness and cheer to a room.
[ترجمه گوگل]یک شومینه به اتاق آرامش و شادی می بخشد
[ترجمه ترگمان]یه شومینه به lends میخوره و به یه اتاق خوش می رسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The warm coziness of my own bed after I return home from a long business trip.
[ترجمه گوگل]آرامش گرم تخت خودم بعد از بازگشت از یک سفر کاری طولانی به خانه
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه از یک سفر طولانی به خانه برمی گردم، The گرم تخت خودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It has the charm of a warehouse and the coziness of an airplane hangar.
[ترجمه گوگل]جذابیت یک انبار و دنج آشیانه هواپیما را دارد
[ترجمه ترگمان]این طلسم یک انبار و the آشیانه هواپیما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Reaching those lighted doors after pushing through a snowstorm is ultimate coziness.
[ترجمه گوگل]رسیدن به آن درهای روشن پس از عبور از طوفان برفی، نهایت آرامش است
[ترجمه ترگمان]چون به آن دره ای روشن رسیدند که پس از گذشتن از میان برف، coziness نهایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is our goal to create modern home atmosphere of coziness, elegance and prominence with "people-oriented" principle.
[ترجمه گوگل]هدف ما ایجاد فضای خانه مدرن با دنج، ظرافت و برجستگی با اصل "مردم مداری" است
[ترجمه ترگمان]هدف ما ایجاد فضای داخلی مدرن of، ظرافت و برجستگی با اصل \"افراد محور\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As for our house, it was all edges glass inside, without a single concession to coziness.
[ترجمه گوگل]در مورد خانه ما، تمام لبه‌های داخل آن شیشه‌ای بود، بدون هیچ امتیازی به راحتی
[ترجمه ترگمان]اما خانه ما، تمام شیشه های پنجره بود، بدون هیچ امتیازی به coziness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• comfort; pleasantness; warmth

پیشنهاد کاربران

گرم و نرم.
امن و راحت.
دنج.
راحتی
دلنشینی
گرمی ( صمیمیت )
دنج بودن

بپرس