crab apple

/ˈkræbˈæpl̩//kræbˈæpl̩/

معنی: سیب صحرایی
معانی دیگر: (گیاه شناسی) سیبچه (جنس malus از خانواده ی گل سرخیان)، کویج آذینی، گیلک، سیب صحرایی سیب صحرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of various small, hard, tart apples, wild or cultivated, used esp. for making jelly.

(2) تعریف: a tree that bears such fruit.

جمله های نمونه

1. The crab apple bears a small, bitter fruit.
[ترجمه گوگل]سیب خرچنگ میوه ای کوچک و تلخ می دهد
[ترجمه ترگمان]سیب خرچنگ میوه ای کوچک و تلخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I picked one and threw it at a crab apple tree.
[ترجمه گوگل]یکی را برداشتم و به سمت درخت سیب خرچنگ پرت کردم
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها را برداشتم و به یک درخت سیب جنگلی انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And then a crab apple flew in and bounced a few feet from Pinky.
[ترجمه گوگل]و سپس یک سیب خرچنگ به داخل پرواز کرد و چند فوتی از پینکی پرید
[ترجمه ترگمان]و بعد یک سیب خرچنگ به داخل پرواز کرد و چند قدم دورتر از Pinky بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He sat in the shade of a crab apple tree, sipping lemonade.
[ترجمه گوگل]زیر سایه درخت سیب خرچنگ نشسته بود و لیموناد می خورد
[ترجمه ترگمان]در سایه درخت سیب سیب نشسته بود و لیموناد می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The deciduous trees—maple, aspen, crab apple, birch—have begun to turn; but in a wet year their colors are more muted: umber, ocher, russet, and mustard.
[ترجمه گوگل]درختان برگریز - افرا، آسپن، خرچنگ سیب، توس- شروع به چرخیدن کرده اند اما در سال مرطوب، رنگ‌های آن‌ها کم‌رنگ‌تر می‌شود: عنبر، اخر، زنگار و خردل
[ترجمه ترگمان]درختان برگریز - افرا، صنوبر، سیب خرچنگ، غان، شروع به تغییر کرده اند؛ اما در سال مرطوب رنگ آن ها more: umber، ocher، حنایی و خردل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Asian wild crab apple cultivated in many varieties for it small acid usually red fruit used for preserving.
[ترجمه گوگل]سیب خرچنگ وحشی آسیایی که در انواع مختلف کشت می شود، به دلیل اسید کوچک آن میوه قرمز معمولاً برای نگهداری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سیب جنگلی آسیایی که در بسیاری از انواع آن کشت می شود، معمولا میوه های قرمز است که برای نگهداری به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A mother of two cubs climbs a Pacific crab apple tree to grab its tart and tiny fruit.
[ترجمه گوگل]مادر دو توله از درخت سیب خرچنگ اقیانوس آرام بالا می رود تا تارت و میوه ریز آن را بگیرد
[ترجمه ترگمان]یک مادر دو بچه از یک درخت سیب اقیانوس آرام بالا می رود تا شیرینی میوه ای و fruit آن را بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We've planted every kind of native tree you could think of in a hedge, including crab apple and wayfarer tree.
[ترجمه گوگل]ما هر نوع درخت بومی را که فکرش را بکنید در پرچین کاشته ایم، از جمله سیب خرچنگ و درخت راهرو
[ترجمه ترگمان]ما هر نوع درختی را که می توانید در یک حصار، از جمله سیب خرچنگ و درخت wayfarer، در نظر بگیرید، کار کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The result: plenty of fresh produce for the kitchen and such delights as crab apple and quince jellies and pickled walnuts.
[ترجمه گوگل]نتیجه: مقدار زیادی محصولات تازه برای آشپزخانه و لذت هایی مانند ژله سیب خرچنگ و به و ترشی گردو
[ترجمه ترگمان]نتیجه: محصولات تازه زیادی برای آشپزخانه و such به اندازه سیب خرچنگ و jellies quince و walnuts ترشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Any of several other plants, especially those with fruits suggestive of the apple, such as the crab apple or custard apple.
[ترجمه گوگل]هر یک از چندین گیاه دیگر، به ویژه آنهایی که میوه هایی دارند که نشان دهنده سیب هستند، مانند سیب خرچنگ یا سیب کاستارد
[ترجمه ترگمان]هر کدام از گیاهان دیگر، به خصوص آن هایی که میوه های با میوه های سیب و سیب و سیب دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To investigate the protective effects of compound E Jiao Jiang(mainly composed with donkey-hide glue, prepared rhizome of rehmannia, crab apple and so on.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات حفاظتی ترکیب E Jiao Jiang (عمدتا از چسب پوست الاغ، ریزوم تهیه شده از رحمانیا، سیب خرچنگ و غیره تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثرات حفاظتی ترکیب E Jiao جیانگ، (عمدتا با چسب donkey - hide، تهیه شده از rehmannia، سیب خرچنگ و غیره)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Seth’s speculation centered on the privacy afforded by a tree fort that Walter had helped Joey build in an ancient crab apple in the vacant lot.
[ترجمه گوگل]حدس و گمان ست حول حریم خصوصی یک دژ درختی بود که والتر به جوی کمک کرده بود در یک سیب خرچنگ باستانی در زمین خالی بسازد
[ترجمه ترگمان]speculation که والتر به جوئی برای ساختن یک سیب قدیمی در آن جا داده بود، تمرکز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The closer he came to the dry creek bed and the crab apple tree rope the more he could feel the beating of his heart.
[ترجمه گوگل]هر چه به بستر خشک نهر و طناب درخت سیب خرچنگ نزدیک می شد، تپش قلبش را بیشتر احساس می کرد
[ترجمه ترگمان]هرچه نزدیک تر می شد به بس تر خشک نهر و طناب خرچنگ crab نزدیک تر می شد تا ضربان قلب او را حس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I held my breath and examined the exquisite little porcelain feathers and the pink and white porcelain crab-apple blossoms.
[ترجمه گوگل]نفسم را حبس کردم و پرهای چینی نفیس و شکوفه های خرچنگ-سیب چینی صورتی و سفید را بررسی کردم
[ترجمه ترگمان]نفسم را حبس کردم و پره ای کوچک چینی و چینی سفید چینی را برانداز کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They fought a duel using huge thorns of the sacred crab-apple tree, and Hahgwehdiyu emerged victorious.
[ترجمه گوگل]آنها با استفاده از خارهای بزرگ درخت مقدس خرچنگ-سیب یک دوئل زدند و Hahgwehdiyu پیروز شد
[ترجمه ترگمان]آن ها با استفاده از خاره ای بزرگ درخت سیب - سیب مبارزه کردند و Hahgwehdiyu پیروز بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. We were here just for these crabapple trees and flowers.
[ترجمه گوگل]ما اینجا بودیم فقط به خاطر این درختان و گل های خرچنگ
[ترجمه ترگمان]ما فقط برای این درخت های بلوط و گل اینجا بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Every mid - summer, the wild crabapple blossoms filled valley, fragrance overflowing.
[ترجمه گوگل]هر اواسط تابستان، شکوفه‌های خرچنگ وحشی دره را پر می‌کردند و عطر آن مملو می‌شد
[ترجمه ترگمان]هر تابستان، در نیمه تابستان، شکوفه های وحشی و پر از شکوفه، همه جا را فرا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Crabapple proudly proclaimed her group an "anti-art school," and this kind of subversive sensibility seems to fuel the scene.
[ترجمه گوگل]کرابپل با افتخار گروه خود را "مدرسه ضد هنر" اعلام کرد و به نظر می رسد این نوع حساسیت خرابکارانه به صحنه دامن می زند
[ترجمه ترگمان]crabapple با غرور گروه خود را \"مدرسه ضد هنر\" اعلام کرد و چنین به نظر می رسد که این نوع حساسیت subversive صحنه را تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The Chinese flowering crabapple looks still even more charming against the green leaves.
[ترجمه گوگل]خرچنگ گلدار چینی هنوز در برابر برگ های سبز جذاب تر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]گل های flowering چینی هنوز در مقابل برگ های سبز زیباتر به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. This valley, also changed his name to a crabapple valley.
[ترجمه گوگل]این دره نیز نام خود را به دره خرچنگ تغییر داد
[ترجمه ترگمان]این دره نیز نام خود را به دره crabapple تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Do you know, the chinese flowering crabapple is also called Miss-grass.
[ترجمه گوگل]آیا می دانید خرچنگ گلدار چینی را میس گراس نیز می نامند
[ترجمه ترگمان]میدونید، crabapple چینی هم به اسم علف \"میس - علف\" زنگ زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Shanghai Crabapple Helmet Factory is a well-known professional safety helmet maker in the country.
[ترجمه گوگل]کارخانه کلاه ایمنی Crabapple شانگهای یک تولید کننده مشهور کلاه ایمنی حرفه ای در کشور است
[ترجمه ترگمان]کارخانه Helmet crabapple شانگهای یک کلاه ایمنی حرفه ای معروف در کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Every mid-summer, full of wild crabapple valley, fragrance overflowing.
[ترجمه گوگل]هر اواسط تابستان، مملو از دره خرچنگ وحشی، عطری پر از عطر
[ترجمه ترگمان]هر نیمه تابستان پر از دره ای سنگین و پر از گیاهان وحشی که سرشار از رایحه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Ornamental crabapple, a kind of important ornamental plants, is widely used in gardens on north temperate zone.
[ترجمه گوگل]خرچنگ زینتی یکی از گیاهان زینتی مهم است که به طور گسترده در باغ های منطقه معتدل شمالی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Ornamental crabapple نوعی گیاه زینتی مهم است که به طور گسترده در باغ های منطقه معتدل شمالی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The HT-7 Series of the Crabapple Safety Helmet offers 6 different trendy designs for the customers to choose from.
[ترجمه گوگل]کلاه ایمنی Crabapple سری HT-7 6 طرح مد روز مختلف را برای مشتریان ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]مجموعه حزب التحریر - ۷ of ایمنی crabapple ۶ طرح پیشنهادی مد روز برای مشتریان ارائه می کند تا از آن ها انتخاب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. The flower of Chinese crabapple is always loved by Chinese.
[ترجمه گوگل]گل خرچنگ چینی همیشه مورد علاقه چینی هاست
[ترجمه ترگمان]گل of چینی همیشه مورد علاقه چینی ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. His legs were impaled with a thousand needles of pine and hemlock; hemlock cones and crabapple were strapped to his waist.
[ترجمه گوگل]پاهایش را با هزار سوزن کاج و شوکران به چوب زده بودند مخروط شوکران و خرچنگ به کمر او بسته شده بودند
[ترجمه ترگمان]پاهایش با هزاران سوزن سوزنی کاج و شوکران آویخته شده بود، hemlock cones و crabapple به کمر او بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Dr. Sketchy's was founded by an art-school dropout named Molly Crabapple in a dive bar in Brooklyn in 200
[ترجمه گوگل]دکتر اسکچی توسط یک ترک مدرسه هنر به نام مولی کرابپل در یک بار غواصی در بروکلین در سال 200 تاسیس شد
[ترجمه ترگمان]دکتر \"Sketchy\" توسط یک مدرسه اخراج شده از مدرسه به نام مالی crabapple در بار غواصی در بروکلین در ۲۰۰ سالگی تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیب صحرایی (اسم)
crab, crab apple

انگلیسی به انگلیسی

• small wild apple with a tart flavor; type of cultivated small sour apple used in jellies and jams; species of tree that produces crab apples
a crab apple is a type of small sour apple.
small sour wild apple

پیشنهاد کاربران

بپرس