croissant

/ˌkwɑːˈsɑːnt//ˈkrwæsɒ~/

(شیرینی سازی) نان شیرینی هلالی شکل، کروسانت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a roll, in the shape of a crescent, made of leavened dough or puff pastry.

جمله های نمونه

1. She bit into a croissant and took a sip of coffee.
[ترجمه ارسلانلو] او یک گاز به شیرینی زد و یک جرعه از قهوه خورد .
|
[ترجمه زهرا] او به یک کروسان نگاه کرد و جرعه ای قهوه نوشید
|
[ترجمه گوگل]یک کروسان را گاز گرفت و جرعه ای قهوه نوشید
[ترجمه ترگمان]او کمی به شکل یک قرص نان خورد و جرعه ای قهوه نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Top with croissant cubes, dividing equally.
[ترجمه گوگل]روی آن را با مکعب های کروسانت، به طور مساوی تقسیم کنید
[ترجمه ترگمان]با تکه های نان شیرینی هلالی شکلی که به طور مساوی تقسیم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I put an almond croissant in a low oven for him.
[ترجمه ملیکا] من یک کریسانت بادام را در کوره برای او کم گذاشتم .
|
[ترجمه Sana] من یک کریسانک بادا را در درجه ی کم فر برای او قرار دادم .
|
[ترجمه mohammad.t] من یک کروسان ( پیراشکی هلالی مغز دار ) بادام برای او در درجه کم فر قرار دادم.
|
[ترجمه گوگل]یک کروسانت بادام برایش در فر کم گذاشتم
[ترجمه ترگمان]من یه \"almond\" توی یه اجاق کوچیک براش گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A croissant warm from the oven, a cup of good coffee and a tumbler of just-squeezed orange juice costs under £
[ترجمه گوگل]یک کروسان گرم از فر، یک فنجان قهوه خوب و یک لیوان آب پرتقال تازه فشرده شده کمتر از £ قیمت دارد
[ترجمه ترگمان]یک نان شیرینی هلالی از فر، یک فنجان قهوه خوب و یک لیوان آب پرتغال فشرده زیر ۲۰ پوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Arrange croissant cubes on large baking sheet.
[ترجمه گوگل]مکعب های کروسان را روی ورقه پخت بزرگ بچینید
[ترجمه ترگمان]تکه های کلوچه مانند نان شیرینی هلالی روی یک ورقه پخت بزرگ ترتیب دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Would you like a croissant with that?
[ترجمه محمد حسین] آیا همراه با او کروسان دوست داری؟
|
[ترجمه امیر قبادی] آیا همراه با آن کروسان دوست دارید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا یک کروسانت با آن می خواهید؟
[ترجمه ترگمان]از یه \"croissant\" خوشت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She padded out with the plate of unfinished croissant.
[ترجمه گوگل]او با بشقاب کروسان ناتمام بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]با بشقاب of unfinished بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We offer soft roll, hard roll, Danish pastry, croissant, French bread, muffin and toast.
[ترجمه گوگل]ما رول نرم، رول سخت، شیرینی دانمارکی، کروسان، نان فرانسوی، کلوچه و نان تست را ارائه می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما شیرینی نرم و شیرینی و شیرینی دانمارکی و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و نان و
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Can I have a croissant?
[ترجمه tara] آیا میتونم یه کروسان داشته باشم
|
[ترجمه S] میتونم کروسان داشته باشم
|
[ترجمه Soo] آیا میتوانم یک کروسان بخورم؟
|
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک کروسانت بخورم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم یه چیزی بخورم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Across the busy plaza, vendors sell hot dogs and croissant sandwiches.
[ترجمه Negin] در آن سوی میدان شلوغ، فروشندگان، هات داگ ها و ساندویچ های کریسانت را میفروشند.
|
[ترجمه Negin] در آن سوی میدان شلوغ، فروشنده ها، هات داگ ها و کروسان ها را می فروشند.
|
[ترجمه گوگل]در سراسر میدان شلوغ، فروشندگان هات داگ و ساندویچ های کروسان می فروشند
[ترجمه ترگمان]در آن سوی میدان شلوغ، فروشنده ها سگ های داغ و ساندویچ را می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He poured another cup of coffee, finished the last croissant.
[ترجمه گوگل]یک فنجان قهوه دیگر ریخت و آخرین کروسانت را تمام کرد
[ترجمه ترگمان]یک فنجان دیگر قهوه ریخت و آخرین croissant را تمام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She shook her head and swallowed a bite of croissant.
[ترجمه گوگل]سرش را تکان داد و یک لقمه کروسانت را قورت داد
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان داد و جرعه ای از croissant را نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I would like to take a cup of tea and milk, poached eggs, and one croissant and banana muffi.
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک فنجان چای و شیر، تخم مرغ آب پز، و یک مافی کروسانت و موز بخورم
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد یک فنجان چای و شیر و تخم مرغ آب پز و یک کلوچه و یک کلوچه موز بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ham and cheddar cheese baked with onions on a fluffy croissant with organic lettuce and tomatoes.
[ترجمه گوگل]ژامبون و پنیر چدار پخته شده با پیاز روی یک کروسان کرکی با کاهو و گوجه فرنگی ارگانیک
[ترجمه ترگمان]پنیر چدار و پنیر چدار با پیازهای جهنده با کاهو و گوجه فرنگی به همراه پیاز پخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crescent-shaped pastry roll (french)
a croissant is a type of small bread-like cake that is eaten for breakfast.

پیشنهاد کاربران

کروسان - نان شیرینی هلالی شکل
croissant ( n ) ( kwɑˈsɑnt ) =a small sweet roll with a curved shape, eaten especially at breakfast
croissant
کُلچه قند
( این واژه در پارسی تاجکی کاربرد می شود (
noun - countable :
نان شیرین هِلالی شکل که معمولا در صبحانه مصرف می شود.
به عنوان مثال :
I put an almond croissant in a low oven for him
croissant
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/croissant
رول - پیراشکی
کروسان ( نوعی شیرینی/کیک )
I asked him which pastry he wanted and he picked an almond croissant
کروسان
مثال:
She buy some croissant
کروسان
مثال:
This morning my sister ate croissant with tea for breakfast
معنی نانی به شکل حلال که برای صبحانه خورده می شود
جمله she makes some croissant
کروسان، شیرینی به صورت هلالی شکل
نمونه جمله
. I want a croissant with tea for breakfast
کروسان
نان شیرینی
پیراشکی هلالی شکل
نان شیرینی به صورت هلالی شکل ) معمولا😜😜😜😜
a French crescent - shaped roll made of sweet flaky pastry, often eaten for breakfast.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس