cropped

/ˈkrɑːp//krɒp/

محصول، چیدن، گیسو را زدن، سرشاخه زدن، حاصل دادن، چینه دان

جمله های نمونه

1. cropped lawns
چمن های زده شده (کوتاه)

2. cropped hair
موی کوتاه،موی ماشین شده

3. problems cropped up in every direction
مسائل از هر سو روی آور شدند.

4. has anything new cropped up?
آیا چیز تازه ای پیش آمده است ؟

5. the idea that cropped up in my mind . . .
اندیشه ای که به مغزم خطور کرد . . .

6. the girl's hair was cropped above the eyebrows
موی دختر تا بالای ابرو کوتاه (چیده) شده بود.

7. the soldier had closely cropped hair and blue eyes
سرباز موی خیلی کوتاه و چشمان آبی داشت.

8. Social problems cropped up in the wake of natural disasters.
[ترجمه گوگل]مشکلات اجتماعی در پی بلایای طبیعی پدید آمد
[ترجمه ترگمان]مشکلات اجتماعی در پی فجایع طبیعی پدیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I can't make it tonight — something's cropped up.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم آن را امشب - چیزی بریده شده است
[ترجمه ترگمان]امشب نمی توانم آن را درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His name just cropped up in conversation.
[ترجمه گوگل]نام او فقط در مکالمه ظاهر شد
[ترجمه ترگمان] اسمش رو کوتاه کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stella had had her hair closely cropped .
[ترجمه گوگل]استلا موهایش را از نزدیک کوتاه کرده بود
[ترجمه ترگمان]استلا موهایش را کوتاه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The subject cropped up as we talked.
[ترجمه گوگل]موضوع همان طور که صحبت می کردیم مشخص شد
[ترجمه ترگمان]وقتی داشتیم حرف می زدیم، موضوع از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You seem to have cropped up badly on page your acts are wrong.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که شما به شدت در صفحه ظاهر شده اید، اعمال شما اشتباه است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که شما در صفحه خیلی بد خود را کراپ کرده اید و عمل شما اشتباه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The wheat has cropped well this year.
[ترجمه گوگل]گندم امسال محصول خوبی داشته است
[ترجمه ترگمان]گندم امسال به خوبی کراپ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We are discussing the problems that have recently cropped up.
[ترجمه گوگل]ما در حال بحث در مورد مشکلاتی هستیم که اخیراً ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]ما در حال بحث درباره مشکلاتی هستیم که اخیرا از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Women athletes wear cropped tops and tight shorts.
[ترجمه گوگل]زنان ورزشکار تاپ کوتاه و شورت تنگ می پوشند
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران زن در بالای آن ها شلوارک تنگ و شلوارک تنگ به تن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• clipped, trimmed or cut off as by clipping; used for growing crops (said of land or soil)
cropped hair has been cut very short.

پیشنهاد کاربران

cropped ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: حاشیه‏گرفته
تعریف: ویژگی تصویری که حاشیه‏های آن با استفاده از پوشانه ( mask ) حذف شده باشد
برش دادن
برداشت کردن، کوتاه کردن

بپرس