گذرگاه عابر پیاده، خط عابر پیاده، محل میخکوبی شده یا خط کشی شده عر خیابان مخصوصعبور پیاده
بررسی کلمه
اسم ( noun )
• : تعریف: a lane or path, usu. near the corner of a street, that is marked off as a pedestrian crossing. • مشابه: pedestrian crossing
جمله های نمونه
1. The X-shaped crosswalk painted in the middle of the central intersection is the city's heart.
[ترجمه گوگل]خط عابر پیاده X شکل که در وسط تقاطع مرکزی نقاشی شده است، قلب شهر است [ترجمه ترگمان]The به شکل X که در وسط تقاطع مرکزی نقاشی شده است قلب شهر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. At First Avenue the crosswalk is blocked by a Con Ed van and an open manhole cover encircled by yellow rubber cones.
[ترجمه گوگل]در First Avenue، گذرگاه عابر پیاده توسط یک ون Con Ed و یک درپوش منهول باز که توسط مخروطهای لاستیکی زرد احاطه شده است مسدود شده است [ترجمه ترگمان]در خیابان اول، crosswalk توسط حزب محافظه کار در حوزه انتخاباتی Ed و یک پوشش فاضلاب باز که به وسیله cones پلاستیکی زرد احاطه شده، مسدود شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In crosswalk, pedestrians have the right of way.
[ترجمه حاج احمد] روی خط عابر پیاده، حق تقدم با عابر پیاده است.
|
[ترجمه گوگل]در خط عابر پیاده، عابران پیاده حق تقدم دارند [ترجمه ترگمان]در crosswalk، عابران هم حق دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Walk along the crosswalk when crossing the road.
[ترجمه گوگل]هنگام عبور از جاده در امتداد خط عابر پیاده راه بروید [ترجمه ترگمان]وقتی از جاده رد شدی از خط عابر پیاده برو [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The numbers of crosswalk on the arterial road are also discussed with two speeds on one dimension mode in this paper.
[ترجمه گوگل]اعداد عابر پیاده در جاده شریانی نیز با دو سرعت در حالت یک بعدی در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است [ترجمه ترگمان]تعداد of در جاده شریانی به دو سرعت در حالت بعد در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. At a crosswalk, pedestrians have the right of way.
[ترجمه گوگل]در خط عابر پیاده، عابران پیاده حق تقدم دارند [ترجمه ترگمان]در خط عابر پیاده، عابر پیاده راه درست را دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Crosswalk can be especially dangerous for the elderly.
[ترجمه گوگل]عابر پیاده می تواند به ویژه برای افراد مسن خطرناک باشد [ترجمه ترگمان]crosswalk می تواند برای افراد مسن خطرناک باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You did not stop at that crosswalk back there. You need to be more careful.
[ترجمه گوگل]در آن خط عابر پیاده آن جا توقف نکردی شما باید بیشتر مراقب باشید [ترجمه ترگمان]تو اون خط عابر پیاده رو اونجا نگه نداشتی باید بیشتر مراقب باشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Please use the crosswalk to cross the road.
[ترجمه گوگل]لطفا برای عبور از جاده از خط عابر پیاده استفاده کنید [ترجمه ترگمان]لطفا از خط عابر پیاده برای عبور از جاده استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Typical for China is the crosswalk show, where a pair of comedians entertains the audience with Word play.
[ترجمه گوگل]معمولی برای چین، نمایش عابر پیاده است، که در آن یک جفت کمدین تماشاگران را با بازی Word سرگرم می کنند [ترجمه ترگمان]نمونه بارز برای چین نمایش crosswalk است، که در آن یک جفت کمدین ها با بازی کلمه تماشاگران را سرگرم می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If you do not cross at the crosswalk, you are called " jade - walkers. ".
[ترجمه گوگل]اگر از خط عابر پیاده عبور نکنید، به شما "یشم - واکر" می گویند [ترجمه ترگمان]اگر از the عبور نکنید، به نام \"روروئک -\" (jade -)نام بردید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In a crosswalk, pedestrians have the right of way.
[ترجمه گوگل]در خط عابر پیاده، عابران پیاده حق تقدم دارند [ترجمه ترگمان]در یک crosswalk، عابران هم حق دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We should go across a road at the crosswalk.
[ترجمه گوگل]ما باید از یک جاده در گذرگاه عبور کنیم [ترجمه ترگمان] باید از جاده خط عابر پیاده بریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This is a crosswalk.
[ترجمه گوگل]این یک خط عابر پیاده است [ترجمه ترگمان] این خط عابر پیاده - ه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We need a crosswalk.
[ترجمه گوگل]به یک خط عابر پیاده نیاز داریم [ترجمه ترگمان] به خط عابر پیاده نیاز داریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[عمران و معماری] گذرگاه عابر پیاده
انگلیسی به انگلیسی
• pedestrian crossing, path for pedestrians to use when crossing the street
پیشنهاد کاربران
❍ اسم ( ) : پیاده گذر [برساختهٔ خودم] مثال: • Look both sides before stepping onto a crosswalk. ترجمه: پیش از پاگذاشتن روی پیاده گذر، هردو سو را نگاه کن.
pedestrian crossing : british english crosswalk: american english
crosswalk ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: گذر عابر تعریف: محل خط کشیشده برای عبور عابر پیاده و دوچرخه و مانند آن از عرض راه