crustacean

/krəˈsteɪʃn̩//krʌˈsteɪʃn̩/

معنی: خانواده خرچنگ، رده سخت پوستان
معانی دیگر: (جانورشناسی) سخت پوست (زیر شاخه ی crustacea از بندپایان که آبزی و آبشش دار هستند مانند خرچنگ)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a large group of segmented invertebrates, such as shrimp and crabs, that usu. live in water and have hard shells.

جمله های نمونه

1. I bite into the succulent, still-warm-from-the-grill crustacean whose spice factor is near seismic.
[ترجمه گوگل]من سخت پوست آبدار و هنوز گرم از گریل که عامل ادویه اش تقریباً لرزه ای است گاز می زنم
[ترجمه ترگمان]من داخل آبدار را گاز می گیرم - از توری که هنوز هم گرم است - از توری - - - که عامل نارنجی آن نزدیک به زلزله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Today there are about 3000 species of crustacean - four times as many as there are of birds.
[ترجمه گوگل]امروزه حدود 3000 گونه سخت پوستان وجود دارد - چهار برابر تعداد پرندگان
[ترجمه ترگمان]امروزه در حدود ۳۰۰۰ گونه از crustacean - چهار برابر بیشتر از پرندگان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It seemed surprised when the crustacean raised its claws and valiantly fought back.
[ترجمه گوگل]وقتی سخت پوست چنگال هایش را بالا برد و شجاعانه به مقابله پرداخت، شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید غافلگیر شده بود که اجنه پنجه خود را بلند کردند و دلیرانه به مبارزه پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is a brown crustacean, half the size of the end of a pencil, that is extremely difficult to eradicate.
[ترجمه گوگل]این سخت پوست قهوه ای است که به اندازه نصف انتهای یک مداد است که از بین بردن آن بسیار دشوار است
[ترجمه ترگمان]این یک crustacean قهوه ای است، نصف اندازه انتهای یک مداد، که ریشه کن کردن آن بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Japanese Spider Crab is the World's Largest Crustacean and Arthropod.
[ترجمه گوگل]خرچنگ عنکبوتی ژاپنی بزرگترین سخت پوست و بندپایان جهان است
[ترجمه ترگمان]رستوران عنکبوتی ژاپنی بزرگ ترین رستوران crustacean و Arthropod است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This pink tendril is another new species of crustacean found in the Sea of Japan (East Sea), near South Korea's Gangwon Province.
[ترجمه گوگل]این پیچک صورتی یکی دیگر از گونه های جدید سخت پوستان است که در دریای ژاپن (دریای شرق)، نزدیک استان گانگوون کره جنوبی یافت می شود
[ترجمه ترگمان]این tendril صورتی یکی دیگر از گونه های جدید crustacean است که در دریای ژاپن (دریای شرقی)، نزدیک استان Gangwon جنوبی کره جنوبی یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A crustacean is an animal that has a firm shell and usually lives in water.
[ترجمه گوگل]سخت پوست جانوری است که پوسته محکمی دارد و معمولاً در آب زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]A حیوانی است که پوسته ای محکم دارد و معمولا در آب زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The crustacean deposits its young on the salp barrel, in a phenomenon called demarsupiation.
[ترجمه گوگل]سخت پوستان جوان خود را بر روی بشکه نمک می ریزند، در پدیده ای به نام demarsupiation
[ترجمه ترگمان]The جوان خود را در بشکه salp، در پدیده ای به نام demarsupiation، ذخیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Captain Nemo alerted his companion to this hideous crustacean, which a swing of the rifle butt quickly brought down, and I watched the monster's horrible legs writhing in dreadful convulsions.
[ترجمه گوگل]کاپیتان نمو به همراه خود در مورد این سخت پوست وحشتناک هشدار داد، که با تاب خوردن قنداق تفنگ به سرعت آن را پایین آورد، و من پاهای وحشتناک هیولا را تماشا کردم که در تشنج های وحشتناک می پیچیدند
[ترجمه ترگمان]کاپیتان \"نمو\" به همراه خود به این crustacean نفرت انگیز اخطار کرد که ضربه قنداق تفنگ به سرعت پایین آمد و من پاهای وحشتناک هیولا را دیدم که در تشنج به خود می پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The roving Phronima sedentaria, a small crustacean, inhabits the hollowed-out bodies of dead barrel-shaped organisms called salps.
[ترجمه گوگل]Phronima sedentaria، یک سخت پوست کوچک در حال گردش، در بدن های توخالی موجودات بشکه ای شکل مرده به نام salps زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]The Phronima، یک crustacean کوچک، در بدن توخالی از ارگانیسم های dead که به نام salps وجود دارد، زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A striking deep sea-fish called an amphipod crustacean reveals the diversity of sea creatures under the belly of Australia's deep sea world.
[ترجمه گوگل]یک ماهی اعماق دریا به نام سخت پوستان دوپایان، تنوع موجودات دریایی را در زیر شکم دنیای اعماق دریاهای استرالیا نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک ماهی دریایی بسیار قابل توجه به نام an crustacean، تنوع موجودات دریایی را زیر شکم جهان عمیق دریای استرالیا نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The phenoloxidase in crustacean is activated by the invading microbes, and is involved in the defense reaction, thus having certain relation with the immune condition of the animals.
[ترجمه گوگل]فنل اکسیداز موجود در سخت پوستان توسط میکروب های مهاجم فعال می شود و در واکنش دفاعی شرکت می کند، بنابراین ارتباط خاصی با وضعیت ایمنی حیوانات دارد
[ترجمه ترگمان]The در crustacean بوسیله میکروب های مهاجم فعال می شود و در واکنش دفاعی درگیر می شود در نتیجه ارتباط ویژه ای با وضعیت ایمنی حیوانات دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Crustacean plankton (Cyclops) breeding in reservoir has brought new problem to water treatment process, and brought threat to safety of drinking water.
[ترجمه گوگل]تکثیر پلانکتون سخت پوستان (سیکلوپ) در مخزن مشکل جدیدی را در فرآیند تصفیه آب ایجاد کرده و ایمنی آب آشامیدنی را به خطر انداخته است
[ترجمه ترگمان]breeding crustacean (Cyclops)در سد باعث مشکلات جدیدی در فرآیند تصفیه آب شده است و تهدیدی برای تامین آب آشامیدنی به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Compared with crustacean zooplankton, rotifer responded to trophic status more distinctly.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با زئوپلانکتون سخت پوستان، روتیفر به وضعیت تغذیه ای به طور مشخص تری پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]rotifer در مقایسه با zooplankton crustacean، به وضعیت trophic more واکنش نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is a neuropeptide member belonging to the crustacean hyperglycemic hormone ( CHH ) neuropeptide family.
[ترجمه گوگل]این یک عضو نوروپپتیدی متعلق به خانواده نوروپپتیدی هورمون هایپرگلیسمی سخت پوستان (CHH) است
[ترجمه ترگمان]این یک عضو neuropeptide عضو خانواده neuropeptide crustacean است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خانواده خرچنگ (اسم)
crustacean

رده سخت پوستان (صفت)
crustacean

تخصصی

[زمین شناسی] سخت پوست هر بندپای متعلق به ابر رده سخت پوستان (Crustacea) که عمدتاً توسط حضور یک جفت شاخک بر روی سر تشخیص داده می شوند. بیشتر اشکال در محیط های دریایی دیده می شوند. سخت پوستان نسبت به تعداد موجودات منفرد نسبت به حشرات دوم هستند. گستردگی زمانی: کامبرین تا عهد حاضر.

انگلیسی به انگلیسی

• hard-shelled animal with jointed limbs (crab, shrimp, etc.)
pertaining to hard-shelled animals with jointed limbs (crabs, shrimp, etc.)
a crustacean is an animal with a hard outer shell and several pairs of legs, which usually lives in water. crabs, lobsters, and shrimps are crustaceans.

پیشنهاد کاربران

سخت پوست ( خرچنگ ) کراس تِ شِن
دسته بندی حیوانات به انگلیسی:
vertebrates = مهره داران 🐎
invertebrates = بی مهرگان 🪱
marsupials = کیسه داران 🐨
mammals = پستانداران 🦇
reptiles = خزندگان🦎
amphibians = دوزیستان 🐢
...
[مشاهده متن کامل]

aquatic animals = آبزیان 🐋
predators = درندگان 🐅
crustaceans = سخت پوستان 🦀
molluscs / mollusks = نرم تنان 🐌
insects = حشرات 🦟
arachnids = تنندگان، عنکبوتیان 🕷
arthropods = بندپایان 🦋
birds = پرندگان 🦅
fish = ماهی ها 🐠
echinoderms = خارپوستان
herbivore = جانور گیاه خوار 🐘
carnivore = جانور گوشت خوار 🐆
insectivore =جانور حشره خوار 🕷
omnivore = جانور همه چیز خوار 🐖

adjective :
سخت پوست ( متعلق یا مربوط به خانواده و تیره سخت پوستان )
به عنوان مثال :
Governor Jay Inslee issued an emergency order on Wednesday that will allow the state's department of fish and wildlife to eradicate the crustacean or prevent it from permanently establishing itself.
منابع• https://www.merriam-webster.com/dictionary/crustacean• https://www.ldoceonline.com/dictionary/crustacean
Crustaceans ( Crustacea /krʌˈsteɪʃə/ ) form a large, diverse arthropod taxon which includes such animals as crabs, lobsters, crayfish, shrimp, krill, prawns, woodlice, barnacles, copepods, amphipods and mantis shrimp
...
[مشاهده متن کامل]

سَخت پوستان ( crustaceans ) زیرشاخه ای بزرگ از جانوران بندپا هستند که سرسینهٔ آن ها دارای کاسهٔ پشتی و آبشش و زواید دوشاخه ای است و ضمائم سر آن ها شامل دو جفت شاخک و یک جفت آروارهٔ بالا و دو جفت آروارهٔ پایین است.

crustacean
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Crustacean
سخت پوست، مثل خرچنگ

بپرس