currently

/ˈkɜr.ənt.li//ˈkɜr.ənt.li/

بطورمتداول ,معمولا

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: at the present time; now.
مشابه: presently, today

جمله های نمونه

1. he is currently on a lecture tour
فعلا برای انجام سخنرانی در سفر است.

2. his is currently unemployed
او فعلا بیکار است.

3. She is currently writing a sequel to Daphne du Maurier's "Rebecca".
[ترجمه Y.Younesi] او در حال حاضر در حال نوشتن نتیجه ی ربکا کتاب دافنه دو موریه است.
|
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در حال نوشتن دنباله ای بر «ربکا» اثر دافنه دو موریه است
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر در حال نوشتن یک دنباله از \"ربه کا\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is currently on/taking medication for his heart.
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر داروی قلبش را مصرف می کند
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر برای قلب خود دارو مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hotel is currently under construction.
[ترجمه گوگل]این هتل در حال حاضر در حال ساخت است
[ترجمه ترگمان]این هتل در حال حاضر در دست ساخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They are currently facing a long legal battle in the US courts.
[ترجمه گوگل]آنها در حال حاضر با یک نبرد حقوقی طولانی در دادگاه های ایالات متحده روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال حاضر با یک نبرد طولانی قانونی در دادگاه های ایالات متحده مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Neither of them is currently in paid employment.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از آنها در حال حاضر در شغل حقوقی نیستند
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از آن ها در حال حاضر مشغول استخدام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The third book in the series is currently in preparation.
[ترجمه گوگل]سومین کتاب از این مجموعه در حال آماده سازی است
[ترجمه ترگمان]سومین کتاب این مجموعه در حال حاضر در حال آماده سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The government is currently granting no operating licences to foreign firms.
[ترجمه گوگل]دولت در حال حاضر هیچ مجوز فعالیتی به شرکت های خارجی نمی دهد
[ترجمه ترگمان]دولت در حال حاضر هیچ مجوز اجرایی برای شرکت های خارجی صادر نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The orchestra is currently on tour in Germany.
[ترجمه گوگل]این ارکستر در حال حاضر در آلمان در حال برگزاری تور است
[ترجمه ترگمان]این ارکستر در حال حاضر در آلمان در حال سفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A mere fraction of available wind energy is currently utilized.
[ترجمه گوگل]کسری از انرژی باد موجود در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تنها بخشی از انرژی باد موجود مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our contracts are currently under review.
[ترجمه گوگل]قراردادهای ما در حال حاضر در دست بررسی است
[ترجمه ترگمان]قراردادهای ما در حال حاضر تحت بررسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Currently she has a punishing schedule of five presentations a day.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او یک برنامه تنبیهی از پنج ارائه در روز دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر او یک برنامه آموزشی پنج سخنرانی در روز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He currently terrorises politicians and their ilk on "Newsnight"
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در "Newsnight" سیاستمداران و امثال آنها را به وحشت می اندازد
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر سیاستمداران و امثال آن ها را در \"اخبار شبانگاهی\" می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. British distributors are currently involved in a bidding war for the film.
[ترجمه گوگل]توزیع کنندگان بریتانیایی در حال حاضر درگیر یک جنگ مناقصه برای فیلم هستند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر توزیع کنندگان انگلیسی در یک جنگ مزایده برای این فیلم شرکت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• presently, at this time, most recently

پیشنهاد کاربران

درحال حاضر، هم اینک
Now/at the moment current ( adj )
این روزها، هم اینک، اخیراً
این قید زمان هست نه قید تکرار بنابراین نمیشه معنی اش معمولا میشه در حال حاضر اکنون توی دیکشنری آکسفورد هم همین اومده نباید معمولا بگید معمولا نشون میده که اون کار چند بار تکرار شده ولی در حال حاضر یا اکنون نشون میده چه وقتی داره انجام میشه
این روزها، هم اینک
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : currency / current
✅️ صفت ( adjective ) : current
✅️ قید ( adverb ) : currently
❗️دوستان معنای currency با دیگر کلمات کاملا فرق می کند؛ لطفا معنای آن را سرچ کنید تا به درستی از آن استفاده کنید
...
[مشاهده متن کامل]

( ۱ ) فعلاً؛ در حال حاضر؛ در زمان فعلی؛ همینک؛ اکنون؛ الآن که…
( ۲ ) بطور جاری؛ در جریان
( ۳ ) بطور روان؛ بسهولت؛ به آسانی
( ۳ ) بطور متداول؛ معمول؛ معمولاً
( ۴ ) در همان حال؛ بلافاصله؛ بی درنگ؛ فوراً
currently=at the moment
I'm currently working as an intern
در حال حاضر به عنوان کارآموز مشغول به کار هستم.
Formal برای now هستش
میتونیم در جاهای رسمی به جای استفاده از now بگیم یا بنویسیم currently
در حال حاظر، هم اینک، تا حالا، تا اینجا I'm currently 64, turning 65 in few weeks.
در حال حاضر
Now
This days
در حالی که
در همان لحظه
در حال حار
در زمان حال
همین الان، در حال حاضر
اخیرا
در آن زمان ( اگر متن مربوط به گذشته باشد )
هم اینک
هم اکنون
در حال حاضر
At the present time
فعلا
at this moment
at this time or period
now
به تازگی
هم اکنون , اینک
معمولا - در حال حاضر
در حال حاضر
عادی معمولی کار روزانه
اخیرا

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس