dmz


مخفف: ناحیه ی ارتش زدایی شده، ناحیه ی غیرنظامی شده

جمله های نمونه

1. This case study involves a single Lotus Domino Web server located in the network demilitarized zone (DMZ) and running SUSE Linux and Lotus Domino
[ترجمه گوگل]این مطالعه موردی شامل یک سرور وب Lotus Domino است که در منطقه غیرنظامی شبکه (DMZ) قرار دارد و SUSE Linux و Lotus Domino را اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه موردی شامل یک سرور Lotus دومینو است که در شبکه غیر نظامی شبکه (دی ام زد)قرار دارد و SUSE دومینو را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the DMZ, the wilderness has smothered the human past.
[ترجمه گوگل]در DMZ، بیابان گذشته بشر را خفه کرده است
[ترجمه ترگمان]در the، طبیعت در گذشته انسان را خفه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion DMZOH was the major metabolite for DMZ, the bound residues were not be identified.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری DMZOH متابولیت اصلی برای DMZ بود، باقی‌مانده‌های محدود شده شناسایی نشدند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری DMZOH از متابولیت های اصلی دی ام زد بود، باقی مانده های ماده شناسایی نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The DMZ begins right over the hill.
[ترجمه گوگل]DMZ درست از بالای تپه شروع می شود
[ترجمه ترگمان]The از بالای تپه شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A common technique is to setup a demilitarized zone (DMZ) using two firewalls.
[ترجمه گوگل]یک تکنیک رایج، راه اندازی یک منطقه غیرنظامی (DMZ) با استفاده از دو فایروال است
[ترجمه ترگمان]یک تکنیک مشترک راه اندازی یک منطقه غیر نظامی با استفاده از دو دیواره آتش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ever since, in a military and diplomatic sense, Korea's Demilitarized Zone (DMZ) has been simplicity itself: if one side crosses it, we're at war. If everyone stays onside, the cease-fire continues.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، از نظر نظامی و دیپلماتیک، منطقه غیرنظامی کره (DMZ) خود سادگی بوده است: اگر یک طرف از آن عبور کند، ما در جنگ هستیم اگر همه کنار بمانند، آتش بس ادامه می یابد
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، در یک حس نظامی و دیپلماتیک، منطقه Demilitarized (دی ام زد)خود سادگی است: اگر یک طرف از آن عبور کند، ما در جنگ هستیم اگر همه onside بمانند، آتش بس ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. S. military is still the demilitarized zone (DMZ), and several other areas sprayed with herbicides, but the U. S. government has been denied.
[ترجمه گوگل]ارتش S هنوز منطقه غیرنظامی (DMZ) است و چندین منطقه دیگر با علف‌کش سمپاشی شده است، اما دولت ایالات متحده این موضوع را رد کرده است
[ترجمه ترگمان]وزیرستان جنوبی هنوز منطقه غیر نظامی (دی ام زد)است، و چندین منطقه دیگر با herbicides ها سمپاشی کرده اند، اما ایالات متحده آمریکا اس دولت این موضوع را انکار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For instance, most corporations already employ a "DMZ" firewall policy that allows a set of protected servers to receive incoming traffic on HTTP or HTTPs but over no other protocols.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اکثر شرکت ها در حال حاضر از یک خط مشی فایروال "DMZ" استفاده می کنند که به مجموعه ای از سرورهای محافظت شده اجازه می دهد تا ترافیک ورودی را بر روی HTTP یا HTTP دریافت کنند، اما بدون پروتکل های دیگر
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اغلب شرکت ها در حال حاضر یک سیاست فایروال \"دی ام زد\" را بکار می گیرند که به مجموعه ای از سرورهای محافظت شده اجازه می دهد که ترافیک دریافتی را روی HTTP یا https دریافت کنند، اما بر روی هیچ کدام از پروتکل های دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A document defining acceptable access to protected, DMZ, and unprotected networks.
[ترجمه گوگل]سندی که دسترسی قابل قبول به شبکه های محافظت شده، DMZ و محافظت نشده را تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]سندی که دسترسی قابل قبول به شبکه های محافظت، دی ام زد و بی حفاظ را تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A typical use case includes a De-Militarized Zone (DMZ) to separate external as well as internal clients from the back-end systems.
[ترجمه گوگل]یک مورد استفاده معمولی شامل یک منطقه غیرنظامی (DMZ) برای جدا کردن مشتریان خارجی و همچنین داخلی از سیستم‌های بک‌اند است
[ترجمه ترگمان]یک مورد استفاده معمول شامل یک منطقه De (DMZ)برای جدا کردن مشتریان داخلی از سیستم های پشت سر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Specifically, the focus is software and node configuration scenarios within the demilitarized zone (DMZ), or external network, and the implementation procedures for using these designs.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، تمرکز بر روی سناریوهای پیکربندی نرم‌افزار و گره در منطقه غیرنظامی (DMZ) یا شبکه خارجی و رویه‌های پیاده‌سازی برای استفاده از این طرح‌ها است
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، تمرکز بر روی سناریوهای پیکربندی نرم افزار و نود در منطقه غیر نظامی (دی ام زد)، یا شبکه خارجی، و رویه های پیاده سازی برای استفاده از این طرح ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. DMZ low density solid free drilling fluid is mainly comprised of water, molecular polymer molecular compound.
[ترجمه گوگل]مایع حفاری بدون جامد با چگالی کم DMZ عمدتاً از آب، ترکیب مولکولی پلیمری مولکولی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]یک سیال حفاری آزاد با چگالی کم، به طور عمده از مرکب از آب، مولکولی و مولکولی تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a result, these companies strongly prefer to keep business logic behind a secure set of firewalls (often referred to as a demilitarized zone, or DMZ).
[ترجمه گوگل]در نتیجه، این شرکت ها به شدت ترجیح می دهند منطق تجاری را پشت مجموعه ای از فایروال ها (که اغلب به عنوان منطقه غیرنظامی یا DMZ نامیده می شود) حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این شرکت ها به شدت ترجیح می دهند که منطق تجاری را در پشت یک مجموعه از فایروال حفظ کنند (اغلب به عنوان منطقه غیر نظامی می گویند)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A HPLC method for determining metronidazole ( MTZ ), ronidazole ( RNZ ) and dimetridazole ( DMZ ) in chicken muscle was developed.
[ترجمه گوگل]یک روش HPLC برای تعیین مترونیدازول (MTZ)، رونیدازول (RNZ) و دی متریدازول (DMZ) در ماهیچه مرغ ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]روش HPLC برای تعیین metronidazole (MTZ)، ronidazole (RNZ)و dimetridazole (دی ام زد)در ماهیچه مرغ توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: dis millitary zone
موضوع: کامپیوتر
به مضمون منطقه غیر نظامی است... یعنی منطقه ای که امنیت اطلاعات در روتر برای طراح شبکه مهم نیست.

انگلیسی به انگلیسی

• military-free area, area from which military forces have been removed; (computers) server that acts as "neutral zone" and separates an internal network from a public one (in order to prevent outside access to a company's private data)

پیشنهاد کاربران

بپرس