defaulter

/dɪˈfɔːrltər//dɪˈfɔːltə/

معنی: باقی دار
معانی دیگر: کوتاهی کننده، قصورکننده، طفره زن، سربازمقصر

جمله های نمونه

1. His mind touched briefly on the two defaulters who were awaiting their fate in the basement cells.
[ترجمه گوگل]ذهن او برای مدت کوتاهی متوجه دو نافرجام شد که در سلول های زیرزمین منتظر سرنوشت خود بودند
[ترجمه ترگمان]ذهنش بر روی دو مردی که منتظر سرنوشت خود در سلول های زیرزمینی بودند، تماس گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The largest defaulter has been the United States.
[ترجمه گوگل]بزرگترین نکول کننده ایالات متحده بوده است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین defaulter ایالات متحده آمریکا بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Could a defaulter remain in the euro?
[ترجمه گوگل]آیا یک نکول کننده می تواند در یورو بماند؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است a در یورو باقی بماند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The best illustrations of this are in societies where the authorities bring defaulters to heel directly by the power of their curse.
[ترجمه گوگل]بهترین مصداق این موضوع در جوامعی است که مقامات با نیروی نفرین خود مستقیماً متخلفان را به خطر می اندازند
[ترجمه ترگمان]بهترین تصاویر این ها در جوامعی هستند که در آن مراجع کنندگان را وادار به پرداخت مستقیم قدرت نفرین خود می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Simpson's own practice recently received a computer disc from an unnamed council containing the names of over 000 defaulters.
[ترجمه گوگل]کار خود سیمپسون اخیراً یک دیسک کامپیوتری را از شورایی ناشناس دریافت کرد که حاوی نام بیش از 000 متخلف بود
[ترجمه ترگمان]مطب خود سیمپسون اخیرا یک دیسک رایانه ای از یک شورای بی نام و نشان که حاوی اسامی بیش از هزار قرارداد می باشد، دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Defaulting on a student loan is particularly painful to the defaulter, moreover, because the unpaid balance of a federal student loan can’t be discharged in bankruptcy.
[ترجمه گوگل]به‌علاوه، عدم پرداخت وام دانشجویی برای فرد متخلف دردناک است، زیرا موجودی پرداخت نشده وام دانشجویی فدرال نمی‌تواند در صورت ورشکستگی پرداخت شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، عدم پرداخت یک وام دانشجویی به ویژه برای the دردآور است، زیرا تعادل پرداخت نشده یک وام دانشجویی فدرال نمی تواند در ورشکستگی تخلیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If thought and phenomenon do not perfectly correspond to one another, we are free at least to choose which of the two shall be held the defaulter.
[ترجمه گوگل]اگر فکر و پدیده کاملاً با یکدیگر مطابقت نداشته باشند، ما دست کم مختیم که انتخاب کنیم کدام یک از این دو را ناقص فرض کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر اندیشه و پدیده کام لا با یکدیگر همخوانی ندارند، لااقل می توانیم یکی از این دو را انتخاب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Asia Pulp and Paper, which reneged on $14bn of debts in 2001 and became the biggest emerging market debt defaulter in history, is considering a return to the markets.
[ترجمه گوگل]آسیا پالپ اند پیپر که در سال 2001 14 میلیارد دلار بدهی داشت و به بزرگترین بدهکار بازارهای نوظهور در تاریخ تبدیل شد، در حال بررسی بازگشت به بازارهاست
[ترجمه ترگمان]آسیا پالپ و کاغذ، که به ۱۴ میلیارد دلار بدهی در سال ۲۰۰۱ پشت پا زدند و تبدیل به بزرگ ترین اوراق قرضه بازار در حال ظهور در تاریخ شدند، بازگشت به بازارها را مد نظر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Department may apply to the District Court to institute civil jurisdiction action against tax defaulter in respect of the overdue tax.
[ترجمه گوگل]دپارتمان می‌تواند از دادگاه منطقه درخواست کند تا علیه متخلف مالیاتی در رابطه با مالیات معوقه اقدام صلاحیت مدنی کند
[ترجمه ترگمان]این دپارتمان ممکن است به دادگاه منطقه درخواست دهد که اقدام به اقدام قانونی مدنی علیه defaulter مالیاتی در رابطه با مالیات عقب افتاده را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If there is no relevant office-holder referred to in paragraph, the defaulter to whom the report relates .
[ترجمه گوگل]در صورت عدم وجود مسئول مربوطه در بند، متخلفی که گزارش به او مربوط است
[ترجمه ترگمان]اگر هیچ اداری مربوطه در این بند وجود نداشته باشد، defaulter که این گزارش به آن ها مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Default judgement was not regarded as the punishment to defaulter.
[ترجمه گوگل]قضاوت نکول به عنوان مجازات متخلف در نظر گرفته نشد
[ترجمه ترگمان]قضاوت پیش فرض به عنوان مجازات اعدام تلقی نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باقی دار (صفت)
defaulter

تخصصی

[حقوق] متخلف، خاطی، مختلس، کسی که بدهی خود را در سررسید نپردازد یا تعهد خود را ایفاء نکند
[نساجی] ورشکسته

انگلیسی به انگلیسی

• person who does not deliver (money, goods, etc.) on time
a defaulter is someone who does not do something that they are legally supposed to do, such as make a payment at a particular time, or appear in a court of law.

پیشنهاد کاربران

بپرس