deferential

/ˌdefəˈrent͡ʃl̩//ˌdefəˈrenʃl̩/

معنی: باحرمت، از روی احترام
معانی دیگر: با ادب، مودب، با ملاحظه، احترام آمیز، تکریم آمیز، محترمانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: deferentially (adv.)
• : تعریف: characterized by or showing deference; respectfully submissive.
متضاد: impudent, insolent, saucy
مشابه: humble

- He'd done a lot to further the careers of his sons, and he expected deferential treatment because of it.
[ترجمه گوگل] او کارهای زیادی برای پیشرفت شغلی پسرانش انجام داده بود، و به همین دلیل انتظار داشت رفتاری غیرقابل قبول داشته باشد
[ترجمه ترگمان] او کاره ای زیادی برای انجام دادن کاره ای پسرانش انجام داده بود و انتظار داشت که با احترام بیشتری رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. when it came to older people he assumed a deferential attitude
روش او با اشخاص مسن تر احترام آمیز بود.

2. They like five-star hotels and deferential treatment.
[ترجمه گوگل]آنها هتل های پنج ستاره و رفتار متواضعانه را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها به هتل های پنج ستاره و محترمانه برخورد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She is always extremely deferential to/towards anyone in authority.
[ترجمه گوگل]او همیشه نسبت به/نسبت به هرکسی که دارای قدرت است بسیار محترمانه است
[ترجمه ترگمان]او همیشه نسبت به هر کسی که در قدرت باشد احترام زیادی قائل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is Carney, though, deferential but persistent, who does most of the questioning.
[ترجمه گوگل]این کارنی است که با احترام اما پیگیر است که بیشتر سؤالات را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، این کارنی است که محترمانه اما سمج است و بیشتر سوالات را زیر سوال می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Members of the public are less deferential, better informed, and more litigious than they used to be.
[ترجمه گوگل]اعضای مردم نسبت به گذشته کمتر متواضع، آگاه تر و دعواتر هستند
[ترجمه ترگمان]افراد جامعه کم تر مودبانه، بهتر و more از سابق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each time he begins with a deferential tone, she disconnects the call and makes him start again.
[ترجمه گوگل]هر بار که او با لحن احترام آمیز شروع می کند، تماس را قطع می کند و او را وادار می کند دوباره شروع کند
[ترجمه ترگمان]هر بار که با لحنی مودبانه شروع می کند، زنگ تلفن را جدا می کند و دوباره از نو شروع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most professionals were a deferential, biddable lot.
[ترجمه گوگل]اکثر حرفه ای ها یک لات با احترام و قابل پیشنهاد بودند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد حرفه ای احترام زیادی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All the waiters were suave and deferential, but her waiter had an edge.
[ترجمه گوگل]همه پیشخدمت‌ها متین و متواضع بودند، اما پیشخدمت او برتری داشت
[ترجمه ترگمان]همه پیشخدمت ها مودب و مودب بودند، اما پیشخدمت گوشه لبش را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Richard, of course, never deferential, never awed, totally fearless, just played the other way flat out!
[ترجمه گوگل]ریچارد، البته، هرگز متواضعانه، هرگز هیبتی، کاملاً بی باک، فقط به شکلی کاملاً صاف بازی کرد!
[ترجمه ترگمان]ریچارد، البته، هیچ وقت از روی احترام نبود، هیچ وقت از ترس و ترس نبود، فقط راه دیگری را در پیش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Until she won their trust their manners were deferential, identical to the old-fashioned manners of her own youth.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که او اعتماد آنها را جلب کرد، رفتارهای آنها محترمانه بود، مشابه رفتارهای قدیمی دوران جوانی او
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که به آن ها اعتماد نداشت، رفتارش مودبانه بود، عین آداب و رسوم دوران جوانی اش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And that a few deferential protestations would take the edge from her displeasure.
[ترجمه گوگل]و اینکه چند اعتراض متواضعانه از نارضایتی او دور می شود
[ترجمه ترگمان]و چند نفر با احترام از وی ناراضی به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was very deferential. He was not trying to insinuate himself.
[ترجمه گوگل]او بسیار متواضع بود او سعی نمی کرد خود را تلقین کند
[ترجمه ترگمان]او بسیار محترمانه رفتار می کرد سعی نمی کرد خودش را تحمیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I am deferential and respectful in the presence of artists.
[ترجمه گوگل]من در حضور هنرمندان محترم و محترم هستم
[ترجمه ترگمان]من به حضور هنرمندان احترام می گذارم و احترام می گذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is deferential to his superiors.
[ترجمه گوگل]او نسبت به مافوق خود احترام می گذارد
[ترجمه ترگمان]به مافوق خود احترام می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

با حرمت (صفت)
deferential

از روی احترام (صفت)
deferential

انگلیسی به انگلیسی

• respectful, showing honor
a deferential person is polite and respectful.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه ( در معنای پذیرفتن از روی احترام ) اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : defer
✅️ اسم ( noun ) : deference
✅️ صفت ( adjective ) : deferential
✅️ قید ( adverb ) : deferentially
در پاسخ به mohammad mahbobyan
متغیر، دیفرانسیل، متفاوت و تفاضلی به صورت differential نوشته می شود.
محترم
باحرمت ، احترامانه
Worth keeping the respect
متغیر

بپرس