delict

/dɪˈlɪkt//ˈdiːlɪkt/

معنی: گناه، جرم
معانی دیگر: (حقوق) بزه، خلاف، گزند، صدمه، تخلف

جمله های نمونه

1. The term delict and variants thereof are used in civil law systems for civil wrongs.
[ترجمه گوگل]اصطلاح ارتکاب جرم و انواع آن در سیستم های حقوق مدنی برای تخلفات مدنی به کار می رود
[ترجمه ترگمان]واژه delict و گونه هایی از آن در سیستم های حقوق مدنی برای wrongs مدنی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a public problem, delict brought by extraneous people have brought much public litigation.
[ترجمه گوگل]به‌عنوان یک مشکل عمومی، ظلم‌هایی که توسط افراد غیرخودی صورت می‌گیرد، دعوای عمومی زیادی را به همراه داشته است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مشکل عمومی، delict که توسط افراد خارجی آورده شده است، اقامه دعوی حقوقی بسیاری را به ارمغان آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Shang Yang believed that defending and fathering bureaucracy delict was the chief assignment of law building.
[ترجمه گوگل]شانگ یانگ بر این باور بود که دفاع از بوروکراسی و پدر شدن از ظلمات بوروکراسی، وظیفه اصلی ساختمان قانون است
[ترجمه ترگمان]Shang یانگ معتقد بود که دفاع و fathering بروکراسی اداری اصلی ساختمان قانون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Spyware direct user's delict include: control, destroy, force to behave, monitor and scout, steal.
[ترجمه گوگل]بدافزار مستقیم کاربر جاسوسی عبارتند از: کنترل، نابود کردن، مجبور کردن به رفتار، نظارت و جستجو، سرقت
[ترجمه ترگمان]Spyware کاربر مستقیم شامل: کنترل، تخریب، نیرو برای رفتار، نظارت و جستجو، دزدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There exist a delict in demonstration by that we check that investigation discovers that company detailedly.
[ترجمه گوگل]در اثبات این که ما بررسی می‌کنیم که بررسی جزئیات آن شرکت را کشف می‌کند، اشکالی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک delict در تظاهرات وجود دارد که ما بررسی می کنیم که تحقیقات نشان می دهد که شرکت detailedly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The paper, starting with the feature that commercial subject has rentability, analyzes the connotation and extension of commercial personal right that should be protect in commercial delict, and t. . .
[ترجمه گوگل]این مقاله با این ویژگی شروع می‌شود که موضوع تجاری دارای قابلیت اجاره است، مفهوم و بسط حقوق شخصی تجاری را که باید در نزاع تجاری محافظت شود، تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله با این ویژگی آغاز می شود که موضوع تجاری rentability، مفهوم و گسترش حقوق فردی تجاری را تجزیه و تحلیل می کند که باید در delict تجاری محافظت شود، و نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گناه (اسم)
offense, blame, transgression, fault, sin, guilt, crime, vice, misdeed, delict, misdemeanor

جرم (اسم)
mass, body, guilt, crime, misdeed, delict

تخصصی

[حقوق] خلاف، بزه، شبه جرم

انگلیسی به انگلیسی

• misdemeanor, offense against the law (law)

پیشنهاد کاربران

بپرس