dentistry

/ˈdentəstri//ˈdentɪstri/

معنی: دندان پزشکی، دندانسازی
معانی دیگر: دندانپزشکی، دندانسازی

جمله های نمونه

1. dean of the school of dentistry
رئیس دانشکده ی دندان پزشکی

2. His work was important in helping establish dentistry as a separate profession.
[ترجمه گوگل]کار او در کمک به ایجاد دندانپزشکی به عنوان یک حرفه جداگانه مهم بود
[ترجمه ترگمان]کار او در کمک به ایجاد دندان پزشکی به عنوان یک حرفه مجزا مهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dentists claim the Government is privatising dentistry through the back door.
[ترجمه گوگل]دندانپزشکان ادعا می کنند که دولت در حال خصوصی سازی دندانپزشکی از پشت در است
[ترجمه ترگمان]دندانپزشکان ادعا می کنند که دولت خصوصی سازی را از طریق در پشتی خصوصی سازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In those days, dentistry was basic. Extractions were carried out without anaesthetic.
[ترجمه گوگل]آن روزها دندانپزشکی پایه بود استخراج بدون بیهوشی انجام شد
[ترجمه ترگمان]در آن روزها، دندان پزشکی بود بی هوشی آن ها بدون استفاده از داروی بی هوشی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Examines the history of dentistry within the army.
[ترجمه گوگل]تاریخچه دندانپزشکی در ارتش را بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]سابقه دندان پزشکی در ارتش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There were too many people who badly needed dentistry and looked like they played the banjo.
[ترجمه گوگل]افراد زیادی بودند که به شدت به دندانپزشکی نیاز داشتند و به نظر می رسیدند که بانجو می نوازند
[ترجمه ترگمان]افراد زیادی بودند که به دندان پزشکی نیاز داشتند و به نظر می رسید که با banjo بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr Moore had recently discovered how lucrative preventive dentistry could be, and Mrs Moore was dressed accordingly.
[ترجمه گوگل]آقای مور اخیراً متوجه شده بود که دندانپزشکی پیشگیرانه چقدر می تواند سودآور باشد و خانم مور نیز مطابق آن لباس پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]اقای مور به تازگی کشف کرده بود که چگونه دندان پزشکی چقدر سودآور می تواند وجود داشته باشد، و خانم مور مطابق آن لباس می پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Maternity or dentistry is not usually covered.
[ترجمه گوگل]زایمان یا دندانپزشکی معمولا تحت پوشش نیست
[ترجمه ترگمان]زایمان یا دندان پزشکی معمولا پوشش داده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Doc Holliday briefly practiced dentistry there after his escape from the Fort Griffin lynch mob.
[ترجمه گوگل]دکتر هالیدی پس از فرار از گروه لینچ فورت گریفین برای مدت کوتاهی در آنجا دندانپزشکی کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر Holliday به طور خلاصه، پس از فرار از گروه \"فورت گریفین\"، دندان پزشکی را در آنجا تمرین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Darren's death was one of eight following dentistry between 1996 and 199
[ترجمه گوگل]مرگ دارن یکی از هشت مورد پس از دندانپزشکی بین سال های 1996 و 199 بود
[ترجمه ترگمان]مرگ درن بین سال های ۱۹۹۶ تا ۱۹۹ میلادی یکی از هشت کشور زیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "They're learning the physical skills of dentistry from the very beginning," said Dr. John B. D. Featherstone, dean of the UCSF School of Dentistry.
[ترجمه گوگل]دکتر John B D Featherstone، رئیس دانشکده دندانپزشکی UCSF گفت: "آنها از همان ابتدا در حال یادگیری مهارت های فیزیکی دندانپزشکی هستند "
[ترجمه ترگمان]دکتر جان بی د فدرستون، رئیس دانشکده دندان پزشکی UCSF
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Health Sciences such as Medicine, Dentistry, Pharmacy, Physiotherapy and Physical Education.
[ترجمه گوگل]علوم بهداشتی مانند پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، فیزیوتراپی و تربیت بدنی
[ترجمه ترگمان]علوم بهداشتی مثل پزشکی، دندان پزشکی، داروسازی، فیزیوتراپی و تربیت بدنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For example, two new mobile units are now taking chiropody and dentistry to the villages.
[ترجمه Mehdi Ranjbar] برای مثال، اکنون دو واحد سیار پاپزشکی و دندانپزشکی را به روستا میبرند.
|
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اکنون دو واحد سیار جدید، کایروپودی و دندانپزشکی را به روستاها می برند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دو واحد جدید تلفن همراه در حال حاضر chiropody و dentistry را به روستاها حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She pictured his bare white chest, the fingers so thick and stubby for some one who made a living at dentistry.
[ترجمه گوگل]او قفسه سینه سفید برهنه او را به تصویر کشید، انگشتانی که برای کسی که از دندانپزشکی امرار معاش می کرد بسیار ضخیم و سفت بود
[ترجمه ترگمان]سینه عریان و برهنه اش را که به آن کلفت و کلفت بود تصور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This surpasses amounts raised by such better-known parts of the University of Maryland at Baltimore as the schools of pharmacy and dentistry.
[ترجمه گوگل]این مقدار بیشتر از مقداری است که توسط بخش های شناخته شده دانشگاه مریلند در بالتیمور مانند دانشکده های داروسازی و دندانپزشکی جمع آوری شده است
[ترجمه ترگمان]این امر از مقدار زیادی که توسط بخش های مشهور دانشگاه مریلند در بالتیمور به عنوان مدارس داروسازی و دندان پزشکی دیده می شود، پیشی می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دندان پزشکی (اسم)
dentistry, odontology

دندانسازی (اسم)
dentistry

تخصصی

[دندانپزشکی] دندانپزشکی
[زمین شناسی] دندانپزشکی
[بهداشت] دندانپزشکی

انگلیسی به انگلیسی

• treatment of teeth, work of a dentist
dentistry is the work done by a dentist.

پیشنهاد کاربران

Noun - uncountable :
رشته تحصیلی دندان پزشکی
شغل دندان پزشکی
دندان پزشکی

بپرس