department head

جمله های نمونه

1. There was a starchy department head exchanging low fives and complicated hand slaps with a kid who barely reached his knee.
[ترجمه گوگل]یک رئیس بخش نشاسته‌ای بود که با بچه‌ای که به سختی به زانویش می‌رسید، سیلی‌های کوتاه و سیلی‌های پیچیده با دستانش را رد و بدل می‌کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس کلانتری starchy بود که به زحمت پنج می زد و دست پیچیده در دست بچه ای که به زحمت به زانوی او می رسید، سیلی می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This represented a move away from the department head receiving capitation and simply spending it because it was there.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده دور شدن رئیس بخش از دریافت سرانه و صرف صرف آن به دلیل وجود آن بود
[ترجمه ترگمان]این نشان دهنده حرکت دور از رئیس بخش بود که capitation را دریافت کرده و صرفا به این دلیل که آنجا بود، آن را خرج می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His monthly department head meetings are being held outside the main administration center.
[ترجمه گوگل]جلسات ماهانه رئیس بخش او خارج از مرکز اداری اصلی برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]جلسات ریاست بخش ماهانه او در خارج از مرکز اصلی مدیریت برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I called Professor Sano, our former department head, and asked his advice.
[ترجمه گوگل]من با پروفسور سانو، رئیس سابق دپارتمان تماس گرفتم و از او راهنمایی خواستم
[ترجمه ترگمان]من به پروفسور مک گوناگال زنگ زدم و از او توصیه او را پرسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Each department head is responsible for briefing the Colonel.
[ترجمه گوگل]هر رئيس بخش مسئول اطلاع رساني به سرهنگ است
[ترجمه ترگمان]هر رئیس بخش مسئول گزارش دادن سرهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You receive a panicky call from a department head.
[ترجمه گوگل]شما یک تماس وحشتناک از یک رئیس بخش دریافت می کنید
[ترجمه ترگمان]تو یه تماس عصبی از طرف یه اداره پلیس دریافت می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One programme department head is believed to have rejected it.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که یکی از مدیران بخش برنامه آن را رد کرده است
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که رئیس اداره یک برنامه آن را رد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Professor Calder is the department head.
[ترجمه گوگل]پروفسور کالدر رئیس بخش است
[ترجمه ترگمان]پروفسور مک گوناگال رئیس اداره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Allow me to introduce Comrade Zhou, our department head.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید رفیق ژو، رئیس بخش خود را معرفی کنم
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید رفیق zhou را معرفی کنم، رئیس بخش ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I could approach the department head and take the final exam for full credit.
[ترجمه گوگل]می توانستم به رئیس بخش مراجعه کنم و در امتحان نهایی برای اعتبار کامل شرکت کنم
[ترجمه ترگمان]من می تونم به رئیس بخش نزدیک بشم و امتحان نهایی رو برای اعتبار کامل انجام بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How did he get to be a department head so fast?
[ترجمه گوگل]چطور شد که به این سرعت رئیس بخش شد؟
[ترجمه ترگمان]چطور تونسته اینقدر سریع رئیس اداره بشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Beijing Guanghua management college department head, professor, doctor's hierophant. Long time focus on the research and fulfil in corporation finace management.
[ترجمه گوگل]رئیس بخش کالج مدیریت گوانگهوا پکن، استاد، هیرووفانت دکتر تمرکز طولانی مدت بر روی تحقیق و انجام در مدیریت مالی شرکت
[ترجمه ترگمان]پکن - رئیس دانشکده مدیریت دانشگاه پکن، پروفسور، hierophant تمرکز زمان طولانی بر روی تحقیق و انجام در مدیریت finace شرکت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The new department head took over yesterday.
[ترجمه گوگل]رئیس جدید بخش دیروز این مسئولیت را بر عهده گرفت
[ترجمه ترگمان] رئیس بخش جدید دیروز رو گرفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was stepped up to department head.
[ترجمه گوگل]او به سمت رئیس بخش ارتقا یافت
[ترجمه ترگمان] اون به بخش اداره رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] رئیس اداره، رئیس دایره

انگلیسی به انگلیسی

• manager of an administrative division, manager of a department

پیشنهاد کاربران

بپرس