deserved

/dəˈzɝːvd//dɪˈzɜːvd/

درخور، مستحق، سزاوار، عادلانه، به حق، به سزا

جمله های نمونه

1. he jolly well deserved to be fired
او کاملا استحقاق داشت که اخراج بشود.

2. his punishment was well deserved
تنبیه او کاملا سزاوار بود.

3. he got the justice he deserved
او به سزایش رسید.

4. they gave her more eclat than she deserved
بیش از استحقاق از او تحسین کردند.

5. She deserved her promotion, but I wish she wasn't so damned smug about it.
[ترجمه گوگل]او سزاوار ترفیعش بود، اما ای کاش اینقدر از این موضوع خود راضی نبود
[ترجمه ترگمان]او لیاقت ترفیع او را داشت، اما کاش آن قدر ازخودراضی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Derartu is an outstanding athlete and deserved to win.
[ترجمه گوگل]درارتو یک ورزشکار برجسته است و شایسته پیروزی است
[ترجمه ترگمان]Derartu Tulu یک ورزش کار برتر است و سزاوار برنده شدن هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She deserved well of the Government for service.
[ترجمه گوگل]او سزاوار خدمات دولت بود
[ترجمه ترگمان]او شایسته خدمت به دولت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Well, you got what you deserved.
[ترجمه گوگل]خب تو به چیزی که لیاقتش را داشتی رسیدی
[ترجمه ترگمان] خب، چیزی که لایقش بودی رو گرفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After the morning's good deeds he deserved a rest.
[ترجمه گوگل]پس از اعمال نیک صبح، او سزاوار استراحت بود
[ترجمه ترگمان]بعد از کارهایی که صبح کرد حقش بود استراحت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These soldiers deserved well of their country.
[ترجمه گوگل]این سربازان لیاقت کشورشان را داشتند
[ترجمه ترگمان]این سربازها لیاقت country را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was a question which deserved serious consideration.
[ترجمه گوگل]این سوالی بود که جای بررسی جدی داشت
[ترجمه ترگمان]این مسئله ای بود که شایسته توجه جدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He richly deserved all that happened to him.
[ترجمه گوگل]او به شدت سزاوار تمام اتفاقاتی بود که برای او رخ داد
[ترجمه ترگمان]هر چه بر سرش آمده بود، لیاقتش را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Larsson's goal gave Celtic a deserved victory.
[ترجمه گوگل]گل لارسون به سلتیک یک پیروزی شایسته داد
[ترجمه ترگمان]گل لارسون باعث پیروزی سلتیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They deserved to lose; their offense was badly planned.
[ترجمه گوگل]آنها مستحق شکست بودند تخلف آنها بد برنامه ریزی شده بود
[ترجمه ترگمان]آن ها سزاوار از دست دادن بودند؛ offense بد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This Government deserved to lose power a year ago. It held on.
[ترجمه گوگل]این دولت یک سال پیش مستحق از دست دادن قدرت بود نگه داشت
[ترجمه ترگمان]این دولت سزاوار از دست دادن قدرت در سال گذشته بود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rightfully earned or merited
you say that something is deserved when the person getting it is worthy of it.

پیشنهاد کاربران

Richly ) deserved )
( کاملا ) به جا و به حق
سزد
شایسته است
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم ( حافظ )
شایسته
Maybe love goes beyond our love that I deserved
شاید عشق فراتر از این علاقه ی ما باشد که مستحق این حرفت شدم

لیاقت داشتن

بپرس