detailing

جمله های نمونه

1. She sent a ten-page missive to the council, detailing her objections.
[ترجمه گوگل]او نامه ای ده صفحه ای را به شورا فرستاد که در آن ایرادات خود را به تفصیل بیان می کرد
[ترجمه ترگمان]او یک نامه ده صفحه ای به شورا فرستاد و جزئیات objections را شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He got work for a while detailing cars.
[ترجمه گوگل]او برای مدتی مشغول به کار شد و ماشین‌ها را به جزئیات پرداخت
[ترجمه ترگمان]اون برای یه مدتی کار کردن از ماشین ها کار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Detailing the study of specific groups provides a focus for research components and presents a more coherent view of research efforts.
[ترجمه گوگل]تفصیل مطالعه گروه‌های خاص تمرکزی برای مؤلفه‌های پژوهشی فراهم می‌کند و دیدگاه منسجم‌تری از تلاش‌های پژوهشی ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]Detailing مطالعه گروه های خاص، بر اجزای تحقیق تمرکز دارد و دیدگاه منسجم تری از تلاش های تحقیقاتی ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their wickedness was emphasised by several large posters detailing the dangers of both active and passive smoking.
[ترجمه گوگل]شرارت آنها توسط چندین پوستر بزرگ که خطرات سیگار کشیدن فعال و غیرفعال را شرح می داد، تاکید شد
[ترجمه ترگمان]همچنین چندین پوستر بزرگ بر روی خطرات سیگار کشیدن فعال و غیر فعال تاکید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For these reasons studies detailing the effects of diabetic control on platelet function must be interpreted with caution.
[ترجمه گوگل]به این دلایل، مطالعاتی که جزئیات اثرات کنترل دیابت بر عملکرد پلاکتی را شرح می دهند، باید با احتیاط تفسیر شوند
[ترجمه ترگمان]به این دلایل، مطالعات دقیق اثرات کنترل دیابت بر روی عملکرد پلاکت باید با احتیاط تفسیر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Without detailing these problems and their solutions in a reduction in dependence on car use, one can make certain observations.
[ترجمه گوگل]بدون بیان جزئیات این مشکلات و راه حل های آنها در کاهش وابستگی به استفاده از خودرو، می توان مشاهدات خاصی را انجام داد
[ترجمه ترگمان]بدون شرح جزئیات این مشکلات و راهکارهای آن ها در کاهش وابستگی به استفاده از خودرو، می توان مشاهدات خاصی را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They also created potential problems for Ickes by detailing his own intimate involvement in the fund-raising effort.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین با بیان جزئیات مشارکت صمیمی خود در تلاش برای جمع آوری سرمایه، مشکلات بالقوه ای برای ایکس ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین با جزئیات مشارکت نزدیک خود در تلاش های جمع آوری پول، مشکلات بالقوه ای برای Ickes ایجاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was revealed yesterday when the document detailing the William Hill sale was sent to shareholders.
[ترجمه گوگل]دیروز زمانی که سند جزئیات فروش ویلیام هیل برای سهامداران ارسال شد، فاش شد
[ترجمه ترگمان]دیروز اعلام شد که سند فروش ویلیام هیل به سهامداران ارسال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The company was given a 55-page document detailing the criminal charges.
[ترجمه گوگل]به شرکت یک سند 55 صفحه ای داده شد که جزئیات اتهامات جنایی را شرح می داد
[ترجمه ترگمان]این شرکت یک سند ۵۵ صفحه ای با جزئیات اتهامات جنایی به این شرکت داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I prepared an around-the-clock chart detailing all my care requirements.
[ترجمه گوگل]من یک نمودار شبانه روزی تهیه کردم که تمام نیازهای مراقبتی خود را با جزئیات شرح می داد
[ترجمه ترگمان]من یک نمودار حدود ساعت را آماده کردم که جزئیات تمام نیازهای من را شرح می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is a soul cleansing, carefully detailing the surrounding circumstances and the pressures that demanded that action be taken immediately.
[ترجمه گوگل]این یک پاکسازی روح است که با دقت شرایط اطراف و فشارهایی را که مستلزم آن است که فوراً اقدام شود، شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]این یک پاک سازی روح است، با جزئیات شرایط اطراف و فشارهایی که خواستار آن می شوند فورا انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We also learned to keep daily diaries detailing all our food and exercise.
[ترجمه گوگل]ما همچنین یاد گرفتیم که یادداشت های روزانه خود را با جزئیات تمام غذا و ورزش خود نگه داریم
[ترجمه ترگمان]همچنین یاد گرفتیم که یادداشت های روزانه روزانه را با جزئیات تمام مواد غذایی و ورزش خود نگه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Accordingly, he had indeed doubled the surveillance team, detailing two men to each side of the Eldorado apartment block.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، او واقعاً تیم نظارتی را دو برابر کرده بود، و جزئیات دو مرد را در هر طرف بلوک آپارتمانی الدورادو قرار داده بود
[ترجمه ترگمان]بر استی او تیم نظارتی را دو برابر کرده بود و دو نفر از دو نفر را که در هر دو طرف خیابان Eldorado بود، هدایت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Detailing all listed buildings to help the public and building owners.
[ترجمه گوگل]جزئیات تمام ساختمان های فهرست شده برای کمک به عموم و صاحبان ساختمان
[ترجمه ترگمان]از همه ساختمان های فهرست شده برای کمک به مردم و صاحبان ساختمان استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Christie retaliated by sending his friend a long letter detailing Carl's utter incompetence.
[ترجمه گوگل]کریستی با ارسال نامه ای طولانی به دوستش که در آن بی کفایتی مطلق کارل توضیح داده شده بود، تلافی کرد
[ترجمه ترگمان]کریستی با فرستادن دوستش به نامه ای طولانی در جزئیات بی کفایتی کامل کارل، تلافی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] جزئیات
[زمین شناسی] طرح جزئیات

انگلیسی به انگلیسی

• particularization; a detailed description of something or instance; appointment of a group of soldiers for a mission (military)

پیشنهاد کاربران

دیتیلینگ یعنی:
پولیش - صفرشویی - نانوسرامیک
"خدماتی هستش که برا زیبایی بدنه ماشین
استفاده میشه"
expound
با جزئیات توضیح دادن
کار واش کامل یک خودرو
Detail: to clean outside and inside of a vehicle very carefully
A car detailing company یک شرکت کارواش خودرو
تزئینات

بپرس