devaluate

/dɪˈvæljuːˌet//ˌdiːˈvæljʊeɪt/

تنزل قیمت دادن، از ارزش و شخصیت کسی کاستن

جمله های نمونه

1. Its refusal to devaluate its currency during the 1997 Asian financial crisis had a positive impact on Asian economic recovery.
[ترجمه گوگل]امتناع این کشور از کاهش ارزش پول خود در طول بحران مالی آسیا در سال 1997 تأثیر مثبتی بر بهبود اقتصاد آسیا داشت
[ترجمه ترگمان]امتناع آن از devaluate واحد پول در طی بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۷ تاثیر مثبتی بر بهبود اقتصادی آسیا داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This idiom, do not praise to do not devaluate apparently, just spoke a kind of phenomenon.
[ترجمه گوگل]این اصطلاح، ستایش نکنید که ظاهراً ارزش آن را کاهش ندهید، فقط نوعی پدیده صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]این عبارات که از زبان مردم تعریف و تمجید نمی کنند فقط به نوعی از یک پدیده سخن می گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. China's RMB shouldn't devaluate.
[ترجمه گوگل]RMB چین نباید کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]یوآن چین نباید نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By this we can ruin their credit, and make their currency devaluate and inflate.
[ترجمه گوگل]با این کار می توانیم اعتبار آنها را از بین ببریم و پول آنها را کاهش دهیم و تورم کنیم
[ترجمه ترگمان]با این کار ما می توانیم اعتبار آن ها را خراب کنیم و devaluate و باد کردن آن ها را افزایش دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yuan" is the name of Chinese monetary, RMB does not devaluate so much as western experts predicted, on the contrary, it is stronger than ever. "
[ترجمه گوگل]یوان" نام پول چینی است، RMB آنقدر که کارشناسان غربی پیش بینی می کردند کاهش نمی یابد، برعکس، قوی تر از همیشه است
[ترجمه ترگمان]یوآن نام پولی است که به همان اندازه که متخصصان غربی پیش بینی کرده اند، ارزش چندانی ندارد، بلکه بیشتر از همیشه است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. First, under the condition that the Renminbi (RMB) will not devaluate, we will rely on own efforts and advantages to lower cost and increase the competitiveness of our exports.
[ترجمه گوگل]اولاً، در شرایطی که رنمینبی (RMB) کاهش ارزش نداشته باشد، ما به تلاش ها و مزایای خود برای کاهش هزینه و افزایش رقابت پذیری صادرات خود تکیه خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، تحت شرایطی که Renminbi (RMB)devaluate، ما به تلاش های خود و مزایای آن برای کاهش هزینه و افزایش رقابت صادرات اتکا خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the long run, it's not practical to improve our foreign trade only to devaluate the RMB.
[ترجمه گوگل]در درازمدت، بهبود تجارت خارجی ما فقط برای کاهش ارزش RMB عملی نیست
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت، عملی نیست که تجارت خارجی ما را بهبود بخشد تا RMB را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If it still had its own currency, the obvious solution would be to devaluate to make its exports cheaper and more attractive.
[ترجمه گوگل]اگر هنوز ارز مخصوص به خود را داشت، راه‌حل بدیهی کاهش ارزش برای ارزان‌تر و جذاب‌تر کردن صادراتش بود
[ترجمه ترگمان]اگر هنوز پول رایج خود را داشت، راه حل آشکار آن بود که صادرات آن ارزان تر و جذاب تر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• depreciate, lessen, decrease, devalue

پیشنهاد کاربران

detract from something=to make something seem less good
کم ارزش سازی، بی ارزش سازی، کاهش ارزش

بپرس