dew

/ˈduː//djuː/

معنی: شبنم، ژاله، ژال، شبنم زدن، شبنم باریدن
معانی دیگر: پشک، (مجازی - هرچیز ملایم و طراوت بخش و خوشایند)، (مجازی - هر رطوبتی که به صورت قطره های ریز ظاهر شود) عرق جبین، رطوبت مطبوع، تن خیسه، ژف

جمله های نمونه

1. the dew of god's grace lay over them
باران رحمت خداوند شامل حال آنان گردید.

2. pearls of dew glistened on the grass
دانه های مروارید مانند شبنم بر چمن می درخشید.

3. the golden dew of sleep
(شکسپیر) شبنم زرین خواب

4. grass besprent with dew
چمن پوشیده از شبنم

5. i wiped the dew on the dying baby's face
دانه های عرق را از چهره ی کودک در حال مرگ پاک کردم.

6. roses washed with dew
(میلتون) گل های سرخی که از شبنم خیس شده اند

7. the leaves were wet with dew
برگ ها از شبنم خیس بودند.

8. o that this too too solid flesh would melt and resolve itself into a dew . . .
(شکسپیر) چه می شد اگر این جسم بسیار بسیار پلید آب می شد و تبدیل به شبنم می گردید . . .

9. The grass was wet with dew.
[ترجمه گوگل]چمن از شبنم خیس شده بود
[ترجمه ترگمان]علف ها از شبنم خیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The grass is wet with dew.
[ترجمه گوگل]چمن از شبنم خیس شده است
[ترجمه ترگمان]علف از شبنم خیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The dew on the grass drizzled my shoes.
[ترجمه گوگل]شبنم روی چمن ها کفش هایم را می بارید
[ترجمه ترگمان]شبنم روی علف ها، کفش های من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pearls of dew glistened on the grass.
[ترجمه گوگل]مرواریدهای شبنم روی چمن ها می درخشیدند
[ترجمه ترگمان]دانه های شبنم روی علف ها می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Trees and grass glittered with dew.
[ترجمه گوگل]درختان و علف ها با شبنم می درخشیدند
[ترجمه ترگمان]درخت ها و علف ها با شبنم می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cool of the night distils the dew.
[ترجمه گوگل]خنکی شب، شبنم را تقطیر می کند
[ترجمه ترگمان]خنک شب هنگام شبنم زدن شبنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His new shoes were wet with dew.
[ترجمه گوگل]کفش های جدیدش از شبنم خیس شده بود
[ترجمه ترگمان]کفش هایش با شبنم خیس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The dew gathered on the leaves.
[ترجمه گوگل]شبنم روی برگ ها جمع شد
[ترجمه ترگمان]شبنم روی برگ ها جمع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شبنم (اسم)
brume, dew, frost

ژاله (اسم)
dew, drizzle, heat drops, hoarfrost

ژال (اسم)
dew, hoarfrost

شبنم زدن (فعل)
dew

شبنم باریدن (فعل)
dew

تخصصی

[عمران و معماری] شبنم - ژاله
[مهندسی گاز] شبنم، شبنم زدن
[زمین شناسی] شبنم، ژاله - رطوبت ته نشین شده در سطح زمین، یا در روی اشیاء نزدیک به سطح زمین مانند تیغه های علف، وقتی که پرتو افشانی از زمین طی ساعات شب دمای لایه های پایین جو را به زیر نقطه شبنم تقلیل داده و بخار آب موجود به شکل قطراتی منقبض شده است - - چگالش بخار آب جوی بر روی سطحی که دمای آن زیر نقطه شبنم ولی بالاتر از نقطه انجماد است . - مقایسه شود با : یخبندان .
[آب و خاک] شبنم، شبنم زدن

انگلیسی به انگلیسی

• small drops of atmospheric moisture that form on cool surfaces (especially at night)
wet with dew; cover with drops of dew
dew is small drops of water that form on the ground during the night.

پیشنهاد کاربران

dew ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: شبنم
تعریف: آب حاصل از میعان روی گیاهان و اجسام دیگرِ نزدیک به سطح زمین که دمای آنها براثر سرمایش تابشی ( radiation cooling ) به زیر نقطۀ شبنم هوا می‏رسد

بپرس