diarrhoea

/ˌdaɪəˈriːə//ˌdaɪəˈrɪə/

معنی: اسهال
معانی دیگر: طب اسهال

جمله های نمونه

1. Liam had suffered violent sickness and diarrhoea.
[ترجمه گوگل]لیام از بیماری شدید و اسهال رنج می برد
[ترجمه ترگمان]لیام \"دچار بیماری و اسهال شدید شده بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nausea, diarrhoea, and vomiting may accompany migraine.
[ترجمه گوگل]تهوع، اسهال و استفراغ ممکن است همراه با میگرن باشد
[ترجمه ترگمان]اسهال، اسهال و استفراغ ممکن است همراه میگرن همراه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Three days later his diarrhoea was checked.
[ترجمه گوگل]سه روز بعد اسهالش چک شد
[ترجمه ترگمان]سه روز بعد diarrhoea را چک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They can also relieve diarrhoea.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین می توانند اسهال را تسکین دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین می توانند اسهال را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Diarrhoea can make you feel weak, as well as putting you off your food.
[ترجمه محمدکاطم تاجبخش] اسهال با بی اشتهاکردن ، می توامد برای شما احساس ضعف ایجادکند.
|
[ترجمه گوگل]اسهال می تواند باعث ایجاد احساس ضعف و همچنین به تعویق انداختن غذا شود
[ترجمه ترگمان]diarrhoea می تونه باعث بشه احساس ضعف کنی، به همون خوبی که تو رو از غذات در میاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Drinking unclean water can cause diarrhoea and sickness.
[ترجمه گوگل]نوشیدن آب ناپاک می تواند باعث اسهال و بیماری شود
[ترجمه ترگمان]نوشیدن آب کثیف می تواند باعث اسهال و بیماری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An additional 32 biopsies from adults investigated for diarrhoea but with a normal jejunal mucosa on histology were selected as controls.
[ترجمه گوگل]32 بیوپسی اضافی از بزرگسالان برای اسهال اما با مخاط ژژنوم طبیعی در بافت شناسی به عنوان شاهد انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]۳۲ نمونه برداری اضافی از بزرگسالان برای اسهال مورد بررسی قرار گرفت اما with مخاط عادی مخاط به عنوان کنترل انتخاب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They include poor growth, recurrent chest infections, chronic diarrhoea and skin infections.
[ترجمه گوگل]آنها شامل رشد ضعیف، عفونت های مکرر قفسه سینه، اسهال مزمن و عفونت های پوستی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل رشد ضعیف، عفونت های سینه مکرر، اسهال مزمن و عفونت های پوستی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then we realised that she'd had diarrhoea so badly it was actually oozing out of her collar!
[ترجمه گوگل]سپس متوجه شدیم که او به قدری اسهال داشته که در واقع از یقه اش بیرون می ریزد!
[ترجمه ترگمان]بعد فهمیدیم که او اسهال خوبی دارد و در واقع از یقه اش بیرون می زند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Diarrhoea was treated symptomatically, usually coincidentally by morphine given primarily for pain.
[ترجمه گوگل]اسهال به طور علامتی درمان می شد، معمولاً به طور تصادفی با مورفین که عمدتاً برای درد تجویز می شد
[ترجمه ترگمان]Diarrhoea تحت درمان symptomatically بود، که معمولا به طور اتفاقی ناشی از مورفین بود که در درجه اول برای درد داده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Patient 301 - presented with bloody diarrhoea aged 30 years.
[ترجمه گوگل]بیمار 301 - با اسهال خونی در سن 30 سالگی مراجعه کرد
[ترجمه ترگمان]بیمار ۳۰۱ مبتلا به اسهال خونی ۳۰ سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The high frequency of cases of diarrhoea is attributable to poor food hygiene.
[ترجمه گوگل]فراوانی بالای موارد اسهال ناشی از عدم رعایت بهداشت مواد غذایی است
[ترجمه ترگمان]فراوانی بالای موارد اسهال به بهداشت غذای ضعیف مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Children who are malnourished with chronic diarrhoea have defective gastric acid secretion.
[ترجمه گوگل]کودکانی که دچار سوءتغذیه با اسهال مزمن هستند، ترشح اسید معده معیوب دارند
[ترجمه ترگمان]کودکانی که مبتلا به سو تغذیه مزمن هستند، ترشح اسید معده را معیوب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. From patients who reported a history of diarrhoea, three stool samples were taken for parasitology and bacterial culture.
[ترجمه گوگل]از بیمارانی که سابقه اسهال را گزارش کرده بودند، سه نمونه مدفوع برای انگل شناسی و کشت باکتری گرفته شد
[ترجمه ترگمان]از بیمارانی که سابقه اسهال را گزارش کرده اند، سه نمونه مدفوع برای parasitology و فرهنگ باکتری برداشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسهال (اسم)
flux, diarrhea, runs, squirt, diarrhoea

تخصصی

[بهداشت] اسهال

انگلیسی به انگلیسی

• abnormally frequent and fluid bowel movements
when someone is ill and they have diarrhoea, a lot of liquid faeces comes out of their body.

پیشنهاد کاربران

UK: diarrhoea
US: diarrhea
🗣️ دایِ ریٖ آ
▪️▪️▪️
slang SYN: the runs
اسهال
A: What's the matter?
B: The runs, it's killing me.
belly - works ( n. )
( W. I. ) diarrhoea
اسهال شدید

بپرس