dicker

/ˈdɪkər//ˈdɪkə/

معنی: تهاتر، مبادله کردن
معانی دیگر: چانه زدن، (سرقیمت یا قرار داد و غیره) جرو بحث کردن، زد و بست، معامله ی سیاسی، بده و بستان (سیاسی و اداری و غیره)، چانه زنی، جر و بحث، معاوضه، پایاپایی، مبادله کردن پوست حیوانات، معامله جنسی

جمله های نمونه

1. politicians who dicker over the details of the treaty
سیاست بازانی که درباره ی جزئیات معاهده جر و بحث می کنند

2. He may be expecting us to dicker. Don't.
[ترجمه گوگل]او ممکن است از ما توقع داشته باشد که ما را به هم بزنیم نکن
[ترجمه ترگمان]ممکن است منتظر معامله ما باشد نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Neither of us was in a mood to dicker.
[ترجمه گوگل]هیچکدام از ما در حال و هوای غم زدن نبودیم
[ترجمه ترگمان]هیچ کدوم از ما حوصله معامله کردن نداشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gerry Dicker, vice president and assistant secretary.
[ترجمه گوگل]جری دیکر، معاون رئیس جمهور و دستیار وزیر
[ترجمه ترگمان]گری dicker، معاون رئیس و معاون وزیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He would rather die than dicker over prices.
[ترجمه گوگل]او ترجیح می دهد بمیرد تا اینکه در مورد قیمت ها فکر کند
[ترجمه ترگمان]ترجیح می داد بمیرد مگر آنکه بر قیمت ها فایق آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do some of miscellaneous? N dicker at present can money cost stabilizes low?
[ترجمه گوگل]آیا برخی از متفرقه؟ N dicker در حال حاضر می تواند هزینه پول تثبیت کم؟
[ترجمه ترگمان]کاره ای متفرقه انجام می دهید؟ در حال حاضر N dicker در حال حاضر می تواند به قیمت پایین تثبیت شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. English monarchs periodically had to dicker with its wealthier subjects for financial resources.
[ترجمه گوگل]پادشاهان انگلیسی به طور دوره ای مجبور بودند برای منابع مالی با اتباع ثروتمندتر خود سر و کله بزنند
[ترجمه ترگمان]پادشاهان انگلستان به طور دوره ای باید با افراد ثروتمند خود برای منابع مالی مشورت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "The prices on the vehicles are the real prices. We don't dicker," Olsen said.
[ترجمه گوگل]اولسن گفت: «قیمت‌های خودروها قیمت‌های واقعی هستند
[ترجمه ترگمان]\" قیمت وسایل نقلیه قیمت های واقعی است اولسن گفت: ما نمی دانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "We think that the radiosensitization is primarily due to cyclin D " Dr. Dicker says.
[ترجمه گوگل]دکتر دیکر می گوید: "ما فکر می کنیم که حساسیت پرتویی در درجه اول به دلیل سیکلین D است "
[ترجمه ترگمان]دکتر dicker می گوید: \" ما فکر می کنیم که the اصولا به دلیل cyclin D است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. W : No, we don't, as you know, we are dicker.
[ترجمه گوگل]W: نه، ما اینطور نیستیم، همانطور که می‌دانید، ما آدم‌های دلخراش هستیم
[ترجمه ترگمان]نه، همونطور که خودت می دونی، ما معامله معامله کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I did not go to work into the enterprise now, do bit of dicker.
[ترجمه گوگل]من در حال حاضر برای کار در شرکت نرفتم، کمی دیکر انجام دهید
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر برای کار به شرکت نرفته بودم، کار of را انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تهاتر (اسم)
clearing, barter, dicker

مبادله کردن (فعل)
exchange, intercommunicate, swap, trade, chaffer, dicker, interchange, trade off

انگلیسی به انگلیسی

• bargain, haggle

پیشنهاد کاربران

بپرس