died

جمله های نمونه

1. abbas died within a year of his wife's death
عباس کمتر از یک سال پس از مرگ زنش فوت کرد.

2. ali died young, young died ali . . .
علی جوان مرد،مرد جوان علی . . .

3. he died a miserable death
با وضع بسیار بدی مرد.

4. he died a year after his election to parliament
یک سال پس از انتخاب شدن به نمایندگی مجلس در گذشت.

5. he died and his name faded from memory
او مرد و نامش از خاطره ها محو شد.

6. he died and his soul went to heaven
او مرد و روحش به بهشت رفت.

7. he died and left all his money to charity
او مرد وهمه ی دارایی خود را به موسسات خیریه واگذاشت.

8. he died before he had attained his majority
پیش از رسیدن به سن قانونی فوت کرد.

9. he died in an eyewink
در یک آن جان سپرد.

10. he died in the middle of his youth
در عوان جوانی مرد.

11. he died intestate
او بی وصیت نامه مرد.

12. he died long before i was born
او مدت ها پیش از تولد من مرد.

13. he died of a mysterious disease
بر اثر بیماری اسرارآمیزی مرد.

14. he died of exposure
او در اثر سرما مرد.

15. he died soon afterwards
کمی پس از آن فوت کرد،اندکی بعد مرد.

16. he died without a will
او بدون وصیتنامه مرد.

17. he died without issue
او بدون اولاد مرد.

18. he died years ago
مدت ها پیش مرد.

19. keats died of consumption
کیتز در اثر سل مرد.

20. mohsen died untimely at the age of twenty seven
محسن در سن بیست و هفت سالگی جوانمرگ شد.

21. she died and her furniture was auctioned
او مرد و اثاثیه اش حراج شد.

22. she died of grief
او از غصه مرد.

23. she died sine prole
وقتی که مرد فرزند نداشت.

24. they died for freedom
آنان در راه آزادی جان دادند.

25. they died on the selfsame day
آنها درست در یک روز مردند.

26. they died one after the other
آنها یکی پس از دیگری مردند.

27. they died that we might live
آنان مردند تا اینکه ما بتوانیم زندگی کنیم.

28. dean martin died of pulmonary disease
دین مارتین از بیماری ریوی مرد.

29. her father died and the eldest daughter became the family's sole support
پدرش مرد و دختر ارشد یگانه پشت و پناه خانواده شد.

30. his brother-in-law died
برادر زنش مرد.

31. his mother died as a result of a gas cylinder explosion
مادرش در اثر انفجار سیلندر گاز جان سپرد.

32. his smile died
لبخند او ناپدید شد.

33. my mother died at the age of seventy five
مادرم در سن هفتاد و پنج سالگی مرد.

34. my mother died nine years ago
مادرم نه سال پیش فوت کرد.

35. some soldiers died of thirst and exhaustion
برخی سربازان از تشنگی و خستگی مردند.

36. the flames died
شعله ها فروکش کردند.

37. the generation died out
نسل آنها ور افتاد.

38. the project died because of a lack of funds
به خاطر کمبود بودجه طرح از بین رفت.

39. the secret died with her
آن راز با او به گور سپرده شد.

40. the wind died down at sunset
باد هنگام غروب فروکش کرد.

41. those who died for god shall be exalted above all others
آنان که در راه خدا مردند از دیگران مرتبه ی والاتری خواهند داشت.

42. when he died flags were flown half-mast
وقتی او مرد پرچم ها را نیمه افراشته کردند.

43. a project that died aborning
طرحی که در آغاز کار با شکست مواجه شد

44. his maiden aunt died recently
عمه ی پیر و خانه مانده ی او اخیرا فوت کرد.

45. soon afterward he died
اندکی پس از آن درگذشت.

46. the chain smoker died of lung cancer
سیگاری زنجیری از سرطان ریه مرد.

47. when her husband died she was carrying her third child
هنگامی که شوهرش مرد او سومین فرزند خود را آبستن بود.

48. both of his brothers died last year
هر دو برادرش پارسال مردند.

49. he fell ill and died
او بیمار شد و مرد.

50. she developed pneumonia and died
او سینه پهلو کرد و مرد.

51. that year many children died of epidemic fevers
آن سال کودکان زیادی از تب های همه گیر مردند.

52. the motor sputtered and died
موتور پت پت کرد و خاموش شد.

53. the reason why he died is unknown
علت اینکه چرا مرد معلوم نیست (علت مرگ او معلوم نیست).

54. when her darling baby died
وقتی که فرزند عزیزش مرد

55. a pestilent land whose people died like flies
سرزمین مرگباری که مردم آن همچون مگس می مردند

56. a woman whose father has died
زنی که پدرش مرده است

57. at the moment when she died
در لحظه ای که مرد

58. he had a stroke and died
سکته کرد و مرد.

59. he overdosed on heroine and died
در مصرف هروئین افراط کرد و مرد.

60. he suddenly took sick and died
ناگهان بیمار شد و مرد.

61. most of the people who died in the fire had been asphyxiated by the fumes
اکثر کسانی که در آتش سوزی مردند به واسطه ی گاز و بخار خفه شده بودند.

62. no fewer than five children died
شمار بچه هائی که مردند از پنج کمتر نبود.

63. soon after the operation, he died
کمی پس از عمل جراحی مرد.

64. the patient vomited blood and died
بیمار خون بالا آورد و مرد.

65. when i saw her, i died of shame
او را که دیدم از شرم مردم !

66. after the first snow, the flowers died
پس از برف اول گل ها ازبین رفتند.

67. i'll never forget the day he died
هرگز روز مرگ او را فراموش نخواهم کرد.

68. it is three years since she died
از زمانی که او مرد سه سال گذشته است.

69. most of the tribe members either died or expatriated
بیشتر افراد قبیله یا مردند یا جلای وطن کردند.

پیشنهاد کاربران

my cell phone was died
شارژ گوشی همراهم تمام شده بود
مردن و نابود شدن
ازبین رفدن هستش
Die مردن
Died مرده
Death. مرگ
قالب مهر
مرگ - فوت کردن - از دنیا رفتن - درگذشتن
Dead is an Adjective ( a descriptive word )
Death is a Noun ( a naming word )
Die is a Verb ( an action word )
Died is the past tense of the verb Die
منقرض شدن
فوت کردن
در گذشتن
از دنیا رفتن
حالت مودبانه اش 👆
مردن
به درک واصل شدن

مرده
خراب شد.
فک کنم پذیرائی
از بین رفت منقرض شد به فنا رفت
A woman whose husband has died
زنی که همسرش فوت شده
Past form of die
شکل گذشته ی" die" به معنی مُردن یا از بین رفتن
فوت کرد، از دنیا رفت، منقرض شد به دنیا یی آخرت رفت🌹
Last night died
شب گذشته فوت کرد
فوت شد
ماتریس، قمار ، وفات ، قالب منگنه
he died and his soul went to hell
او مرد و روحش به جهنم رفت
إز دنیا رفت
فوت کرد
از بین رفت
منقرض شد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس