differentiator


مشتق گیر، فرق گذار

جمله های نمونه

1. Differentiators based on operational amplifiers do not suffer from drift.
[ترجمه گوگل]متمایز کننده های مبتنی بر تقویت کننده های عملیاتی از دریفت رنج نمی برند
[ترجمه ترگمان]differentiators مبتنی بر تقویت کننده های عملیاتی از رانش زمین رنج نمی برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An N-order tracking differentiator is put forward, then its convergence is proved.
[ترجمه گوگل]یک تمایز ردیابی مرتبه N ارائه می شود، سپس همگرایی آن ثابت می شود
[ترجمه ترگمان]یک تفکیک کننده ردیابی N به جلو ارائه می شود، سپس هم گرایی آن ثابت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The jam fault of the differentiator is dangerous to steam turbine.
[ترجمه گوگل]خطای پارگی دیفرانسیل برای توربین بخار خطرناک است
[ترجمه ترگمان]خطای مربا در توربین بخار برای توربین بخار خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By using differentiator series method, the formula of partial integration is obtained.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش سری افتراقی فرمول یکپارچه سازی جزئی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش سری differentiator، فرمول انتگرال جزیی بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this paper, introduced the Differentiator Series Method to solve the five - dimensional wave equation problem.
[ترجمه گوگل]در این مقاله روش سری افتراقی برای حل مسئله معادله موج پنج بعدی معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله روش سری differentiator برای حل مساله معادله موج پنج بعدی معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Convolutional differentiator (CD) is obtained by inverse Fourier transform of bandlimited Fourier spectra of partial derivative operator. CD is symmetric or antisymmetric and decays rapidly.
[ترجمه گوگل]تمایز کانولوشنال (CD) با تبدیل فوریه معکوس طیف فوریه باند محدود عملگر مشتق جزئی به دست می آید CD متقارن یا ضد متقارن است و به سرعت تجزیه می شود
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین تبدیل فوریه (CD)با تبدیل فوریه تبدیل فوریه of فوریه عملگر مشتق جزیی بدست می آید سی دی متقارن یا antisymmetric است و به سرعت از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It consists of a synchronizing input circuit, delayed unit, generator of triangular wave and a differentiator.
[ترجمه گوگل]این شامل یک مدار ورودی همگام، واحد تاخیری، مولد موج مثلثی و یک تفکیک کننده است
[ترجمه ترگمان]آن شامل یک مدار ورودی synchronizing، واحد تاخیر، مولد موج مثلثی و یک تفکیک کننده می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The latest announcement suggests that security has entered the fray as a new differentiator.
[ترجمه گوگل]آخرین اعلامیه نشان می دهد که امنیت به عنوان یک تمایز جدید وارد معارضه شده است
[ترجمه ترگمان]آخرین اعلامیه بیان می کند که امنیت به عنوان یک تفاوت جدید وارد نبرد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This remains a huge opportunity for Apple and, in our view, is a major differentiator for the company. Apple has been able to successfully monetize China where competitors have been challenged.
[ترجمه گوگل]این یک فرصت بزرگ برای اپل باقی می ماند و از نظر ما، یک تمایز اصلی برای این شرکت است اپل توانسته است با موفقیت از چین درآمد کسب کند، جایی که رقبا در آن به چالش کشیده شده اند
[ترجمه ترگمان]این یک فرصت عظیم برای اپل است و به نظر ما، تفاوت اصلی برای شرکت است اپل قادر بوده است تا با موفقیت در چین رقابت کند، جایی که رقبا به چالش کشیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the near future an RIA pro will be a key resume differentiator.
[ترجمه گوگل]در آینده نزدیک یک RIA pro یک تمایز کلیدی رزومه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در آینده نزدیک، یک طرفدار ریا، یک تفاوت کلیدی در رزومه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Taking Napster as the first popular example of peer-to-peer computing,(sentence dictionary) the key differentiator was the fact that the nodes in the grid (the users) could exchange data (music) directly with one another.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن Napster به عنوان اولین نمونه محبوب محاسبات همتا به همتا، (فرهنگ لغت جملات) تمایز اصلی این واقعیت بود که گره های شبکه (کاربران) می توانند داده ها (موسیقی) را مستقیماً با یکدیگر مبادله کنند
[ترجمه ترگمان]در نظر گرفتن Napster به عنوان اولین نمونه محبوب از محاسبات همتا به همتا (فرهنگ لغت)، تفاوت اصلی این واقعیت بود که نوده ای موجود در شبکه (کاربران)می توانند داده ها (موسیقی)را مستقیما با یکدیگر مبادله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Using forward inverse Fourier transform, we present hybrid order convolutional differentiator algorithm for seismic wave modeling.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تبدیل فوریه معکوس رو به جلو، ما الگوریتم افتراقی کانولوشنال مرتبه هیبریدی را برای مدل‌سازی امواج لرزه‌ای ارائه می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تبدیل فوریه معکوس فوریه، ما نظم پیوندی را برای مدل سازی امواج لرزه ای ارائه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To enhance the anti - interference capability of the control system, a nonlinear tracking - differentiator is employed.
[ترجمه گوگل]برای افزایش قابلیت ضد تداخل سیستم کنترل، از یک متمایز کننده ردیابی غیرخطی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]برای افزایش قابلیت ضد تداخل سیستم کنترل، یک تفکیک کننده ردیابی غیرخطی به کار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] مدارمشتق گیر
[برق و الکترونیک] مشتقگیر 1. مکانیزم یا مداری الکترونیکی که خروجی آن متناسب با مشتق ورودی است . 2. differentiating circuit .

پیشنهاد کاربران

متمایز کننده - عامل تمایز
عامل تمایز
تمایز، تمیز دهنده، تفکیک کننده ، متمایز کننده، وجه تمایز

بپرس