digger

/ˈdɪɡər//ˈdɪɡə/

معنی: حفار، حفرکننده، الت حفاری
معانی دیگر: کننده، کندگر، دستگاه زمین کنی، (حرف بزرگ) سرخپوست دیگر (قبیله ی دیگر در جنوب غربی ایالات متحده زیست می کرد)، رجوع شود به: digger wasp

جمله های نمونه

1. earth digger
زمین کن

2. trench digger
چال کن،گودال کن

3. The hydraulics failed and the digger stopped.
[ترجمه امیرحسین غنی زادگان] سیستم هیدرولیک از کار افتاد و بیل مکانیکی متوقف شد.
|
[ترجمه گوگل]هیدرولیک خراب شد و حفار متوقف شد
[ترجمه ترگمان]The از کار افتادند و گورکن ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A J-C-B digger was brought in, but it still took more than three hours to clear up the mess.
[ترجمه گوگل]یک حفار J-C-B وارد شد، اما هنوز بیش از سه ساعت طول کشید تا آشفتگی برطرف شود
[ترجمه ترگمان]گورکن وارد شد، ولی باز بیش از سه ساعت طول کشید تا the را پاک سازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He worked as a ditch digger.
[ترجمه گوگل]او به عنوان حفر خندق کار می کرد
[ترجمه ترگمان]مثل یک گورکن کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The operator of the mechanical digger who unearthed both was not sure.
[ترجمه گوگل]اپراتور حفار مکانیکی که هر دو را کشف کرد مطمئن نبود
[ترجمه ترگمان]تلفنچی ماشینی که هر دو را از دست داده بود مطمئن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It hit the digger and the man who died was pinned under the front wheels.
[ترجمه گوگل]به حفار برخورد کرد و مردی که جان باخت زیر چرخ های جلویی گیر کرد
[ترجمه ترگمان]به گورکن و مردی که در زیر چرخ های جلو گیر کرده بود اصابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rotary cultivator A powered digger to break up ground.
[ترجمه گوگل]کولتیواتور روتاری حفار برقی برای شکستن زمین
[ترجمه ترگمان]تزکیه کننده Rotary یک گورکن را می خواهد که زمین را بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Read in studio Thieves have used a mechanical digger to smash their way into a supermarket and steal a safe.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید دزدها از حفار مکانیکی برای ضربه زدن به سوپرمارکت و سرقت یک گاوصندوق استفاده کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید که دزدها از یک دستگاه مکانیکی برای خرد کردن راه خود در یک سوپرمارکت استفاده کرده اند و یک گاو صندوق را می دزدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But first they must catch you, digger, listener, runner, prince with the swift warning.
[ترجمه گوگل]اما ابتدا باید شما را بگیرند، حفار، شنونده، دونده، شاهزاده با هشدار سریع
[ترجمه ترگمان]اما اول باید تو را دستگیر کنند، گورکن، مستمع، runner، و با اخطار سریع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The ditch digger put his hand on his face and said, "Take your shovel and hit my hand. "
[ترجمه گوگل]حفر کننده خندق دستش را روی صورتش گذاشت و گفت: بیلت را بگیر و به دست من بزن
[ترجمه ترگمان]گورکن دستش را روی صورتش گذاشت و گفت: \" بیلش را بردارید و دستم را بزنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He's a gold digger and has cleaned up a fortune.
[ترجمه گوگل]او یک جوینده طلا است و ثروت زیادی را تمیز کرده است
[ترجمه ترگمان]یک جوینده طلاست و ثروتی به هم زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Computing and analyzing the reliability of ditch digger under many loads, such as the pull, the drag of ocean current and the edaphic drag.
[ترجمه گوگل]محاسبه و تجزیه و تحلیل قابلیت اطمینان حفار خندق تحت بارهای زیادی مانند کشش، کشش جریان اقیانوس و پسا ادافیک
[ترجمه ترگمان]محاسبه و تجزیه و تحلیل قابلیت اطمینان of در بسیاری از بارها مانند کشش، کشش جریان اقیانوس و کشش edaphic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حفار (اسم)
digger, swot

حفر کننده (اسم)
digger, swot, excavator

الت حفاری (اسم)
digger

تخصصی

[معدن] حفار (حفاری اکتشافی)

انگلیسی به انگلیسی

• digger indian, american indian that dug roots for food (offensive); puritan that promoted socialist practices in 17th-century england
one who digs; tool or machine part for digging; soldier from australia or new zealand during world war i (informal)

پیشنهاد کاربران

بپرس