direct address

/dəˈrektˈæˌdres//dɪˈrektəˈdres/

نشانی مستقیم

جمله های نمونه

1. Standing outside the high court, Sharp made a direct address to the US president.
[ترجمه گوگل]شارپ که بیرون دادگاه عالی ایستاده بود، مستقیماً خطاب به رئیس جمهور ایالات متحده گفت
[ترجمه ترگمان]شارپ در حالی که در خارج از دادگاه عالی ایستاده بود، یک آدرس مستقیم به رئیس جمهور ایالات متحده داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A direct address that identifies a location without reference to a base address.
[ترجمه گوگل]یک آدرس مستقیم که یک مکان را بدون ارجاع به آدرس پایه شناسایی می کند
[ترجمه ترگمان]یک آدرس مستقیم که مکان را بدون اشاره به نشانی پست شناسایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To enable bookmarking and direct address, we recommend that each URL contain the navigational state information, including all render parameters of all portlets on (at least) the requested page.
[ترجمه گوگل]برای فعال کردن نشانک‌گذاری و آدرس مستقیم، توصیه می‌کنیم که هر URL حاوی اطلاعات وضعیت ناوبری، از جمله تمام پارامترهای رندر همه پورتلت‌ها در (حداقل) صفحه درخواستی باشد
[ترجمه ترگمان]برای فعال کردن آدرس دهی و آدرس مستقیم، توصیه می کنیم که هر نشانی اینترنتی شامل اطلاعات حالت جهت یابی باشد، از جمله تمام پارامترهای render (حداقل)صفحه درخواست شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A direct address th at identifies a location without reference to ab ase address. An absolute address may itself be ab ase address.
[ترجمه گوگل]آدرس مستقیم th at یک مکان را بدون ارجاع به آدرس abase مشخص می کند یک نشانی مطلق ممکن است خود آدرسی غیر معمول باشد
[ترجمه ترگمان]آدرس مستقیم این آدرس را بدون اشاره به آدرس ab شناسایی می کند یک آدرس کامل می تواند آدرس ab باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A direct address that identifies a location by means of its displacement from a base address.
[ترجمه گوگل]یک آدرس مستقیم که یک مکان را با جابجایی آن از یک آدرس پایه شناسایی می کند
[ترجمه ترگمان]یک آدرس مستقیم که مکان را با وسیله جابجایی از آدرس پستی مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I usually set up my small LAN at home with direct addressing rather than letting Windows 98 allocate them automatically.
[ترجمه گوگل]من معمولاً LAN کوچک خود را با آدرس دهی مستقیم به جای اینکه ویندوز 98 به طور خودکار آنها را تخصیص دهد تنظیم می کنم
[ترجمه ترگمان]من معمولا به جای اینکه اجازه دهم ویندوز ۹۸ آن ها را به طور خودکار تخصیص دهد، در خانه با آدرس مستقیم تماس می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The use of second person in discourse is traditionally considered as direct address to the reader.
[ترجمه گوگل]استفاده از دوم شخص در گفتمان به طور سنتی به عنوان خطاب مستقیم به خواننده در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]استفاده از فرد دوم در گفتمان به طور سنتی به عنوان نشانی مستقیم برای خواننده در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] آدرس مستقیم ؛ نشانی مستقیم

پیشنهاد کاربران

خطاب مستقیم ( در مقابل خطاب غیرمستقیم ) .
مثلا زمانی که کسی مخاطب ما است، ما به صورت خطاب مستقیم با وی هستیم.

بپرس