disc jockey

/ˈdɪskˈdʒɑːki//dɪskˈdʒɒki/

(رادیو) مجری برنامه ی موسیقی، گزینگر صفحات (یا نوارهای موسیقی که از رادیو پخش می شود و یا در دیسکو و غیره گذاشته می شود)، کسیکه در رادیو یا تلویزیون و سالن رقص صفحات موسیقی میگذارد

جمله های نمونه

1. Ike, former radio disc jockey, actually kept his congregation awake on Sunday mornings.
[ترجمه گوگل]آیک، دیسک‌جوکی سابق رادیو، در واقع صبح‌های یکشنبه جماعت خود را بیدار نگه می‌داشت
[ترجمه ترگمان]آ Ike، سوارکار قدیمی رادیویی، در واقع جماعت خود را صبح های یکشنبه بیدار نگه می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The athletic disc jockey is a distinctively contemporary phenomenon.
[ترجمه گوگل]دیسک جوکی ورزشی یک پدیده کاملاً معاصر است
[ترجمه ترگمان]فعالیت دیسک ورزشی یک پدیده متمایز معاصر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chris Sheely looked like any other disc jockey spinning songs on a Saturday morning.
[ترجمه گوگل]کریس شیلی شبیه هر دیسک جوکی دیگری بود که در یک صبح شنبه می‌چرخد
[ترجمه ترگمان]کریس Sheely شبیه هر دیسک دیگر در صبح روز شنبه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A Radio One disc jockey prattled in the background.
[ترجمه گوگل]یک دیسک جوکی رادیو یک در پس‌زمینه می‌چرخید
[ترجمه ترگمان]یک دیسک رادیویی برای بازی در پس زمینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The disc jockey, a young separatist named Pierre Brassard, has made his name with such hoaxes.
[ترجمه گوگل]دیسک جوکی، جدایی طلب جوانی به نام پیر براسارد، با چنین حقه هایی نام خود را به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]اسب سوار جوان که یک جدایی طلب جوان به نام پیر Brassard است، نام خود را با چنین hoaxes به وجود آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Late - night disc jockey programs are very popular these days.
[ترجمه گوگل]این روزها برنامه های دیسک جوکی در اواخر شب بسیار محبوب هستند
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی که در اواخر شب فعالیت می کنند در این روزها بسیار محبوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But he had a dream of being a disc jockey.
[ترجمه Aram] او آرزو داشت که یک دی جی بشه
|
[ترجمه گوگل]اما او آرزو داشت که یک دیسک جوکی باشد
[ترجمه ترگمان]اما اون یه رویا داشت که سوارکار بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A famous disc jockey was going to make an appearance at the mall.
[ترجمه گوگل]یک دیسک جوکی معروف قرار بود در مرکز خرید ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]یک اسب سوار مشهور قصد داشت در مرکز خرید ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That disc jockey always plays the latest tunes.
[ترجمه گوگل]آن دیسک جوکی همیشه آخرین آهنگ ها را می نوازد
[ترجمه ترگمان]آن دیسک همواره آخرین آهنگ های خود را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. late-night disc jockey programs are very popular these days.
[ترجمه گوگل]این روزها برنامه های دیسک جوکی در اواخر شب بسیار محبوب هستند
[ترجمه ترگمان]برنامه های سوارکاری در اواخر شب در این روزها بسیار محبوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A Disc Jockey ( DJ ) is hired to play all kinds of music.
[ترجمه گوگل]یک دیسک جوکی (دی جی) برای پخش انواع موسیقی استخدام شده است
[ترجمه ترگمان]A (DJ)برای پخش همه انواع موسیقی استخدام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. DJ stands for disc jockey.
[ترجمه گوگل]دی جی مخفف دیسک جوکی است
[ترجمه ترگمان]دی جی مخفف jockey دیسک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jakki Brambles never had any ambitions to be a disc jockey.
[ترجمه گوگل]جکی برامبلز هرگز هیچ جاه طلبی نداشت که یک دیسک جوکی باشد
[ترجمه ترگمان]Jakki Brambles هرگز هیچ آرزویی نداشته است که سوار بر اسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bacon plays Billy Magic, a con man in the guise of a radio disc jockey.
[ترجمه گوگل]بیکن نقش بیلی مجیک را بازی می‌کند، یک کلاهبردار در لباس یک دیسک‌جوکی رادیویی
[ترجمه ترگمان]بیکن \"،\" بیلی Magic \"، یه کلاهبردار توی لباس یه\" دیسک رادیو \"بازی میکنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who conducts a radio program of recorded music
a disc jockey is someone whose job is to play and introduce pop records on the radio or at a disco.
one who conducts a radio program of recorded music; one responsible for music at a dance party

پیشنهاد کاربران

دی جی ( کسی که آهنگ های از پیش ضبط شده رو به شکل های متفاوت برای مخاطبان پخش میکنه ) .
✔️معنای آبادیس
( رادیو ) مجری برنامه ی موسیقی، گزینگر صفحات یا نوارهای موسیقی که از رادیو پخش می شود، کسیکه در رادیو یا تلویزیون و سالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
👈🏿 Carter Cruise, a former performer who became a disc jockey, criticized Khalifa for reinforcing the social stigma against sex work in distancing herself from her previous career
...
[مشاهده متن کامل]

play the music on a radio showwhere you can dance
Sb who plays CDs and records in a club, etc ; DJ
دی جِی
دی جی
DJ

بپرس