discernable

جمله های نمونه

1. For only a moment, hardly discernable, except to a trained eye, the old Dimitri Volkov had shown himself.
[ترجمه گوگل]دیمیتری ولکوف پیر تنها برای یک لحظه، به سختی قابل تشخیص بود، به جز یک چشم ورزیده
[ترجمه ترگمان]فقط برای یک لحظه، درست در تشخیص، به غیر از یک چشم آموزش دیده، آن پیرمرد old که به خود نشان داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In fact, a rarely discernable faint glow known as the gegenschein (German for "counter glow") can be seen 180 degrees around from the Sun in an extremely dark sky.
[ترجمه گوگل]در واقع، یک درخشش ضعیف که به ندرت قابل تشخیص است، به نام gegenschein (در آلمانی به معنای "درخشش ضد") شناخته می شود، می تواند 180 درجه دور از خورشید در یک آسمان بسیار تاریک دیده شود
[ترجمه ترگمان]در واقع، یک درخشندگی ضعیف و قابل تشخیصی که به نام the (آلمان برای \"درخشش\")شناخته می شود را می توان ۱۸۰ درجه دور از خورشید در آسمان بسیار تاریک دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boot prints were no longer discernable but be knew where they'd end.
[ترجمه گوگل]چاپ چکمه‌ها دیگر قابل تشخیص نبودند، اما می‌دانستید به کجا ختم می‌شوند
[ترجمه ترگمان]اثر انگشت های چکمه دیگر در تشخیص اشتباه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is a discernable pattern with objects in this application.
[ترجمه گوگل]یک الگوی قابل تشخیص با اشیاء در این برنامه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک الگوی قابل شناسایی از اشیا در این برنامه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is no discernable normal lobular architecture, though vascular structures are present.
[ترجمه گوگل]هیچ معماری نرمال لوبولار قابل تشخیصی وجود ندارد، اگرچه ساختارهای عروقی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هیچ معماری lobular مشخصی وجود ندارد، هر چند که ساختارهای آوندی وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Soft and seductive with cherry and licorice characteristics discernable in the flavors.
[ترجمه گوگل]نرم و فریبنده با ویژگی های گیلاس و شیرین بیان که در طعم ها قابل تشخیص است
[ترجمه ترگمان]نرم و اغوا کننده با ویژگی های گیلاس و شیرین بیان در طعم ها دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The discernable unhealthiness of this hard-working scholar discloses a prevalent phenomenon that has long existed in China's academia .
[ترجمه گوگل]ناسالم بودن قابل تشخیص این محقق سخت کوش، پدیده رایجی را آشکار می کند که مدت هاست در دانشگاه های چین وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]نظارت دقیق این محقق سخت کوش، پدیده ای رایج را آشکار می کند که مدت ها در فضای دانشگاهی چین وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Those are the only discernable signs of aging that I can find so far.
[ترجمه گوگل]اینها تنها نشانه های قابل تشخیص پیری هستند که تاکنون می توانم پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]اینها تنها نشانه های بارز پیری هستند که من می توانم تا کنون پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The financial crisis had a small but discernable impact on emissions growth in 2008 – with a two per cent increase compared with an average 6 per cent over the previous seven years.
[ترجمه گوگل]بحران مالی تأثیر کوچک اما قابل تشخیصی بر رشد انتشار گازهای گلخانه ای در سال 2008 داشت - با افزایش دو درصدی در مقایسه با میانگین 6 درصدی در هفت سال گذشته
[ترجمه ترگمان]بحران مالی تاثیر کوچک اما قابل تشخیصی بر رشد انتشار گازهای گلخانه ای در سال ۲۰۰۸ داشت - با افزایشی ۲ درصدی در مقایسه با میانگین ۶ درصد در طی هفت سال گذشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is no discernable offset on the paper.
[ترجمه گوگل]هیچ افست قابل تشخیصی روی کاغذ وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله هیچ موازنه مشخصی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some through passage perhaps occurs in late autumn and is clearly discernable in late March and April.
[ترجمه گوگل]گذرگاهی ممکن است در اواخر پاییز اتفاق بیفتد و در اواخر مارس و آوریل به وضوح قابل تشخیص است
[ترجمه ترگمان]برخی از طریق راهرو ممکن است در اواخر پاییز اتفاق بیفتند و در اواخر ماه مارس و آوریل کاملا مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Especially his whole body there is no a grain of button on snow-white breadth tunic and use a rose just in the collar don't live, fine latch bone faintly discernable stirring fancy.
[ترجمه گوگل]به خصوص در تمام بدن او هیچ دانه ای از دکمه بر روی تونیک عرض سفید برفی وجود دارد و استفاده از گل رز فقط در یقه زندگی نمی کنند، استخوان چفت خوب کمرنگ قابل تشخیص هم زدن فانتزی
[ترجمه ترگمان]به خصوص تمام بدن او، ذره ای از دکمه روی پیراهن سفید برفی وجود ندارد و از یک شاخه رز درست در یقه آن استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With smaller urban areas spread across the land surface and coastlines, the outlines of continental land masses are easily discernable at night.
[ترجمه گوگل]با مناطق کوچک‌تر شهری که در سطح زمین و خطوط ساحلی پراکنده شده‌اند، خطوط کلی توده‌های خشکی قاره به راحتی در شب قابل تشخیص هستند
[ترجمه ترگمان]با گسترش مناطق شهری کوچک تر در سراسر سطح زمین و خطوط ساحلی، خطوط زمین قاره ای به راحتی در شب دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Secondly, even though other objects are visible at this distance, according to Shuttle astronaut Jay Apt, the Great Wall is barely discernable, if not invisible.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، اگرچه اشیاء دیگر در این فاصله قابل مشاهده هستند، طبق گفته فضانورد شاتل، جی آپت، دیوار بزرگ به سختی قابل تشخیص است، اگر نگوییم نامرئی
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، با وجود اینکه اشیا دیگر در این فاصله قابل مشاهده هستند، به گفته جی Apt، فضانورد شاتل، دیوار بزرگ به سختی قابل شناسایی است، البته اگر نامریی نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• distinguishable, recognizable

پیشنهاد کاربران

. . .
However, with Russian Su - 35 allegedly engaging in dangerous interceptions with US fighters and now Iran slated to receive its batch of Su - 35s, the threat faced by the United States CENTCOM could be discernable
EurasianTimes. com@
قابل درک، قابل فهم، قابل دریافت، دریافت کردنی، فهمیدنی
دریافت شدنی_ دیدنی و شنیدنی
معنادار، چشمگیر
قابل تشخیص

بپرس