disillusioned

/ˌdɪsəˈluːʒn̩//ˌdɪsɪˈluːʒn̩/

رهایی از شیفتگی، وارستگی از اغفال، بیداری از خوابو خیال، رفع اوهام

جمله های نمونه

1. the army's repeated defeats disillusioned the young officers
شکست های پی در پی قشون،افسران جوان را سرخورده کرد.

2. He romanticized the past as he became disillusioned with his present.
[ترجمه گوگل]او در حالی که از حال خود ناامید شده بود، گذشته را رمانتیک کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که از این فرصت استفاده می کرد، گذشته را فراموش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's very disillusioned with the present government.
[ترجمه اچ بانو] او از دولت کنونی بسیار سرخورده است.
|
[ترجمه گوگل]او از دولت فعلی بسیار ناامید است
[ترجمه ترگمان]او از دولت کنونی خیلی راضی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He has deceived and disillusioned us all.
[ترجمه گوگل]او همه ما را فریب داده و مایوس کرده است
[ترجمه ترگمان]او اشتباه کرده و ما را فریب داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Parents are disillusioned at the son's behaviour.
[ترجمه گوگل]والدین از رفتار پسر ناامید هستند
[ترجمه ترگمان]والدین از رفتار پسرش ناامید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As she grew older, Laura became increasingly disillusioned with politics.
[ترجمه گوگل]با بزرگتر شدن، لورا به طور فزاینده ای از سیاست ناامید شد
[ترجمه ترگمان]وقتی بزرگ تر شد، لو را به شدت از سیاست ناامید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her book is the testimony of a disillusioned woman.
[ترجمه گوگل]کتاب او شهادت زنی سرخورده است
[ترجمه ترگمان]کتاب او شهادت یک زن فریب خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I gradually got rather disillusioned with the whole setup of the university.
[ترجمه گوگل]کم کم از کل ساختار دانشگاه ناامید شدم
[ترجمه ترگمان]من به تدریج از راه اندازی مجدد دانشگاه ناامید شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The students became disillusioned about the romance of camping once the heavy rains collapsed their tent.
[ترجمه Tony] دانش آموزان از ( احساس هیجان و لذت ) کمپ زدن ناامید شدند وقتی بارش های سنگین چادرشان را فرو ریخت
|
[ترجمه گوگل]زمانی که باران شدید چادرشان را فرو ریخت، دانش‌آموزان در مورد کمپینگ عاشقانه ناامید شدند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که باران های سنگین خیمه آن ها فرو ریخت، دانشجویان از خواب بیدار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many common people are very disillusioned with the present government.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم عادی از دولت کنونی بسیار ناامید هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم عادی نسبت به دولت کنونی بسیار مایوس شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She's disillusioned with life in general.
[ترجمه گوگل]او به طور کلی از زندگی سرخورده است
[ترجمه ترگمان]او در کل زندگیش از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I feel utterly disillusioned by his refusal to take any action.
[ترجمه گوگل]من از امتناع او از انجام هر اقدامی کاملاً ناامید هستم
[ترجمه ترگمان]من از امتناع او از هرگونه اقدام منصرف شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was soon disillusioned by the government's timidity on social reform.
[ترجمه گوگل]او به زودی از ترسو بودن دولت در اصلاحات اجتماعی سرخورده شد
[ترجمه ترگمان]او به زودی تحت تاثیر ترس دولت از اصلاحات اجتماعی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I soon became disillusioned with the job.
[ترجمه گوگل]خیلی زود از این کار ناامید شدم
[ترجمه ترگمان]من به زودی از کارم ناامید شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He died a disillusioned and embittered old man.
[ترجمه گوگل]او پیرمردی سرخورده و تلخ مرد
[ترجمه ترگمان]او یک پیرمرد فریب خورده و مایوس مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• free from illusion, realistic
if you are disillusioned, you feel disappointed because someone or something is not as good as you expected them to be.

پیشنهاد کاربران

disappointed because you have lost your belief that someone is good, or that an idea is right
https://www. ldoceonline. com/dictionary/disillusioned
سرخورده و مایوس
( به این دلیل که باورت خراب شده یا چیزی اونطوری که فکر میکردی نبوده )
I was disillusioned when i met him for the first time because I had thought he was tall and well - built
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : disillusion
✅️ اسم ( noun ) : disillusion / disillusionment
✅️ صفت ( adjective ) : disillusioned
✅️ قید ( adverb ) : _
Disappointed
ناامید
سرخورده مایوس
سرخورده شدن
سرخورده، ناامید، واقع بین

بپرس