distill or distil


تقطیر کردن یا شدن، چکانیدن، چکیدن، (با: out یا off) گرفتن از (با تقطیر)، زدودن، عصاره ی چیزی را گرفتن، لب مطلب را گفتن، تلخیص کردن، ژاویدن

پیشنهاد کاربران

بپرس