distillation

/ˌdɪstəˈleɪʃn̩//ˌdɪstɪˈleɪʃn̩/

معنی: عصارهگیری، تقطیر، عرقکشی، شیرهکشی
معانی دیگر: چکانش

جمله های نمونه

1. fractional distillation
تقطیر جز به جز،چکانش شکنشی

2. purging water by distillation
تصفیه ی آب از راه تقطیر

3. when a fever is alleviated and its alleviation is through a fragrant and clean distillation
چون تب بگسارد و گساریدن آن به عرقی خوشبوی و پاکیزه باشد (ذخیره ی خوارزمشاهی)

4. This book offers a distillation of Wittgenstein's thought in a mere fifty pages.
[ترجمه گوگل]این کتاب تقطیر اندیشه ویتگنشتاین را تنها در پنجاه صفحه ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این کتاب یک تقطیر از اندیشه Wittgenstein را در پنجاه صفحه صرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The material below is a distillation of his work.
[ترجمه گوگل]مطالب زیر تقطیر کار اوست
[ترجمه ترگمان]مطالب زیر، تقطیر کار او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The discovery of distillation is usually accredited to the Arabs of the 11th century.
[ترجمه گوگل]کشف تقطیر معمولاً نزد اعراب قرن یازدهم معتبر است
[ترجمه ترگمان]کشف عصاره تقطیر معمولا برای اعراب قرن یازدهم نیز شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The movie is a perfect distillation of adolescence.
[ترجمه گوگل]فیلم تقطیر کامل دوران نوجوانی است
[ترجمه ترگمان]فیلم نوعی تقطیر کامل از دوران نوجوانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Distillation at a lower temperature avoids the risk of thermal decomposition.
[ترجمه گوگل]تقطیر در دمای پایین از خطر تجزیه حرارتی جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]Distillation در دمای پایین تر از خطر تجزیه حرارتی جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For distillation, refining or other processing of petroleum or petroleum products
[ترجمه گوگل]برای تقطیر، پالایش یا سایر فرآوری‌های نفت یا فرآورده‌های نفتی
[ترجمه ترگمان]برای تقطیر، پالایش یا دیگر فرآوری محصولات نفتی یا نفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nowadays vacuum distillation is usually preferred to steam distillation for this purpose. to extract oils from plants, for example in perfumery.
[ترجمه گوگل]امروزه تقطیر در خلاء معمولاً برای این منظور به تقطیر با بخار ترجیح داده می شود برای استخراج روغن از گیاهان، به عنوان مثال در عطرسازی
[ترجمه ترگمان]امروزه تقطیر خلا معمولا به تقطیر بخار برای این منظور ترجیح داده می شود برای استخراج روغن از گیاهان، به عنوان مثال در عطرسازی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Vic grunts, the distillation of an equally familiar rejoinder.
[ترجمه گوگل]ویک غرغر می‌کند، تقطیر بازجوشی به همان اندازه آشنا
[ترجمه ترگمان]و یک جواب به همان اندازه جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Distillation liberated the spirits from fermented grains and fruit juices, and in time ethyl alcohol was purified.
[ترجمه گوگل]تقطیر ارواح را از غلات تخمیر شده و آب میوه آزاد کرد و به مرور الکل اتیلیک خالص شد
[ترجمه ترگمان]Distillation، ارواح from و آب میوه را آزاد کرد و در زمان اتیل الکل تصفیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Water extraction from permafrost by distillation seems rather straight forward.
[ترجمه گوگل]استخراج آب از منجمد دائمی با تقطیر بسیار ساده به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]استخراج آب از لایه های خاک یخ بسته ناشی از تقطیر، نسبتا صاف به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A more recent innovation is vacuum distillation.
[ترجمه گوگل]یک نوآوری جدیدتر تقطیر در خلاء است
[ترجمه ترگمان]یک نوآوری جدید، تقطیر خلا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A distillation of the riches of the existing law would be a most formidable task.
[ترجمه گوگل]تقطیر غنای قانون موجود، کار بسیار بزرگی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک تقطیر از ثروت قانون موجود بسیار دشوار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عصاره گیری (اسم)
decoction, extraction, distillation

تقطیر (اسم)
distillation

عرق کشی (اسم)
distillation

شیره کشی (اسم)
distillation

تخصصی

[شیمی] تقطیر
[عمران و معماری] تقطیر
[مهندسی گاز] تقطیر
[نساجی] تقطیر - رمق کشی

انگلیسی به انگلیسی

• purification or condensation of a substance

پیشنهاد کاربران

عصاره یا خالص ی چیزی
Example
Distillation vinegar سرکه سفید ،
استخراج
distillation ( مهندسی شیمی )
واژه مصوب: تقطیر
تعریف: روشی برای خالص سازی و جداسازی اجزای یک مخلوط مایع ازطریق تبخیر و بازچگالش آن
میعان، تقطیر
چکیده

بپرس