ditto

/ˈdɪtoʊ//ˈdɪtəʊ/

معنی: ایضا، بشرح فوق
معانی دیگر: همچنین، همین طور، همین جور، نیز، همان طور که قبلا گفته شد، نسخه ی ثانی، کپیه، رونوشت، نظیر، همانند، رجوع شود به: ditto mark، رونوشت برداشتن، رونوشت کردن، نسخه ی ثانوی درست کردن، علامت //

جمله های نمونه

1. doz bottles white wine 25 a bottle; ditto red
[ترجمه گوگل]دوز بطری شراب سفید 25 یک بطری; قرمز همینطور
[ترجمه ترگمان]doz بطری شراب سفید ۲۵ بطری، هم چنین قرمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Peter has promised nothing and done ditto.
[ترجمه گوگل]پیتر هیچ قولی نداده و همینطور عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]پیتر به هیچ چیز قول نداده و همین کار را هم کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The waiters were rude and unhelpful, the manager ditto.
[ترجمه S] پیشخدمت ها بی ادب و بی فایده بودند، مدیر هم همینطور
|
[ترجمه گوگل]گارسون ها بی ادب و کمکی نبودند، مدیر هم همینطور
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت ها گستاخ و unhelpful بودند، مدیر بخش هم همین طور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I shall act ditto.
[ترجمه fati] من هم عمل خواهم کرد
|
[ترجمه گوگل]من همینطور عمل خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]I عمل خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lister's dead. Ditto three Miami drug dealers and a lady.
[ترجمه گوگل]لیستر مرده همینطور سه فروشنده مواد مخدر میامی و یک خانم
[ترجمه ترگمان]دکتر لیستر مرده سه تا دلال مواد مخدر و یه خانوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Where should she go? Mississippi? Too hot. Ditto Alabama.
[ترجمه گوگل]کجا باید برود؟ می سی سی پی؟ خیلی داغه همینطور آلاباما
[ترجمه ترگمان]کجا باید برود؟ می سی سی پی؟ زیادی داغ بود \"همینطور\" آلاباما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ditto a few years later, when the coach became an ardent convert to the principles of the triple option.
[ترجمه گوگل]همینطور چند سال بعد، زمانی که مربی تبدیل به یک تبدیل پرشور به اصول گزینه سه گانه شد
[ترجمه ترگمان]همچنین چند سال بعد، زمانی که مربی تبدیل به یک تبدیل حرارت آمیز به اصول سه گانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Or, possibly, Loopy Old Bats Against ditto.
[ترجمه گوگل]یا، احتمالا، Loopy Old Bats Against ditto
[ترجمه ترگمان]یا شاید، loopy پیر بر علیه ditto
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ditto with the sabotage of an Amtrak train near Phoenix six months later.
[ترجمه گوگل]همینطور با خرابکاری قطار آمتراک در نزدیکی فینیکس شش ماه بعد
[ترجمه ترگمان]همچنین با خرابکاری یک قطار Amtrak در نزدیکی فینیکس در شش ماه بعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. McQueen - Ditto Currie - Along with the two above were the backbone of Armfield's team.
[ترجمه گوگل]مک کوئین - دیتو کوری - به همراه دو مورد بالا ستون فقرات تیم آرمفیلد بودند
[ترجمه ترگمان]مک Currie (Ditto)- همراه با دو طبقه بالا، ستون فقرات تیم Armfield بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ditto the Microsoft Network, which usually shows up as an icon on the desktop of many bundles.
[ترجمه گوگل]همینطور شبکه مایکروسافت، که معمولاً به عنوان یک نماد در دسکتاپ بسیاری از بسته‌ها نشان داده می‌شود
[ترجمه ترگمان]همچنین شبکه مایکروسافت، که معمولا به عنوان شمایلی روی رومیزی بسیاری از مجموعه نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ditto lavatory paper, soap, rubbish bags, shampoo etc.
[ترجمه گوگل]کاغذ دستشویی، صابون، کیسه زباله، شامپو و غیره
[ترجمه ترگمان]مستراح، صابون، کیسه های زباله، شامپو و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is the ditto of his mother.
[ترجمه گوگل]او حکم مادرش است
[ترجمه ترگمان]او the مادرش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ditto for Is she prettiet than me?
[ترجمه گوگل]همینطور برای آیا او از من زیباتر است؟
[ترجمه ترگمان]واقعا از من خوشش میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ditto goes for your teachers, listen to them, too.
[ترجمه گوگل]همینطور به سراغ معلمانتان می رود، به آنها هم گوش دهید
[ترجمه ترگمان]همچنین به معلمان تان نیز گوش دهید، به آن ها نیز گوش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ایضا (قید)
ditto, idem, ibidem

بشرح فوق (قید)
ditto

انگلیسی به انگلیسی

• aforesaid, same, as already stated
you use ditto to represent a word or phrase that you have just used in order to avoid repeating it. in written lists, ditto can be represented by a symbol (*3d) underneath the word or phrase that you want to repeat.

پیشنهاد کاربران

علامت " که توی نوشتار برای جلوگیری از تکرار استفاده میشه. توی فارسی بهش میگن علامت ایضا.
Black pens, box of twenty . . . $2. 10
Blue " " " " . . . $2. 35
اِیضَا ( به طور رایج و اشتباه، عِیزَم هم میشناسیم ) : علامتی که برای خودداری از نوشتن دوباره کلمه یا عبارت از آن استفاده می شود و با دو خط مورب کوتاه ( // ) نشان داده می شود.
در تصاویر بایگانی شده اینترنتی در وبلاگ های خارجی، برای پیشگیری از نوشتن کپشن ( توضیحات تصویر ) مجدد، معمولا از کلمه ditto استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منم همینطور
?? Me too
used to agree with something that has just been said, or to avoid repeating something that has been said: "I hate reality TV shows" "Ditto. "

بپرس