diverticulitis


(پزشکی) آماس واگراهه، افروختگی واگراهه، واگراهه تبسی، دیورتیکول

جمله های نمونه

1. Acute diverticulitis is one of the most frequently encountered acute diseases of the colon and is commonly related to a low fiber diet.
[ترجمه نفیس] التهاب برجستگی های کیسه مانندی که در سنین بالای 40 سال در روده بزرگ شکل می گیرند، دیورتیکولیت نام دارد.
|
[ترجمه گوگل]دیورتیکولیت حاد یکی از شایع ترین بیماری های حاد روده بزرگ است و معمولاً به رژیم غذایی کم فیبر مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]diverticulitis حاد یکی از شایع ترین بیماری های حاد روده بزرگ است و معمولا با رژیم فیبر کم مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective:To explore the related risk factors of colonic diverticulitis and the necessity of colectomy of initial onset.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی عوامل خطر مرتبط با دیورتیکولیت کولون و لزوم شروع اولیه کولکتومی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی عوامل خطر مرتبط با colonic diverticulitis و ضرورت of آغازین آغازین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods Analyze the character of 38 cases duodenal diverticulitis in X-ray, which were confirmed by pathology.
[ترجمه گوگل]MethodsAlyse شخصیت 38 مورد دیورتیکولیت دوازدهه در اشعه ایکس، که توسط آسیب شناسی تایید شده است
[ترجمه ترگمان]روش های آنالیز ویژگی های ۳۸ مورد duodenal diverticulitis در اشعه ایکس، که توسط آسیب شناسی تایید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No association was seen between diverticulitis and eating corn, and no association with diverticular bleeding was seen with any of the foods.
[ترجمه گوگل]هیچ ارتباطی بین دیورتیکولیت و خوردن ذرت و هیچ ارتباطی با خونریزی دیورتیکولی با هیچ یک از غذاها مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ انجمنی بین diverticulitis و خوردن ذرت دیده نشد و هیچ ارتباطی با خون diverticular در هیچ کدام از غذاها دیده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Symptomatic duodenal diverticulitis is rare.
[ترجمه گوگل]دیورتیکولیت علامت دار دوازدهه نادر است
[ترجمه ترگمان]التهاب duodenal التهاب کبد نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To investigate the diagnosis and surgical procedure selection ileocecal diverticulitis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تشخیص و انتخاب روش جراحی دیورتیکولیت ایلئوسکال
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق درباره تشخیص و انتخاب روش جراحی ileocecal diverticulitis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To investigate the clinical diagnosis and treatment of cecal diverticulitis.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تشخیص بالینی و درمان دیورتیکولیت سکوم
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تشخیص بالینی و درمان of diverticulitis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many have no symptoms but 10 to 25 percent of those with diverticulosis can have attacks of diverticulitis caused by inflammation in the pouches.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها هیچ علامتی ندارند اما 10 تا 25 درصد از مبتلایان به دیورتیکولوز ممکن است دچار حملات دیورتیکولیت ناشی از التهاب در کیسه ها شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها هیچ نشانه ای ندارند، اما ۱۰ تا ۲۵ درصد کسانی که مبتلا به diverticulosis هستند می توانند به diverticulitis که براثر التهاب در the ایجاد شده اند، حمله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pathological examination of the bladder revealed bladder abscess and the sigmoid colon showed diverticulitis .
[ترجمه گوگل]در معاینه پاتولوژیک مثانه آبسه مثانه و کولون سیگموئید دیورتیکولیت را نشان داد
[ترجمه ترگمان]بررسی Pathological مثانه، آبسه مثانه را آشکار کرد و کلون sigmoid به diverticulitis نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In fact, men who ate nuts at least twice a week had a 20% lower risk of diverticulitis than men who ate nuts less than once a month; men who ate popcorn at least twice a week had a 28% lower risk.
[ترجمه گوگل]در واقع، مردانی که حداقل دو بار در هفته آجیل می‌خورند، 20 درصد کمتر از مردانی که کمتر از یک بار در ماه آجیل می‌خورند، در معرض ابتلا به دیورتیکولیت هستند مردانی که حداقل دو بار در هفته پاپ کورن می‌خورند، 28 درصد کمتر در معرض خطر قرار دارند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، مردانی که حداقل دو بار در هفته میوه می خوردند، ۲۰ درصد کم تر از مردانی بودند که کم تر از یکبار در ماه میوه می خوردند؛ مردانی که حداقل دو بار در هفته ذرت می خوردند، دارای ۲۸ درصد کم تر از خطر کم تر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To probe into the X - ray diagnosis character and clinical significance of duodenal diverticulitis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی تشخیص اشعه ایکس و اهمیت بالینی دیورتیکولیت دوازدهه
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد شخصیت تشخیصی اشعه ایکس و اهمیت بالینی of diverticulitis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To explore the clinical manifestation and treatment of acute perforation induced by colonic diverticulitis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تظاهرات بالینی و درمان سوراخ حاد ناشی از دیورتیکولیت کولون
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ظهور بالینی و درمان of حاد که توسط colonic diverticulitis ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Studies done at Harvard and Brigham Women's Hospital found that people who ate a high-fiber diet had a 42 percent lower risk of diverticulitis.
[ترجمه گوگل]مطالعات انجام شده در بیمارستان زنان هاروارد و بریگهام نشان داد افرادی که رژیم غذایی پرفیبر مصرف می کنند، 42 درصد کمتر در معرض خطر ابتلا به دیورتیکولیت هستند
[ترجمه ترگمان]مطالعات انجام شده در بیمارستان هاروارد و بریگام یانگ نشان داد که افرادی که رژیم فیبر بالا داشتند دارای ۴۲ درصد ریسک کم تر از diverticulitis بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To investigate the diagnosis and surgical procedure selection of ileocecal diverticulitis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تشخیص و انتخاب روش جراحی دیورتیکولیت ایلئوسکال
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تشخیص و انتخاب روش جراحی of diverticulitis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Men who ate nuts, corn, or popcorn frequently were found to have no greater risk for developing diverticulitis or diverticular bleeding than men who rarely ate the foods.
[ترجمه گوگل]مشخص شد مردانی که به طور مکرر آجیل، ذرت یا ذرت بوداده می‌خورند، نسبت به مردانی که به ندرت این غذاها را می‌خورند، خطر بیشتری برای ابتلا به دیورتیکولیت یا خونریزی دیورتیکول ندارند
[ترجمه ترگمان]مردانی که میوه، ذرت، یا ذرت بو داده می خوردند، بیشتر از مردانی که به ندرت این غذاها را می خوردند، در معرض خطر بیشتری قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inflammation in the alimentary tract (medicine)

پیشنهاد کاربران

دیورتیکولیت ( التهاب دیورتیکول های جدار روده به خصوص روده بزرگ )

بپرس