dorm

/ˈdɔːrm//ˈdɔːm/

معنی: خوابگاه
معانی دیگر: (امریکا - عامیانه) خوابگاه (مخفف: dormitory)، dormitory : خوابگاه

جمله های نمونه

1. he moved to his dorm room with all of his paraphernalia
او با تمام متعلقات شخصی خود به اتاق خوابگاه نقل مکان کرد.

2. A lot of art students live in this dorm.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از دانشجویان هنر در این خوابگاه زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشجویان هنر در خوابگاه زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She had to live in a dorm at the school.
[ترجمه گوگل]او مجبور شد در یک خوابگاه در مدرسه زندگی کند
[ترجمه ترگمان] اون مجبور بود توی یه خوابگاه تو مدرسه زندگی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Yeah, I know him, he lived in my dorm.
[ترجمه گوگل]بله، او را می شناسم، او در خوابگاه من زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]آره، میشناسمش تو خوابگاه من زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She can continue living in her Job Corps dorm while she earns her associate of arts degree.
[ترجمه گوگل]او می تواند تا زمانی که مدرک کاردانی خود را در رشته هنر دریافت می کند، در خوابگاه Job Corps خود به زندگی ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]او می تواند در خوابگاه کار خود به زندگی ادامه دهد در حالی که او درجه لیسانس خود را کسب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most of the Acutes in the dorm. are up on their elbows, blinking and listening.
[ترجمه گوگل]اکثر حادها در خوابگاه هستند روی آرنج خود هستند، پلک می زنند و گوش می دهند
[ترجمه ترگمان]بیشتر کسایی که تو خوابگاه هستن روی آرنج هایش تمرکز می کنند، پلک می زنند و گوش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Everywhere I turned in the dorm, there were white faces, except for two black students who shared a room.
[ترجمه گوگل]هر جا که در خوابگاه چرخیدم، به جز دو دانشجوی سیاه پوست که در یک اتاق مشترک بودند، چهره های سفیدی دیده می شد
[ترجمه ترگمان]هر جا که من در خوابگاه به سر می بردم، چهره سفیدی دیده می شد، به جز دو دانش آموز سیاه پوست که در یک اتاق مشترک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I come out of the dorm into the hall just as McMurphy comes out of the latrine.
[ترجمه گوگل]درست زمانی که مک مورفی از توالت بیرون می آید، از خوابگاه بیرون می آیم و وارد سالن می شوم
[ترجمه ترگمان]من از خوابگاه بیرون آمدم، درست مثل McMurphy که از توالت بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When I was in the eight-bed dorm it was terribly noisy, but I just had to get used to it.
[ترجمه گوگل]وقتی در خوابگاه هشت تخته بودم، سر و صدای وحشتناکی بود، اما فقط باید به آن عادت می کردم
[ترجمه ترگمان]وقتی توی خوابگاه ۸ تخت بودم خیلی سر و صدا بود، اما من فقط باید بهش عادت می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He lived in the dorm as a resident adviser.
[ترجمه گوگل]او به عنوان مشاور مقیم در خوابگاه زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان مشاور مقیم در خوابگاه زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Leslie never did resolve the issue in the dorm.
[ترجمه گوگل]لزلی هرگز مشکل را در خوابگاه حل نکرد
[ترجمه ترگمان]لزلی هیچ وقت مشکل رو توی خوابگاه حل نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To break the ice, the dorm leader asked us to tell the group what our favorite home-cooked meal was.
[ترجمه گوگل]برای شکستن یخ، سرپرست خوابگاه از ما خواست که به گروه بگوییم غذای خانگی مورد علاقه ما چیست
[ترجمه ترگمان]برای شکستن یخ، رهبر خوابگاه از ما خواست که به گروه بگوییم که غذای خانگی مورد علاقه ما چیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There were more than 20 people packed inside of her dorm room.
[ترجمه گوگل]بیش از 20 نفر در داخل اتاق خواب او جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]بیشتر از ۲۰ نفر بودن که تو اتاق خوابگاهش بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was late, almost midnight, when Kathy turned up the sidewalk to her dorm.
[ترجمه گوگل]دیر وقت، تقریباً نیمه شب بود، که کتی از پیاده رو به سمت خوابگاهش برگشت
[ترجمه ترگمان]دیروقت بود، تقریبا نیمه شب بود که کتی پیاده رو را به سمت خوابگاه خود پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He scanned the sidewalks, shut his eyes briefly, then turned and made his way back to her dorm.
[ترجمه گوگل]پیاده روها را اسکن کرد، چشمانش را برای مدت کوتاهی بست، سپس چرخید و به سمت خوابگاهش برگشت
[ترجمه ترگمان]به پیاده رو نگاه کرد، چشمانش را به طور مختصر بست، سپس برگشت و راهش را به خوابگاه خود باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوابگاه (اسم)
chamber, bed, doss, dormitory, dorm, bedroom, bedchamber, cubicle, bunk, cabin

انگلیسی به انگلیسی

• living quarters for residents of an institution (i.e. university, boarding school, etc.)
a dorm is the same as a dormitory; an informal word.

پیشنهاد کاربران

خوابگه
مخفف dormitory
به معنی: خوابگاه
dorm : a big bedroom for a lot of people usually in a school
خوابگاه
His dorm room is bright and sunny
اتاق خوابگاه او روشن و آفتابی است 🏨
خوابگاه

بپرس