dozens

جمله های نمونه

1. the dozens
(خودمانی ـ در میان سیاهان امریکا) شوخی رکیک (لفظی)

2. i have dozens of things to do
خیلی کار دارم.

3. she had dozens of suitors
او ده ها خواستگار داشت.

4. He's got dozens of suits but not one of them is presentable.
[ترجمه گوگل]او ده ها کت و شلوار دارد اما هیچ یک از آنها قابل ارائه نیست
[ترجمه ترگمان]او ده ها کت و شلوار دارد، اما یکی از آن ها قابل پوشیدن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dozens of miles of railway track have been torn up.
[ترجمه گوگل]ده ها مایل مسیر راه آهن پاره شده است
[ترجمه ترگمان]ده ها هزار کیلومتر راه آهن از هم متلاشی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dozens of villages have been razed.
[ترجمه گوگل]ده ها روستا ویران شده است
[ترجمه ترگمان]ده ها روستا ویران شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most office buildings have dozens of air ducts and vents.
[ترجمه گوگل]اکثر ساختمان های اداری دارای ده ها مجرای هوا و دریچه هستند
[ترجمه ترگمان]اغلب ساختمان های اداری دارای چندین دریچه هوا و منافذ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was picked out from dozens of applicants for the job.
[ترجمه گوگل]او از میان ده ها متقاضی برای این شغل انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]او از ده ها متقاضی برای این کار انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The police have checked out dozens of leads, but have yet to find the killer.
[ترجمه گوگل]پلیس ده ها سرنخ را بررسی کرده است، اما هنوز قاتل را پیدا نکرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس ده ها سرنخ را بررسی کرده اما هنوز قاتل را پیدا نکرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. According to a government spokesman, dozens of people were killed.
[ترجمه گوگل]به گفته سخنگوی دولت، ده ها نفر کشته شدند
[ترجمه ترگمان]به گفته یک سخنگوی دولت، ده ها نفر کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The record company receives dozens of unsolicited demo tapes each week.
[ترجمه گوگل]این شرکت ضبط ده ها نوار نمایشی ناخواسته هر هفته دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت در هر هفته ده ها نسخه آزمایشی ناخواسته را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Eggs are still sold in half dozens.
[ترجمه گوگل]تخم مرغ هنوز در نیم دوجین فروخته می شود
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ هنوز در حدود دو جین به فروش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dozens of families on the estate have been give notice to quit .
[ترجمه گوگل]به ده ها خانواده در این املاک اخطار داده شده است که ترک کنند
[ترجمه ترگمان]ده ها خانواده در این منطقه به ترک این شهر توجه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They advocated a scattergun approach of posting dozens of letters.
[ترجمه گوگل]آنها از یک رویکرد تفنگ پراکنده برای ارسال ده ها نامه حمایت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از رویکرد scattergun برای ارسال تعداد زیادی نامه استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• many (for example: "i have told you dozens of times"); large amount of number, very many (as in "i have made dozens [many] new friends")

پیشنهاد کاربران

دوستان خود dozen یعنی دوجین، دوازده، ولی اگه dozens of باشه یعنی، ده ها، البته به صد و هزار نمیرسه،
توی عامیانه هم a dozen یعنی a lot of
یه بازی بین آفریقایی تبارها که بهم فحش های ناجور می دن تا یکی تسلیم بشه.
اگه dozens of داشته باشیم به هیچ عنوان معنیش دوجین/دوازده نمیشه بلکه میشه ده ها
a lot ٫زیاد
خیلی زیاد
ده ها
خیلی زیاد
خیلی . زیاد . متعدد . دوجین
دوجین
ده ها
این کلمه می تواند به معنای ( دست ) هم باشد
به عنوان مثال
دست های پلی استیشن Dozens of playstation

بپرس