draw away

/ˈdrɒəˈweɪ//drɔːəˈweɪ/

دور شدن از، جلو زدن از، جلوتر از دیگران حرکت کردن در مسابقه وغیره، دیگران را پست سرگذاشتن

جمله های نمونه

1. He drew away from me.
[ترجمه گوگل]از من دور شد
[ترجمه ترگمان]او از من دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In this match he drew away.
[ترجمه گوگل]او در این دیدار به تساوی خارج از خانه دست یافت
[ترجمه ترگمان]در این وصلت از او دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One runner drew away from the pack.
[ترجمه گوگل]یکی از دوندگان از دسته دور شد
[ترجمه ترگمان]یک فراری از گروه دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The leader drew away from the pack.
[ترجمه گوگل]رهبر از دسته دور شد
[ترجمه ترگمان]رهبر از گروه دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the train drew away he blew her a kiss.
[ترجمه گوگل]همانطور که قطار دور می شد، او را بوسید
[ترجمه ترگمان]همچنان که قطار حرکت می کرد، او را بوسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Claire had seen the taxi drawing away.
[ترجمه گوگل]کلر دیده بود که تاکسی در حال دور شدن است
[ترجمه ترگمان]کلر تاکسی را دیده بود که دور می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She drew away, but he pulled her close again.
[ترجمه گوگل]او دور شد، اما او دوباره او را نزدیک کرد
[ترجمه ترگمان]او خودش را کنار کشید، اما او دوباره به او نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She drew away and did not smile.
[ترجمه گوگل]دور شد و لبخند نزد
[ترجمه ترگمان]جما خود را کنار کشید و لبخند نزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He began to draw away.
[ترجمه گوگل]او شروع به دور شدن کرد
[ترجمه ترگمان]شروع به بیرون کشیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The cars drew away, a breeze from the open window lifting Nicola's hair.
[ترجمه گوگل]ماشین ها دور شدند، نسیمی از پنجره باز موهای نیکولا را بلند کرد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل ها حرکت می کردند، نسیمی از پنجره باز که موهای نیکلا را بلند می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A sign of a false prophet is a drawing away in independence from the main body of the church.
[ترجمه گوگل]نشانه یک پیامبر دروغین دور شدن از بدنه اصلی کلیسا است
[ترجمه ترگمان]نشانه یک پیامبر نادرست، کشیده شدن از جسم اصلی کلیسا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When she became engrossed in some new work he made her preoccupation an excuse for drawing away from her.
[ترجمه گوگل]وقتی او غرق در کار جدیدی شد، او مشغله او را بهانه ای برای دور شدن از او کرد
[ترجمه ترگمان]پس از آن که به کاره ای جدیدی مشغول شد، او را به بهانه ای برای نقاشی کردن از او بهانه آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fernando drew away from her and Ruth scrambled to her feet, smoothing the creases from her dress.
[ترجمه گوگل]فرناندو از او دور شد و روت با تقلا به پاهایش رفت و چین های لباسش را صاف کرد
[ترجمه ترگمان]دن فرنان از او دور شد و روت از او دور شد و چین های لباسش را صاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The train drew away and Claudia was left alone on the platform.
[ترجمه گوگل]قطار دور شد و کلودیا روی سکو تنها ماند
[ترجمه ترگمان]قطار حرکت کرد و کلودیا هم روی سکوی ایستگاه تنها ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His voice was louder than he had intended and even his daughter drew away from him with a start.
[ترجمه گوگل]صدای او بلندتر از آنچه در نظر داشت بود و حتی دخترش هم با شروعی از او دور شد
[ترجمه ترگمان]صدایش بلندتر از چیزی بود که قصد داشت و حتی دخترش با تکانی از او دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

تو فوتبال
مساوی کردن
منحرف شدن
حرکت کردن
دور شدن
He approached her but she drew away

بپرس