draw in

جمله های نمونه

1. The days draw in and the mornings get darker.
[ترجمه محمدسجادی] روزها زودتر غروب می کنند و صبح ها تاریک تر می شون. ( زمستان در راه است )
|
[ترجمه غزال سرخ] روزها کوتاه تر می شوند و صبح ها تاریک تر.
|
[ترجمه گوگل]روزها نزدیک می شوند و صبح ها تاریک تر می شوند
[ترجمه ترگمان]روزها می گذرند و صبح ها تاریک تر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In autumn the days begin to draw in.
[ترجمه محمد سجادی] در پائیز روزها زودتر غروب می کنند.
|
[ترجمه د.فرخی] در پاییز روز ها شروع به کوتاه تر شدن می کنند.
|
[ترجمه گوگل]در پاییز روزها شروع به نزدیک شدن می کنند
[ترجمه ترگمان]در پاییز، روزها شروع به نقاشی کشیدن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Norway had held Holland to a scoreless draw in Rotterdam.
[ترجمه گوگل]نروژ در روتردام هلند را با تساوی بدون گل شکست داده بود
[ترجمه ترگمان]نروژ هلند را به تساوی بدون گل در روتردام برگزار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm getting short of money. I have to draw in my expenditure.
[ترجمه گوگل]من دارم کم پول میشم من باید در مخارجم بکشم
[ترجمه ترگمان]من دارم پول کم می کنم باید به خرج خودم عمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He'll have to draw in his horns now he's lost his job.
[ترجمه تارا] حالا که شغلش را از دست داده است، باید هزینه های خود را کم کند
|
[ترجمه گوگل]حالا که کارش را از دست داده است باید شاخ هایش را بکشد
[ترجمه ترگمان]اون باید الان توی شاخ باشه و کارش رو از دست داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After the business failed, he had to draw in his horns pretty sharply.
[ترجمه گوگل]پس از شکست کسب‌وکار، او مجبور شد شاخ‌هایش را کاملاً تیز بکشد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه کار شکست خورد مجبور شد که شاخ های خودش را به تندی بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The days begin to draw in after the summer solstice.
[ترجمه تارا] پس از انقلاب تابستانی، روزها کوتاهتر میشوند.
|
[ترجمه گوگل]روزها پس از انقلاب تابستانی شروع به نزدیک شدن می کنند
[ترجمه ترگمان]روزها بعد از انقلاب تابستانی شروع به نقاشی کشیدن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Next year the bank will draw in some of the money it has lent.
[ترجمه گوگل]سال آینده بانک مقداری از پولی را که وام داده است برداشت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]سال آینده، این بانک مقداری از پولی که وام داده است را جذب خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These boundaries draw in children of immigrant farm workers and, at the other extreme, children of high-tech millionaires.
[ترجمه گوگل]این مرزها فرزندان کارگران مهاجر مزرعه و از سوی دیگر، فرزندان میلیونرهای با فناوری پیشرفته را جذب می کند
[ترجمه ترگمان]این مرزها در کودکان کارگران مزرعه مهاجر و در نهایت، کودکان میلیونرهای دارای تکنولوژی بالا جذب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A public relations campaign also started up to draw in the waverers.
[ترجمه گوگل]یک کمپین روابط عمومی نیز برای جلب تزلزل کنندگان آغاز شد
[ترجمه ترگمان]یک کمپین روابط عمومی نیز برای جذب در the آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Amy was very quick on the draw in her interview.
[ترجمه گوگل]امی در مصاحبه خود بسیار سریع در قرعه کشی عمل کرد
[ترجمه ترگمان]ای می در مصاحبه او خیلی سریع عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Others use all the persuasion they can to draw in recruits.
[ترجمه گوگل]دیگران از تمام توان متقاعد کردنشان برای جذب نیرو استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]دیگران از تمام the که می توانند در استخدام نیروهای تازه به دست آورند استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then breathe in through your nose and draw in your right hand back to its starting position.
[ترجمه گوگل]سپس از طریق بینی نفس بکشید و دست راست خود را به حالت اولیه برگردانید
[ترجمه ترگمان]پس نفس بکش و از دماغت نفس بکش و دست راستت را به حالت اولش برگردون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, it now plans to draw in its horns in anticipation of declining demand for farm machinery by cutting back production.
[ترجمه گوگل]با این حال، اکنون قصد دارد با کاهش تولید، با پیش بینی کاهش تقاضا برای ماشین آلات کشاورزی، به سمت شاخ خود برود
[ترجمه ترگمان]با این حال، اکنون در نظر دارد در پیش بینی کاهش تقاضا برای ماشین آلات کشاورزی با کاهش تولید، از شاخ خود استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] نخ کشی در وردها - نخ بندی دستی در پشت ماشین بافندگی

انگلیسی به انگلیسی

• pull into a scheme or a plan; involve someone in something

پیشنهاد کاربران

If Iran succeeds in significantly escalating its assault on Israel, the US could be drawn in. "
to get someone involved in something:
طولانی شدن شب به دلیل تغییر فصل
هنرمند
Phrasal verb :
کوتاه شدن طول روز به دلیل فرا رسیدن فصل زمستان
درگیر کردن کسی در چیزی و یا مساله ای
به نقل از هزاره:
1 - [قطار، اتوبوس، و غیره] رسیدن، آمدن، وارد شدن؛ توقف کردن
2 - [روز] کوتاه شدن
3 - [هوا] استنشاق کردن، فروبردن
4 - جلب کردن، به خود متوجه کردن؛ ( مجازی ) [شخص] کشاندن، درگیر کردن
5 - تو بردن، به داخل کشیدن؛ [افسار] کشیدن
جذب کردن
تاریک شدن ( هوا )
ترغیب کردن ( کسی به ورود به بحثی که به آن علاقه ای ندارد )
داخل دادن ( هوا، دود سیگار و غیره )
دخیل کردن

بپرس