dresser

/ˈdresər//ˈdresə/

معنی: کمد، میز ارایش، میز کشودار واینه دار، میز یاقفسه اشپزخانه
معانی دیگر: (کسی که به روش به خصوصی لباس می پوشد) - پوش، (تئاتر و غیره) دستیار لباس، (کسی که چیزی را می آراید) ویترین آرا، زخم بند، دباغ، چرم پرداز، آماده ساز، آراینده، (قدیمی) رجوع شود به: sideboard، گنجه ی ظرف، گنجه ی آشپزخانه، کابینت، قفسه ی آشپزخانه، امر

جمله های نمونه

1. a conservative dresser
کسی که به طور محافظه کارانه لباس می پوشد.

2. a fancy dresser
آدم خوش پوش

3. a natty dresser
آدم شیک پوش

4. Elaine braced herself against the dresser and looked in the mirror.
[ترجمه گوگل]الین خودش را به کمد چسباند و به آینه نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]الین خودش را در کمد جمع کرد و به آینه نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was the fanciest dresser in the room.
[ترجمه گوگل]او شیک ترین کمد اتاق بود
[ترجمه ترگمان]او زیباترین میز اتاق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Todd is a really sharp dresser!
[ترجمه گوگل]تاد یک کمد واقعا تیز است!
[ترجمه ترگمان]تاد لباس خیلی تیزی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ivy leaves embellish the front of the dresser.
[ترجمه گوگل]برگ های پیچک جلوی کمد را تزئین می کند
[ترجمه ترگمان]آوی تو اتاق آرایش کار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's a snappy dresser.
[ترجمه گوگل]او یک کمد شیک است
[ترجمه ترگمان]او یک لباس رسمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's always been a natty dresser.
[ترجمه گوگل]او همیشه یک کمد نازک بوده است
[ترجمه ترگمان]اون همیشه یه میز قشنگ تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rickman worked as a dresser to Nigel Hawthorne.
[ترجمه گوگل]ریکمن به عنوان کمد برای نایجل هاثورن کار می کرد
[ترجمه ترگمان]ریکمن به عنوان یک dresser برای نایجل Hawthorne کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tony is a very sharp dresser.
[ترجمه گوگل]تونی یک کمد بسیار تیز است
[ترجمه ترگمان]تونی کمد خیلی تیزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He went to the beautiful old Welsh dresser that graced this homely room.
[ترجمه گوگل]او به سمت کمد زیبای قدیمی ولزی رفت که این اتاق خانگی را تزئین کرده بود
[ترجمه ترگمان]به طرف گنجه زیبا و زیبایی که این اتاق خودمانی را زینت می داد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When he reached into his dresser drawer that morning, Jeffrey Pyle says, all he wanted was a clean shirt.
[ترجمه گوگل]جفری پیل می‌گوید وقتی صبح آن روز دستش را به کشوی کمدش برد، تنها چیزی که می‌خواست یک پیراهن تمیز بود
[ترجمه ترگمان]وقتی آن روز صبح رسید به کشوی میزش، جفری توانستم بگویم که تنها چیزی که می خواست یک پیراهن تمیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The rector leant against the dresser and watched her as she fetched a vase and arranged the freesias.
[ترجمه گوگل]رئیس به کمد تکیه داد و او را در حالی که گلدانی می آورد و فریزیاها را مرتب می کرد، تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]کشیش کنار میز خم شد و او را تماشا کرد که گلدانی را می آورد و the را چیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Arthur was, in fact, a highly respectable dresser.
[ترجمه گوگل]آرتور در واقع یک کمد بسیار محترم بود
[ترجمه ترگمان]در واقع ارتور میز بسیار محترمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کمد (اسم)
commode, dresser

میز ارایش (اسم)
toilet, dresser, dressing table, toilette

میز کشودار واینه دار (اسم)
dresser

میز یاقفسه اشپزخانه (اسم)
dresser

تخصصی

[عمران و معماری] میزآرایش

انگلیسی به انگلیسی

• one that dresses; one that gets dressed; bureau, chest of drawers
a dresser is a piece of furniture with cupboards or drawers in the lower part and shelves in the top part.
in american english, a dresser is a chest of drawers, usually with a mirror on the top.
you also use dresser to refer to the kind of clothes that a person wears. for example, if you say that someone is a neat dresser, you mean that they dress neatly.

پیشنهاد کاربران

کمد لباس یا جا لباسیهم میشه گفت
dresser 2 ( n ) =a person who dresses in the way mentioned, e. g. a snappy dresser.
dresser
dresser 3 ( n ) = ( in a theater ) a person whose job is to take care of an actor's clothes for a play and help him or her to get dressed
dresser
dresser 1 ( n ) ( drɛsər ) ( also bureau, chest of drawers ) =a piece of furniture with drawers for keeping clothes in
dresser
dresser
معنی=کمد
دراور، کمد کِشو دار
کمد ؛ پوش
– a kitchen dresser
– She hid the letter in a dresser
– He is a conservative dresser
– She was always a very stylish dresser
میز توالت ( آرایش )
دراور - میز ارایش
کمد _ دراور

بپرس