drink up

جمله های نمونه

1. Drink up your sherry and we'll go.
[ترجمه گوگل]شری خود را بنوشید و ما می رویم
[ترجمه ترگمان]نوشیدنیت رو بخور و ما میریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Drink up, then I'll refill your glass.
[ترجمه گوگل]بنوش، بعد لیوانت را دوباره پر می کنم
[ترجمه ترگمان]بخور، پس glass رو پر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She told the children to drink up.
[ترجمه گوگل]به بچه ها گفت آب بخورند
[ترجمه ترگمان]به بچه ها گفت که مشروب بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Drink up and go home, buddy.
[ترجمه گوگل]بنوش و برو خونه رفیق
[ترجمه ترگمان] بخور و برو خونه، رفیق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Drink up, and let's go home.
[ترجمه گوگل]بنوش و بریم خونه
[ترجمه ترگمان]بخور و بیا برویم خانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Come on, drink up your juice.
[ترجمه گوگل]بیا، آب خود را بنوش
[ترجمه ترگمان] زودباش، آب میوه رو بخور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Come on, old boy, drink up.
[ترجمه گوگل]بیا، پسر پیر، آب بخور
[ترجمه ترگمان]زود باش پسر جانم، بخور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Drink up, there's time for another.
[ترجمه گوگل]بنوش، وقت برای دیگری هست
[ترجمه ترگمان]بخور، وقت دیگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Although ending the race to drink up before closing time has not moderated drinking habits, neither have apocalyptic predictions come to pass.
[ترجمه گوگل]اگرچه پایان دادن به مسابقه نوشیدن قبل از زمان بسته شدن، عادات نوشیدن را تعدیل نکرده است، پیش‌بینی‌های آخرالزمانی نیز محقق نشده است
[ترجمه ترگمان]اگر چه پایان دادن به مسابقه برای نوشیدن قبل از پایان دادن زمان، عادت نوشیدن را تعدیل نکرده است، هیچ گونه پیش بینی apocalyptic رخ نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Drink up! It's time to go.
[ترجمه گوگل]بنوش! وقت رفتن است
[ترجمه ترگمان]! بخور وقت رفتنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Drink up your milk.
[ترجمه Zz] شیرت را بنوش
|
[ترجمه گوگل]شیرت را بنوش
[ترجمه ترگمان] شیرش رو بخور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So come and see me, drink up my Duty Free.
[ترجمه گوگل]پس بیا و مرا ببین و Duty Free من را بنوش
[ترجمه ترگمان] پس بیا و منو ببین، وظیفه آزادم رو بخور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Come on, drink up. I want to go home.
[ترجمه گوگل]بیا، بنوش می خواهم به خانه بروم
[ترجمه ترگمان] زودباش، بخور میخوام برم خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He brought his drink up to his lips with the other.
[ترجمه گوگل]با دیگری نوشیدنی را تا لب هایش آورد
[ترجمه ترگمان]گیلاس خود را با دست دیگر به دهان برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. So drink up, then get your coat.
[ترجمه گوگل]پس بنوشید، سپس کتتان را بگیرید
[ترجمه ترگمان] پس بخور، پس کتت رو بیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• drink in one swallow; drain the glass

پیشنهاد کاربران

جام بر سرکشیدن. [ ب َ س َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) یا جام به سر کشیدن. کنایه از شراب خوردن بیکبار چنانکه از وی چیزی نماند. ( آنندراج ) :
اگر تردامنی جامی به سرکش
خط موجی به هر اندیشه درکش.
حکیم زلالی ( از آنندراج ) .
...
[مشاهده متن کامل]

|| کنایه از آغاز کردن نامه ای بنام خدا چنانکه در شعر زیر:
بود نامه ای نشأه بخش ادا
که بر سرکشد جام حمد خدا.
میرزا محمدعلی ماهر ( ازآنندراج ) .

لاجرعه سرکشیدن
اندرکشیدن
نوشیدن. بیکبار نوشیدن :
بروی شهنشاه جام نبید
بیک دم همانگاه اندرکشید.
فردوسی.
پیمانه بر سر کشیدن. [ پ َ / پ ِ ن َ / ن ِ ب َ س َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از یکباره شراب خوردن. ( آنندراج ) :
دامن صحبت مده از کف که دوران بهار
نیست چندانی که گل برسر کشد پیمانه را.
صائب.
جام بر تارک سر کشیدن. [ ب َ رَ ک ِ س َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از شراب خوردن بیکبار چنانکه از وی چیزی نماند. ( آنندراج ) :
عاشقا گر بود خواهی در صف می خوارگان
جام می بر تارک سر رایگان باید کشید.
معزی ( از آنندراج ) .
تا آخر سر کشیدن نوشیدنی
نوشیدن با ولع
stop drinking
تا قطره آخر خوردن

بپرس