drop out

/ˈdrɑːpˈaʊt//drɒpaʊt/

1- کناره گیری کردن (از عضویت)، ترک تحصیل کردن، 2- از دایره خارج شدن، نامعمول شدن، حذف تصادفی، از قلم افتادگی حذف تصادفی، ترک کننده (به ویژه ترک تحصیل کننده)، کسی که ترک تحصیل میکند

جمله های نمونه

1. Teenagers who drop out of high school have trouble finding jobs.
[ترجمه علی] نوجوانانی که در دوره دبیرستان ترک تحصیل می کنند، برای پیدا کردن شغل دچار مشکل می شوند
|
[ترجمه گوگل]نوجوانانی که دبیرستان را رها می کنند در یافتن شغل مشکل دارند
[ترجمه ترگمان]نوجوانانی که از دبیرستان بیرون می ریزند دچار مشکل یافتن شغل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Early pacemakers often drop out of a race before the finish.
[ترجمه گوگل]ضربان سازهای اولیه اغلب قبل از پایان مسابقه از مسابقه خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]pacemakers pacemakers اولیه اغلب قبل از پایان مسابقه از مسابقه خارج می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She had to drop out of the race half way through.
[ترجمه گوگل]او مجبور شد در نیمه راه از مسابقه خارج شود
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود از وسط مسابقه خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Several members of the team had to drop out at the last minute.
[ترجمه علی] تعدادی از اعضای تیم مجبور شدند در آخرین لحظه کناره گیری کنند.
|
[ترجمه گوگل]چند نفر از اعضای تیم مجبور شدند در آخرین لحظه از بازی خارج شوند
[ترجمه ترگمان]چند نفر از اعضای تیم مجبور شدند در دقیقه آخر از صحنه خارج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company had to drop out of the deal due to rising costs.
[ترجمه مهدی] او یک فرد اخراج شده است و هرگز شغل ثابتی نخواهد داشت
|
[ترجمه گوگل]این شرکت مجبور شد به دلیل افزایش هزینه ها از این معامله خارج شود
[ترجمه ترگمان]این شرکت مجبور بود به علت افزایش هزینه ها از قرارداد صرفنظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many students drop out or fail because they're not enjoying the course.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانش‌آموزان به دلیل اینکه از این دوره لذت نمی‌برند ترک تحصیل می‌کنند یا مردود می‌شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانش آموزان به این دلیل ترک تحصیل می کنند یا شکست می خورند که از این درس لذت نمی برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He had injured his leg and had to drop out of the race.
[ترجمه گوگل]او پایش آسیب دیده بود و مجبور شد از مسابقه خارج شود
[ترجمه ترگمان]او پایش را مجروح کرده بود و مجبور شده بود از مسابقه خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some drop out is probably inevitable.
[ترجمه گوگل]برخی از ترک تحصیل احتمالا اجتناب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]احتمالا چند قطره از آن اجتناب ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Only after Sinatra squeezes every drop out of the last note does the kid exit the car.
[ترجمه گوگل]فقط بعد از اینکه سیناترا هر قطره نت آخر را فشار داد، بچه از ماشین خارج می شود
[ترجمه ترگمان]تنها بعد از این که سیناترا هر قطره از آخرین یادداشت را فشار داد، کودک از ماشین خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As employers drop out of the health insurance business, the government Medi-Cal program generally picks up the slack.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که کارفرمایان از کسب و کار بیمه درمانی کنار می‌روند، برنامه دولتی Medi-Cal به طور کلی سستی را برطرف می‌کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کارفرمایان از کار بیمه سلامت خارج می شوند، برنامه دولت Medi - کال به طور کلی سست و سست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I drop out to the side of the road and pull off my rucksack containing the bagpipes.
[ترجمه گوگل]به کنار جاده رها می‌شوم و کوله‌پشتی‌ام را که حاوی کوله‌های کیسه‌دار بود، بیرون می‌آورم
[ترجمه ترگمان]به کنار جاده رفتم و کوله پشتی ام را از آن بیرون کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Enough of them eventually drop out, in fact, to disguise the otherwise decided statistical superiority of female performance in school.
[ترجمه گوگل]در واقع به اندازه کافی آنها در نهایت ترک تحصیل کردند تا برتری آماری عملکرد زنان در مدرسه را پنهان کنند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت کافی است که آن ها در نهایت برتری اماری مورد نظر عملکرد زنان در مدرسه را پنهان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But in the second week the children drop out because they are hungry.
[ترجمه گوگل]اما در هفته دوم بچه ها به دلیل گرسنگی ترک تحصیل می کنند
[ترجمه ترگمان]اما در هفته دوم بچه ها به این دلیل ترک تحصیل می کنند که آن ها گرسنه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You want to drop out of school?
[ترجمه گوگل]میخوای ترک تحصیل کنی؟
[ترجمه ترگمان]میخوای از مدرسه بیای بیرون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There is a high dropout rate from some college courses.
[ترجمه گوگل]نرخ ترک تحصیل در برخی رشته های دانشگاهی بالاست
[ترجمه ترگمان]نرخ ترک تحصیل زیادی از برخی دوره های دانشگاهی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He might be a college dropout but he's made a fortune in business.
[ترجمه گوگل]او ممکن است دانشگاه را رها کرده باشد، اما در تجارت ثروت زیادی به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]شاید از دانشگاه اخراج شده باشد، اما در کار تجارت ثروتی به هم زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Local schools are seeking to reduce the dropout rate.
[ترجمه گوگل]مدارس محلی به دنبال کاهش نرخ ترک تحصیل هستند
[ترجمه ترگمان]مدارس محلی به دنبال کاهش نرخ ترک تحصیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. He's a dropout who will never have a steady job.
[ترجمه گوگل]او یک ترک تحصیل است که هرگز شغل ثابتی نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اون یکی از dropout که هرگز شغل ثابتی نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. He was a loner and a dropout.
[ترجمه گوگل]او تنها بود و ترک تحصیل
[ترجمه ترگمان]اون یه آدم تنهایی و اخراج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. His mother is a high-school dropout, trying to raise four children on less than $500 a month.
[ترجمه ارمغان] مادرش در دبیرستان ترک تحصیل کرده و داره تلاش میکنه چهار بچه رو با کمتر از ۵۰۰ دلار در ماه پرورش دهد و بزرگ کند
|
[ترجمه گوگل]مادر او یک دختر دبیرستانی است که سعی می کند چهار فرزند را با کمتر از 500 دلار در ماه بزرگ کند
[ترجمه ترگمان]مادرش ترک تحصیل کرد و سعی کرد چهار کودک را در کم تر از ۵۰۰ دلار در ماه افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The University of Edinburgh's most famous dropout, Charles Darwin, pointed out that human beings are descended from animals.
[ترجمه گوگل]چارلز داروین، مشهورترین دانش آموخته دانشگاه ادینبورگ، اشاره کرد که انسان از نسل حیوانات است
[ترجمه ترگمان]چارلز داروین که مشهورترین ترک تحصیل دانشگاه ادینبورگ است، خاطر نشان ساخت که انسان ها از حیوانات پایین آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Not only are schools failing, but the national dropout rate is now over twenty percent and rising.
[ترجمه گوگل]نه تنها مدارس شکست می خورند، بلکه نرخ ترک تحصیل در کشور اکنون بیش از بیست درصد است و در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]مدارس نه تنها در حال شکست هستند، بلکه نرخ ترک تحصیل ملی هم اکنون بیش از بیست درصد و در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. You may see yourself as a dropout or a failure.
[ترجمه گوگل]شما ممکن است خود را یک ترک تحصیل یا شکست خورده ببینید
[ترجمه ترگمان]ممکن است خودتان را به عنوان یک ترک تحصیل یا شکست ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The first dropout occurred within a month after arrival.
[ترجمه گوگل]اولین ترک تحصیل در عرض یک ماه پس از ورود رخ داد
[ترجمه ترگمان]اولین ترک تحصیل در یک ماه پس از ورود اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Thus Hispanics, whose school dropout rates were historically the highest, were often unable to find work.
[ترجمه گوگل]بنابراین اسپانیایی‌ها، که نرخ ترک تحصیلشان از نظر تاریخی بالاترین میزان بود، اغلب قادر به یافتن کار نبودند
[ترجمه ترگمان]بنابراین اسپانیولی ها، که نرخ ترک تحصیل آن ها از نظر تاریخی بالاترین بود، اغلب قادر به یافتن کار نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Schools of choice have lower dropout rates, fewer discipline problems, better student attitudes, and higher teacher satisfaction.
[ترجمه گوگل]مدارس منتخب دارای نرخ ترک تحصیل کمتر، مشکلات انضباطی کمتر، نگرش بهتر دانش آموزان و رضایت بیشتر معلمان هستند
[ترجمه ترگمان]مدارس انتخابی نرخ ترک تحصیل کمتری دارند، مشکلات انضباطی کمتری، نگرش های دانشجویان بهتر، و رضایت معلم بالاتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Some studies have documented lower dropout rates, improved attendance, greater academic course-taking, and better academic performance.
[ترجمه گوگل]برخی از مطالعات میزان کمتر ترک تحصیل، بهبود حضور، گذراندن دوره های تحصیلی بیشتر و عملکرد تحصیلی بهتر را ثبت کرده اند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. An even higher dropout rate, 2 1 percent, correlated with those who were especially idealistic and people-oriented.
[ترجمه گوگل]نرخ ترک تحصیل حتی بالاتر، 21 درصد، با افرادی که به ویژه ایده آل گرا و مردم گرا بودند مرتبط بود
[ترجمه ترگمان]یک نرخ ترک تحصیل حتی بالاتر، ۲ درصد، با کسانی که به ویژه آرمان گرا و مردمی هستند هم بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. His Hal would be no rollicking dropout.
[ترجمه گوگل]هال او بدون افت تحصیلی است
[ترجمه ترگمان]هل His، از کارش اخراج نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] از قلم افتادگی ؛ حذف تصادفی
[برق و الکترونیک] از قلم افتادگی کاهش سطح سیگنال خروجی در هنگام بازخوانی داده های ثبت شده که می تواند موجب بروز خطای پردازش شود .

انگلیسی به انگلیسی

• quit school; quit any organized endeavor (race, course, contest, etc.); leave, depart
drop-outs are people who reject the accepted ways of a society, for example by not having a regular job; an informal word.
drop-outs are also young people who have left school or college before finishing their studies; an informal word.
withdrawing from school or from a course prior to completion; student who quits school before completing his studies; short pause in sound transmission in a web phone call due to data loss (telecommunications)

پیشنهاد کاربران

If a student drops out, they stop going to classes before they have finished their course/ to stop going to school before finishing the course of instruction
ترک تحصیل کردن
He dropped out of school when he was 16
He dropped out of school a month before graduation
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/drop-out
به غیر از معنی که دوستان اشاره کردن. با افرادی که گفته می شود که حاظر نیستند خود را با هنجارهای حاکم بر جامعه تطبیق دهند. مانند پوشیدن لباسهای نامتعارف. نداشتن شغل وغیره. و در خود بار منفی و عدم تایید دارد
به معنای رفتار برخلاف هنجارها و آداب و رسوم پذیرفته جامعه نیز هست. نا همنوایی. ناسازگاری.
در خصوص اینترنت یعنی قطع شدن موقتی
if an Internet connection drops out, it suddenly stops, usually for a short time
پا پس کشیدن ، انصراف دادن ( معمولا از دوره ی تحصیلی بدون تمام کردن آن )
این اصطلاح غالبا به معنای ترک تحصیل یا رها کردن نیمه کاره یه کاری هست
معادل اخراج شدن میشه fired یا expelled
حذف کردن واحد درسی
افت کردن و پایین آمدن ارزش چیزی هم میشه
●اگر وصل باشه میشه صفت، اخراجی ( از مدرسه یا دانشگاه ) ، کسی که ترک تحصیل کرده
● اگر جدا باشه میشه فعل به همین معنی، ترک تحصیل کردن
در آمار به معنای از قلم افتادگی با حذف تصادفی می باشد
از دور خارج شدن
build around
[phrasal verb]
build something around something
​[usually passive]
to create something, using something else as a basis
. E. g
The story is built around a group of high school dropouts
Oxford Dictionary@
ترک تحصیل کردن
در پژوهش به افرادی گفته می شود که از شرکت در تحقیق انصراف می دهند.
در هوش مصنوعی به معنای "حذف تصادفی" می باشد
۱. ترک تحصیل کردن - رها کردن ( درس ) - توقف رفتن به مدرسه قبل از تکمیل دوره ی آموزشی و گرفتن مدرک
۲. بیرون انداختن
مثال ها:
∆ Dropping out her big tits for her husband
∆ He dropped out of school when he was 16 : وقتی او ۱۶ ساله بود مدرسه ( و تحصیل ) را رها کرد
...
[مشاهده متن کامل]

∆ I dropped out of School when i was in the ninth grade : وقتی کلاس نهم بودم ترک تحصیل کردم

رها کردن ( کاری )
نیمه کاره رها کردن ( کاری، چیزی )
کناره گیری کردن، از قلم انداختن، مثلا:
drope out of school ترک تحصیل کردن
در متون درمانی به منزله رها کردن درمان است
خروج
انصراف دادن - ترک تحصیل کردن
i dropped out of school ترک تحصیل کردم - i dropped out من انصراف دادم
ترک تحصیل
رها کردن کاری
Drop out of a class
ادامه ندادن و ترک کلاس کردن
Drop out of school میشه ترک تحصیل کردن
اُفت کردن
من فکر میکنم خارج کردن بشه
اخراج شدن
از دور رقابت خارج شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس