dysmenorrhea


dysmenorrh(o)ea
روانشناسى : اختلال قاعدگى
(پزشکی) قاعدگی دردناک، دش ماهگی، بد قاعدگی، طب قاعدگی دردناک، عسرالطمک دشتاک

جمله های نمونه

1. The most severe cases with dysmenorrhea who require bed rest account for - 5 %.
[ترجمه گوگل]شدیدترین موارد با دیسمنوره که نیاز به استراحت در بستر دارند - 5٪ است
[ترجمه ترگمان]The موارد با dysmenorrhea که به استراحت نیاز دارند ۵ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a kind of psychosomatic disorder, primary dysmenorrhea has undividable connection with the mental problems, which actually is a kind of concrete and typical pain.
[ترجمه گوگل]دیسمنوره اولیه به عنوان نوعی اختلال روان تنی با مشکلات روانی ارتباط غیرقابل تقسیمی دارد که در واقع نوعی درد عینی و معمولی است
[ترجمه ترگمان]dysmenorrhea اولیه، به عنوان نوعی اختلال تنی تنی، ارتباط مستقیمی با مشکلات ذهنی دارد که در واقع نوعی از درد و رنج معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Primary dysmenorrhea is a common disorder with a high incidence in women, which affects quality of work and life, and attracts attention.
[ترجمه گوگل]دیسمنوره اولیه یک اختلال شایع با شیوع بالا در زنان است که کیفیت کار و زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد و جلب توجه می کند
[ترجمه ترگمان]اختلال اولیه یک اختلال رایج در زنان است که بر کیفیت کار و زندگی تاثیر می گذارد و توجه را به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "Danggui Shaoyao Powder" was employed to treat primary dysmenorrhea, pelvic inflammation and adnexitis; and satisfactory effects were obtained.
[ترجمه گوگل]"پودر Danggui Shaoyao" برای درمان دیسمنوره اولیه، التهاب لگن و آدنکسیت استفاده شد و اثرات رضایت بخشی به دست آمد
[ترجمه ترگمان]\"پودر Danggui Danggui\" برای درمان dysmenorrhea اولیه، التهاب لگن و adnexitis به کار گرفته شد و اثرات رضایت بخشی به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Primary dysmenorrhea, as one of the common diseases in adolescence, interferes with many adolescents' life, study and exercises.
[ترجمه گوگل]دیسمنوره اولیه به عنوان یکی از بیماری های شایع در دوران نوجوانی، زندگی، مطالعه و ورزش بسیاری از نوجوانان را مختل می کند
[ترجمه ترگمان]dysmenorrhea اصلی، به عنوان یکی از بیماری های رایج در دوران نوجوانی، با بسیاری از نوجوانان زندگی، مطالعه و تمرینات ورزشی تداخل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dysmenorrhea: Pain or cramps before or during menstruation.
[ترجمه گوگل]دیسمنوره: درد یا گرفتگی عضلات قبل یا در طول قاعدگی
[ترجمه ترگمان]Dysmenorrhea: درد و یا گرفتگی عضلات قبل یا در دوران قاعدگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It boasts of avoiding dysmenorrhea and it invites Harisu to be advertising endorser.
[ترجمه گوگل]به اجتناب از دیسمنوره می بالد و هاریسو را به حمایت کننده تبلیغات دعوت می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت به اجتناب از dysmenorrhea می بالد و it ها را به تبلیغ endorser دعوت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Treatment dysmenorrhea, adjustment internal secretion, improvement skin color.
[ترجمه گوگل]درمان دیسمنوره، تنظیم ترشح داخلی، بهبود رنگ پوست
[ترجمه ترگمان]dysmenorrhea درمانی، تنظیم ترشح داخلی، اصلاح رنگ پوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper deals with the treatment of dysmenorrhea, morning sickness, acute metrorrhagia with syncope and amenorrhea with acupuncture and medication in combination.
[ترجمه گوگل]این مقاله به درمان دیسمنوره، تهوع صبحگاهی، متروراژی حاد همراه با سنکوپ و آمنوره با طب سوزنی و دارو به صورت ترکیبی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با درمان of، بیماری صبحگاهی، metrorrhagia حاد با syncope و آمنوره شیردهی در ترکیب سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Menstrual disorders, amenorrhea, dysmenorrhea, menstruation Zhu Zheng, abnormal vaginal discharge, abdominal pain, galactorrhea, infertility may be due to the woman, man or both men and women.
[ترجمه گوگل]اختلالات قاعدگی، آمنوره، دیسمنوره، قاعدگی ژو ژنگ، ترشحات غیرطبیعی واژن، درد شکم، گالاکتوره، ناباروری ممکن است به دلیل زن، مرد یا زن و مرد باشد
[ترجمه ترگمان]اختلالات روانی، آمنوره شیردهی، dysmenorrhea، Zheng، menstruation abnormal، درد شکمی، galactorrhea، ناباروری ممکن است به خاطر زن، مرد یا هر دو زن و مرد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gynecopathy : Irregular Menstruation, Dysmenorrhea, Climacteric Syndrome, Metrorrhagia, Cold in Menstrual Period, Hyperplasia of Mammary Glands, Climacteric Syndrome .
[ترجمه گوگل]ژنیکوپاتی: قاعدگی نامنظم، دیسمنوره، سندرم کلیماکتریک، متروراژی، سرماخوردگی در دوره قاعدگی، هیپرپلازی غدد پستانی، سندرم کلیماکتریک
[ترجمه ترگمان]Gynecopathy: Menstruation نامنظم، Dysmenorrhea، سندرم climacteric، Metrorrhagia، سرما در دوره Menstrual، Hyperplasia of Glands، سندرم climacteric
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective:To probe into the operative cooperation of endometriosis dysmenorrhea treated with laparoscope presacral neurectomy .
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی همکاری جراحی دیسمنوره اندومتریوز درمان شده با نورکتومی پره ساکرال لاپاراسکوپ
[ترجمه ترگمان]هدف: کاوش در هم کاری فعال of dysmenorrhea با laparoscope presacral neurectomy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Low-dose oral contraceptive pill for dysmenorrhea associated with endometriosis: a placebo-controlled, double-blind, randomized trial.
[ترجمه گوگل]قرص ضد بارداری خوراکی با دوز پایین برای دیسمنوره مرتبط با اندومتریوز: یک کارآزمایی تصادفی دوسوکور کنترل شده با دارونما
[ترجمه ترگمان]قرص پیش گیری دهانی کم برای داروهای dysmenorrhea همراه با endometriosis: یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی با placebo double (placebo)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclulion: Sanyinjiao can treat dysmenorrhea through multiple methods, but the synthetical treatment may be better.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: Sanyinjiao می‌تواند دیسمنوره را با روش‌های متعدد درمان کند، اما درمان مصنوعی ممکن است بهتر باشد
[ترجمه ترگمان]Conclulion: Sanyinjiao می تواند از طریق روش های چندگانه با dysmenorrhea رفتار کند، اما درمان synthetical ممکن است بهتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective: to explore the functional mechanism of treating primary dysmenorrhea and dampness with indirect moxibustion.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مکانیسم عملکردی درمان دیسمنوره اولیه و رطوبت با موکسی‌بوشن غیرمستقیم
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مکانیسم کارکردی برخورد با dysmenorrhea اولیه و رطوبت با moxibustion غیر مستقیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] قاعدگی دردناک

انگلیسی به انگلیسی

• painful menstruation

پیشنهاد کاربران

dysmenorrhea ( پزشکی )
واژه مصوب: دُش‏دشتانی
تعریف: دشتان یا قاعدگی آزاردهنده و همراه با درد|||متـ . قاعدگی دردناک difficult menstruation

بپرس