entomology

/ˌentəˈmɑːlədʒi//ˌentəˈmɒlədʒi/

معنی: حشره شناسی، علم حشره شناسی
معانی دیگر: جمنده شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: entomologic (adj.), entomological (adj.), entomologically (adv.), entomologist (n.)
• : تعریف: the science concerned with insects.

- Many scientists in the field of entomology are working to understand why honey bees have been disappearing in great numbers.
[ترجمه گوگل] بسیاری از دانشمندان در زمینه حشره شناسی در تلاش هستند تا بفهمند چرا زنبورهای عسل به تعداد زیاد ناپدید شده اند
[ترجمه ترگمان] بسیاری از دانشمندان در زمینه of تلاش می کنند تا درک کنند که چرا زنبوره ای عسل در اعداد بزرگ از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He decided to specialize in entomology after graduation.
[ترجمه گوگل]او پس از فارغ التحصیلی تصمیم گرفت در رشته حشره شناسی تخصص پیدا کند
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت بعد از فارغ التحصیلی در علم entomology تخصص بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Entomology was also taking on an economic role as its application to pest control became evident.
[ترجمه گوگل]با آشکار شدن کاربرد آن در کنترل آفات، حشره شناسی نقش اقتصادی نیز به عهده گرفت
[ترجمه ترگمان]Entomology نیز نقش اقتصادی را به عنوان کاربرد آن در کنترل آفات در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hand studied 65 theses on entomology produced within the colleges of the University of London over a five year period.
[ترجمه گوگل]Hand 65 پایان نامه در مورد حشره شناسی تولید شده در کالج های دانشگاه لندن را طی یک دوره پنج ساله مطالعه کرد
[ترجمه ترگمان]دست به مطالعه ۶۵ مقاله در زمینه entomology که در دانشکده های دانشگاه لندن در طول یک دوره پنج ساله تولید شده اند می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His hobby is entomology.
[ترجمه گوگل]سرگرمی او حشره شناسی است
[ترجمه ترگمان]سرگرمی او entomology است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His system achieved some degree of popularity within entomology, which was in a flourishing state at the time.
[ترجمه گوگل]سیستم او در حشره شناسی که در آن زمان در وضعیت شکوفایی قرار داشت به درجه ای از محبوبیت دست یافت
[ترجمه ترگمان]این سیستم درجه ای از محبوبیت را در entomology که در آن زمان در حال شکوفایی بود، به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stephen Buchmann is an adjunct professor of entomology at the University of Arizona, Tucson.
[ترجمه گوگل]استفان بوچمن استادیار حشره شناسی در دانشگاه آریزونا، توسان است
[ترجمه ترگمان]استفن Buchmann استاد adjunct entomology در دانشگاه آریزونا در توسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The concepts and practices of applied entomology for the most part date from that Stone Age of science.
[ترجمه گوگل]مفاهیم و شیوه های حشره شناسی کاربردی در بیشتر موارد به آن عصر حجر علم برمی گردد
[ترجمه ترگمان]مفاهیم و اعمال of کاربردی برای مهم ترین قسمت از عصر حجر علم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Entomology became more fashionable once better killing bottles provided the squeamish with a less offensive method of collecting specimens.
[ترجمه گوگل]حشره شناسی زمانی مد شد که بطری های کشتن بهتر روشی کمتر توهین آمیز برای جمع آوری نمونه ها در اختیار افراد حیله گر قرار داد
[ترجمه ترگمان]Entomology با استفاده از روش توهین آمیز برای جمع آوری نمونه ها، یک بار دیگر مد روز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Natural and cultural history, Pacific anthropology, botany, entomology, and zoology.
[ترجمه گوگل]تاریخ طبیعی و فرهنگی، مردم شناسی اقیانوس آرام، گیاه شناسی، حشره شناسی و جانورشناسی
[ترجمه ترگمان]تاریخ طبیعی و فرهنگی، انسان شناسی آرام، گیاه شناسی، حشره شناسی، و جانورشناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Department of Entomology is an international centre for the study of insect and arachnid systematics, taxonomy, identification and comparative biology.
[ترجمه گوگل]دپارتمان حشره شناسی یک مرکز بین المللی برای مطالعه سیستماتیک حشرات و عنکبوتیان، طبقه بندی، شناسایی و زیست شناسی مقایسه ای است
[ترجمه ترگمان]دپارتمان of یک مرکز بین المللی برای مطالعه حشرات و arachnid systematics، طبقه بندی، شناسایی و زیست شناسی تطبیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I had been a professor of entomology for 15 years before I saw my first live bedbug.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه اولین ساس زنده ام را ببینم، 15 سال استاد حشره شناسی بودم
[ترجمه ترگمان]من ۱۵ سال پیش از آن که اولین شب زندگی live را ببینم، استاد entomology بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Collect paleontology, mammal specimens, malacology, and entomology.
[ترجمه گوگل]دیرینه شناسی، نمونه های پستانداران، مالاکولوژی و حشره شناسی را جمع آوری کنید
[ترجمه ترگمان]در دیرین شناسی، نمونه های پستاندار، malacology و entomology را جمع آوری می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The results of investigation on parasitology, entomology and social factors showed that imported malaria is the infection source of the outbreak.
[ترجمه گوگل]نتایج بررسی انگل شناسی، حشره شناسی و عوامل اجتماعی نشان داد که مالاریا وارداتی منبع شیوع بیماری است
[ترجمه ترگمان]نتایج تحقیقات بر روی parasitology، entomology و عوامل اجتماعی نشان داد که مالاریا وارد شده منبع عفونت شیوع بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This is a web page of Abstracts of Entomology.
[ترجمه گوگل]این یک صفحه وب از Abstracts of Entomology است
[ترجمه ترگمان]این یک صفحه وب از عکس های انتزاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Paul Reiter is professor of medical entomology at the Institut Pasteur in France.
[ترجمه گوگل]پل رایتر استاد حشره شناسی پزشکی در انستیتو پاستور فرانسه است
[ترجمه ترگمان]پل Reiter استاد علوم پزشکی در انستیتو پاستور در فرانسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حشره شناسی (اسم)
entomology

علم حشره شناسی (اسم)
entomology

تخصصی

[زمین شناسی] علم حشره شناسى

انگلیسی به انگلیسی

• study of insects (zoology)
entomology is the study of insects.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : entomology / entomologist
✅️ صفت ( adjective ) : entomological
✅️ قید ( adverb ) : _
حشره شناسی یا انتومولوژی ( به انگلیسی: Entomology ) ، علمی گسترده است که از جنبه های مختلف به مطالعه حشرات می پردازد.
در گذشته اصطلاح �حشره� معادل vaguer بود، و در طول تاریخ تعریف حشره شناسی شامل مطالعه زمینی حیوانات در گروه بندپایان یا دیگر شاخه ها، مانند عنکبوتیان، هزارپایان، کرم های خاکی، حلزون زمینی، و لیسه ها بودند. این معنی گسترده تر هنوز هم ممکن است در استفاده های غیررسمی مورد استفاده قرار گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

entomology
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Entomology
حشره شناسی

بپرس