equalizer

/ˈiːkwəˌlaɪzər//ˈiːkwəlaɪzə/

معنی: برابر کننده
معانی دیگر: (انسان یا ابزار) برابر ساز، (امریکا - خودمانی) هفت تیر، سلاح آتشین

جمله های نمونه

1. England scored the equalizer with only ten minutes to go.
[ترجمه میثم] انگلستان ده دقیقه مانده به پایان بازی، به گل تساوی دست یافت.
|
[ترجمه وحید] انگلستان گل تساوی را به ثمر رساند وقتی که تنها ده دقیقه تا پایان بازی وقت بود
|
[ترجمه Toegun] انگلیس گل مساوی را زد وقتی ک ده دقیقه مانده بود به پایان بازی
|
[ترجمه زاگرس] ده دقیقه به پایان بازی انگلستان نتیجه رامساوی کرد
|
[ترجمه گوگل]انگلیس تنها ده دقیقه مانده به پایان بازی گل تساوی را به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]انگلیس توپ را تنها با ده دقیقه به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Owen scored the equalizer for Liverpool.
[ترجمه میثم] اوون گل تساوی لیورپول را به ثمر رساند
|
[ترجمه گوگل]اوون گل تساوی لیورپول را به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]اوون the را برای لیورپول به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He scored an equalizer during the closing minutes of the match.
[ترجمه میثم] او گل تساوی را در دقایق پایانی بازی به ثمر رساند
|
[ترجمه گوگل]او در دقایق پایانی بازی گل تساوی را به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]وی در طی دقایق پایانی مسابقه، گل تساوی را به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sport is a great equalizer in schools.
[ترجمه گوگل]ورزش یک تساوی عالی در مدارس است
[ترجمه ترگمان]ورزش یک برابر کننده بزرگ در مدارس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One is that great communications equalizer, the Internet.
[ترجمه گوگل]یکی آن اکولایزر عالی ارتباطات، اینترنت است
[ترجمه ترگمان]یکی از آن equalizer ارتباطات بزرگ، اینترنت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Just before the end Trainer slid in an equalizer to send the game into extra time.
[ترجمه گوگل]درست قبل از پایان، ترینر یک تساوی را به زمین زد تا بازی به وقت اضافه ارسال شود
[ترجمه ترگمان]درست قبل از آن که Trainer به پایان برسد و بازی را به زمان بیشتری ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At first, I just ran the Equalizer program on a desktop computer.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، من فقط برنامه Equalizer را روی رایانه رومیزی اجرا کردم
[ترجمه ترگمان]ابتدا برنامه Equalizer روی یک کامپیوتر رومیزی را اجرا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Adaptive equalizer has become focus in the field of communication.
[ترجمه گوگل]اکولایزر تطبیقی ​​به تمرکز در زمینه ارتباطات تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]در حوزه ارتباطات نیز equalizer انطباقی مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An equalizer receiver can provide better performance in some such situations.
[ترجمه گوگل]یک گیرنده اکولایزر می تواند عملکرد بهتری را در برخی از چنین شرایطی ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]یک گیرنده equalizer کننده می تواند عملکرد بهتری را در برخی از این موقعیت ها فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The algorithm is also applicable to other equalizer structure although they are introduced for liner and transversal equalizer.
[ترجمه گوگل]این الگوریتم همچنین برای سایر ساختارهای اکولایزر قابل اجرا است، اگرچه آنها برای اکولایزر خطی و عرضی معرفی شده اند
[ترجمه ترگمان]همچنین این الگوریتم برای ساختار equalizer دیگر نیز قابل استفاده است، اگر چه آن ها برای liner equalizer و transversal equalizer معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This group-delay equalizer can follow any type of HTS microstrip filter in order to reduce phase distortion, enhance group-delay performance, and improve communication quality.
[ترجمه گوگل]این اکولایزر تاخیر گروهی می تواند از هر نوع فیلتر میکرواستریپ HTS پیروی کند تا اعوجاج فاز را کاهش دهد، عملکرد تاخیر گروهی را بهبود بخشد و کیفیت ارتباط را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]این تساوی گروه - تاخیر می تواند هر نوع فیلتر microstrip را به منظور کاهش اعوجاج فاز، افزایش کارایی گروه - تاخیر، و بهبود کیفیت ارتباطی دنبال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this paper we proposed an adaptive equalizer based on complex Hebbian-type learning algorithm.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ما یک اکولایزر تطبیقی ​​را بر اساس الگوریتم یادگیری پیچیده از نوع هبی پیشنهاد کردیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک equalizer انطباقی مبتنی بر الگوریتم یادگیری تایپ دهی پیچیده را پیشنهاد کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The first equalizer receiver 34A utilizes the pilot signal from that user to train the equalizer according to the adaptive algorithm of that receiver.
[ترجمه گوگل]اولین گیرنده اکولایزر 34A از سیگنال آزمایشی آن کاربر برای آموزش اکولایزر مطابق با الگوریتم تطبیقی ​​آن گیرنده استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]در گیرنده equalizer اول، یک سیگنال آزمایشی از این کاربر برای آموزش برابر کننده با توجه به الگوریتم انطباقی آن گیرنده استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Money is the great de - equalizer.
[ترجمه گوگل]پول اکولایزر عالی است
[ترجمه ترگمان]پول دو برابر کننده بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برابر کننده (اسم)
balancer, equalizer, leveler, leveller

تخصصی

[سینما] برابرسازی - هماهنگ کننده
[برق و الکترونیک] برابر ساز شبکه ای الکتریکی که تغییرات تاثیر فاز یا بهره آن با بسامد اثر مشخصه نامطولب دامنه وفاز خط انتقال را جبران می کند . - متعادل کننده، بکنواخت ساز
[ریاضیات] برابر ساز
[آب و خاک] متعادل کننده

انگلیسی به انگلیسی

• one who equalizes; one who makes uniform; something that has an equalizing influence; (electronics) electronic device that adjusts frequency distortion; (slang used in canada and the usa) gun, weapon; (british slang) goal that evens the score in a soccer match (also equaliser)
in a game such as football, an equalizer is a goal that makes the score of the two teams equal.

پیشنهاد کاربران

{در مجموعه فیلم The Equalizer}: موازنه ساز
در زمینه فیلم �موازنه ساز�، اصطلاح �اکولایزر� به شخصیت اصلی اطلاق می شود که به دنبال ایجاد تعادل یا یکسان کردن ترازوهای عدالت است. قهرمان داستان، یک افسر اطلاعاتی سابق است که اکنون از مهارت های خود برای کمک به افرادی استفاده می کند که در شرایط خطرناک گرفتار شده اند و توسط افراد یا سازمان های قدرتمند مورد استثمار یا بدرفتاری قرار می گیرند. "موازنه ساز" کسی است که زمین بازی را هموار کرده ( شرایط رقابتی منصفانه و برابر ) و عدالت را برای کسانی که مورد ظلم قرار گرفته اند، اجرا می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

متعادل کننده
گل تساوی ( در بازی فوتبال )
تو فوتبال خیلی استف میشه گذارشگر های خارجی وقتی گل مساوی زده میشه میگن. can he score the equalizer yes he csn!!
گزارشگر21 fifa🔝
[good luck]
درست کننده. ردیف کننده. حل کننده.
متعادل کننده. تسویه حساب.
برابرکننده ترازکننده سنگن کننده کفه سبک ترازو
میزان کننده - متعادل کننده - موازنه ساز - ایجاد کننده توازن

بپرس