earlobe

/ˈɪr.loʊb//ˈɪr.loʊb/

معنی: خاج، نرمه گوش، قسمت اویزان گوش
معانی دیگر: لاله گوش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the fleshy lower part of the ear.

جمله های نمونه

1. Florentine women rouged their earlobes.
[ترجمه A.A] زنان فلورانس نرمه گوشهاشون را سرخاب ( رژ ) زدند
|
[ترجمه گوگل]زنان فلورانسی لاله گوش خود را درشت کردند
[ترجمه ترگمان]زنان فلورانسی لاله گوششان را سرخاب مالیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thin black sideburns extended down to his earlobes in the style cartoonists adopted as the distinguishing mark of high-toned cads.
[ترجمه گوگل]ساقه های نازک مشکی تا لاله گوش او به سبکی که کاریکاتوریست ها به عنوان علامت متمایز کننده کادوهای با رنگ بالا انتخاب می کردند، کشیده می شد
[ترجمه ترگمان]sideburns سیاه نازک به سمت لاله گوشش در سبک cartoonists که به عنوان نشانه متمایز of با ته رنگ بالا طراحی شده بودند، گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Undaunted, he began nibbling her earlobe, as fine strands of hair brushed his face.
[ترجمه گوگل]بدون ترس شروع به نوک زدن لاله گوش او کرد، در حالی که تارهای ریز مو صورتش را برس کشیدند
[ترجمه ترگمان]با بی تابی شروع به جویدن لاله گوشش کرد، گویی رشته های تار مو بر چهره اش سایه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The man had a large gold ring dangling from one ear-lobe, and hair like tangled yellow string.
[ترجمه گوگل]مرد حلقه طلایی بزرگی داشت که از یک لاله گوش آویزان بود و موهایی مانند ریسمان زرد در هم پیچیده داشت
[ترجمه ترگمان]ان مرد انگشتر طلایی بزرگی داشت که از یک گوشه گوشت آویزان بود و موهایش مثل نخ زرد و درهم گره خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For the older child, measure from earlobe to bridge of nose to xiphoid.
[ترجمه گوگل]برای کودک بزرگتر، از لاله گوش تا پل بینی تا زیفوئید را اندازه بگیرید
[ترجمه ترگمان]برای کودک بزرگ تر، اندازه گیری از earlobe تا پل بینی به xiphoid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you have a big thick earlobe, that means you have a lot of luck.
[ترجمه گوگل]اگر لاله گوش ضخیم بزرگی دارید، به این معنی است که شانس زیادی دارید
[ترجمه ترگمان]اگه یه لاله گوشت گنده داشته باشی معنیش اینه که شانس زیادی داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The light on the earlobe flashes and flashes at the same time.
[ترجمه گوگل]نور لاله گوش همزمان چشمک می زند و چشمک می زند
[ترجمه ترگمان]نور چراغ ها و flashes همزمان برق می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Beijing has a very inconspicuous alley - earlobe alley.
[ترجمه گوگل]پکن یک کوچه بسیار نامحسوس دارد - کوچه لاله گوش
[ترجمه ترگمان]\"پکن یه کوچه earlobe very داره\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Attach the clip to an earlobe or the web of skin between thumb and index finger.
[ترجمه گوگل]گیره را به لاله گوش یا تار پوست بین انگشت شست و اشاره وصل کنید
[ترجمه ترگمان]این کلیپ را به an یا تار پوست بین انگشت شست و نشانه وصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This design is ideal for the antitragus-challenged; heck, these would stay on even if you were also missing your tragus, scapha, concha and earlobe.
[ترجمه گوگل]این طراحی برای افراد ضد تراگوس ایده آل است هک، حتی اگر تراگوس، اسکافا، کونچا و لاله گوش خود را نیز از دست داده باشید، همچنان باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]این طراحی برای the - challenged، ایده آل است، و اگر شما هم چنین tragus، scapha، concha و earlobe را نیز از دست دادید، این کارها حتی در صورتی ادامه خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results indicated that the use of temporal arterial pressure pulse wave can assure the accuracy of the inflation time, avoid the potential danger existed in earlobe plethysmogram and pr. . .
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که استفاده از موج پالس فشار شریان زمانی می‌تواند دقت زمان تورم را تضمین کند، از خطر بالقوه موجود در پلتیسموگرام لاله گوش و pr جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که استفاده از موج فشار موضعی موقتی می تواند دقت زمان تورم را تضمین کند و از خطر بالقوه موجود در earlobe plethysmogram و pr جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This article is the investigation to the students of Binzhou university in thumb, ring finger food type, Wen-penetration, rolling and the earlobe.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی دانشجویان دانشگاه بینژو در انواع غذای انگشت شست، حلقه انگشتی، نفوذ ون، چرخاندن و لاله گوش می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تحقیقی برای دانشجویان دانشگاه Binzhou در انگشت شستش، نوع غذا انگشتی، نفوذ ون، rolling و the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Step Take your hand and hold your right earlobe with your pointer finger and thumb.
[ترجمه گوگل]مرحله دست خود را بگیرید و لاله گوش راست خود را با انگشت اشاره و شست خود بگیرید
[ترجمه ترگمان]دست خود را بردارید و دست راست خود را با انگشت و انگشت اشاره خود بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As they pedal a cycle ergometer at various levels of exertion, a doctor takes blood samples from an earlobe. A special device then measures the concentration of lactate in the blood.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها یک چرخه ارگومتر را در سطوح مختلف فعالیت رکاب می زنند، یک پزشک از لاله گوش نمونه خون می گیرد سپس یک دستگاه مخصوص غلظت لاکتات را در خون اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها یک چرخه را در سطوح مختلفی فشار می دهند، یک پزشک نمونه خون را از یک earlobe می گیرد سپس یک دستگاه ویژه غلظت لاکتات خون را اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He tugged his ear lobe, our agreed sign for the other to remain silent.
[ترجمه گوگل]لاله گوشش را کشید، علامت مورد توافق ما برای اینکه دیگری ساکت بماند
[ترجمه ترگمان]او قطعه گوشش را کشید، نشانه موافقت ما برای سکوت دیگر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Only its tail and right ear lobe are missing, apparently having been bitten off.
[ترجمه گوگل]فقط دم و لوب گوش راست آن گم شده است که ظاهراً گاز گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]فقط دنب و نیم کره راست آن گم شده اند و ظاهرا گاز گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The outer ear includes the ear lobe and external auditory canal, which funnels sound waves toward the eardrum (or tympanic membrane) allowing it to vibrate.
[ترجمه گوگل]گوش خارجی شامل لوب گوش و مجرای شنوایی خارجی است که امواج صوتی را به سمت پرده گوش (یا پرده تمپان) هدایت می کند و به آن اجازه می دهد ارتعاش کند
[ترجمه ترگمان]گوش بیرونی شامل بخش گوش و مجرای شنوایی خارجی است که امواج صوتی را به سمت پرده گوش می فرستد (یا غشا tympanic)به آن اجازه لرزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Only its tail and right ear lobe are missing, apparently having been bitten off. Even its eyes have survived.
[ترجمه گوگل]فقط دم و لوب گوش راست آن گم شده است که ظاهراً گاز گرفته شده است حتی چشمانش نیز زنده مانده است
[ترجمه ترگمان]فقط دنب و نیم کره راست آن گم شده اند و ظاهرا گاز گرفته شده است حتی چشمانش جان سالم به در برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. About 45-55cm. It's nearly from patient's ear lobe to tip of the nose, and then to the low processus xiphoides.
[ترجمه گوگل]حدود 45-55 سانتی متر تقریباً از لوب گوش بیمار تا نوک بینی و سپس به قسمت پایین پروسه زیفوئید می رسد
[ترجمه ترگمان]حدود ۴۵ تا ۵۵ سانتیمتر این تقریبا از بخش گوش بیمار تا نوک بینی و سپس به سمت پایین processus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. He easily bites her lower ear lobe ugg tall embrace she up the pond side spreads the felt of towel up, anew large next gifted person of this fancy.
[ترجمه گوگل]او به راحتی لوب گوش پایین او را گاز می گیرد او را در آغوش می کشد تا سمت حوض را در آغوش می گیرد و نمد حوله را به سمت بالا پخش می کند
[ترجمه ترگمان]او به راحتی قسمت پایینی گوشت را گاز می گیرد و در آغوش می کشد و آب استخر را در آغوش می گیرد و احساس حوله را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. If you tear all the defects of the ear lobe, mastoid area in a self-folding flap reconstruction earlobe, ear lobe greater than the original design should, if necessary, may flap delay.
[ترجمه گوگل]اگر تمام نقایص لاله گوش را پاره کنید، ناحیه ماستوئید در یک لاله گوش بازسازی فلپ خود تاشو، لوب گوش بزرگتر از طرح اصلی باید، در صورت لزوم، ممکن است فلپ به تاخیر بیفتد
[ترجمه ترگمان]اگر شما همه نقص های بخش گوش را پاره کنید، ناحیه mastoid در بخش بازسازی دریچه سینه خود، بخش گوش بزرگ تر از طرح اصلی است، اگر لازم باشد، ممکن است تاخیر ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. He studied the Gascon's dark effete face and the jewel-encrusted pearl which swung arrogantly from one ear lobe.
[ترجمه گوگل]او چهره تیره گاسکونی و مروارید تزئین شده با جواهر را که با غرور از یک لاله گوش تاب می خورد، مطالعه کرد
[ترجمه ترگمان]صورت تیره و سیاهش را برانداز کرد و the را که از یک قسمت گوش مغرورانه آویزان شده بود برانداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Nicola moved her lips along Richard's neck and nuzzled his ear lobe delicately.
[ترجمه گوگل]نیکولا لب هایش را در امتداد گردن ریچارد حرکت داد و لاله گوش او را با ظرافت خم کرد
[ترجمه ترگمان]۲۳ لبش را روی گردن ریچارد تکان داد و به آرامی قسمت گوشش را مالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Weapons and other devices hung within his blood-red, high-collared cloak; and a communicator dangled from one ear lobe.
[ترجمه گوگل]اسلحه و وسایل دیگر در شنل قرمز خونی و یقه بلند او آویزان بود و یک رابط از یک لاله گوش آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان]سلاح ها و دیگر دستگاه ها در زیر شنل قرمز و یقه دار او اویزان بودند؛ و یک نوع ارتباط تصویری از یک قطعه گوش آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. He trudged off miserably down jubilee Road with the cold rain dripping from his ear lobes.
[ترجمه گوگل]او با بدبختی در جاده جوبیلی با باران سردی که از لاله گوشش می چکید، رفت
[ترجمه ترگمان]با درماندگی همراه با باران سردی که از نرمه گوشش می چکید به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Incision face lift surgery generally hidden in the ear, along the ear lobe and ear into the hairline.
[ترجمه گوگل]جراحی لیفت صورت با برش به طور کلی در گوش، در امتداد لاله گوش و گوش در خط مو پنهان می شود
[ترجمه ترگمان]گرفتگی عضلات چهره به طور کلی در گوش، در گوش و گوش و در گوش، در گوش پنهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Cang Li Man places back the cockroach on his right ear lobe.
[ترجمه گوگل]کانگ لی من سوسک را روی لبه گوش راست خود قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]Cang لی مرد سوسک را در نرمه گوش راست خود قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. The compound auricular tissue transplantation was performed in 4 cases. Z-plasty at the lower ear lobe was performed in 2 cases.
[ترجمه گوگل]پیوند بافت مرکب گوش در 4 مورد انجام شد Z-پلاستی در قسمت پایین گوش در 2 مورد انجام شد
[ترجمه ترگمان]پیوند بافت و بافت در ۴ مورد انجام شد Z - plasty در بخش گوش میانی در ۲ حالت انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خاج (اسم)
cross, lobe, club, crosslet, earflap, earlap, earlobe, rood

نرمه گوش (اسم)
earlobe, lappet

قسمت اویزان گوش (اسم)
earlobe

انگلیسی به انگلیسی

• dangling lower part of the external ear
your earlobes are the soft parts at the bottom of your ears.
rounded projection at the lower end of the ear

پیشنهاد کاربران

بپرس