eat like a horse

/it laɪk ə hɔrs//iːt laɪk ə hɔːs/

پرخوری کردن، مثل گاو خوردن

جمله های نمونه

1. If you are very hungry, you can eat like a horse.
[ترجمه گوگل]اگر خیلی گرسنه هستید، می توانید مانند اسب غذا بخورید
[ترجمه ترگمان]اگر خیلی گرسنه هستید می توانید مانند اسب بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He eats like a horse.
[ترجمه گوگل]مثل اسب غذا می خورد
[ترجمه ترگمان]مثل اسب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's very thin but she eats like a horse!
[ترجمه گوگل]او خیلی لاغر است اما مثل اسب غذا می خورد!
[ترجمه ترگمان]خیلی لاغر است اما مثل اسب می خورد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She can eat like a horse and never put on weight.
[ترجمه گوگل]او می تواند مانند یک اسب غذا بخورد و هرگز چاق نشود
[ترجمه ترگمان]اون می تونه مثل یه اسب بخوره و هیچ وقت وزن کم کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She may be thin, but she eats like a horse.
[ترجمه گوگل]او ممکن است لاغر باشد، اما مانند یک اسب غذا می خورد
[ترجمه ترگمان]شاید لاغر باشد، اما مثل اسب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tammy eats like a horse.
[ترجمه گوگل]تامی مثل اسب غذا می خورد
[ترجمه ترگمان] تامی \"مثل اسب میخوره\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She's so thin yet she eats like a horse.
[ترجمه گوگل]او خیلی لاغر است اما مثل اسب غذا می خورد
[ترجمه ترگمان]آنقدر لاغر است که مثل اسب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She can now eat like a horse.
[ترجمه گوگل]او اکنون می تواند مانند یک اسب غذا بخورد
[ترجمه ترگمان] حالا می تونه مثل اسب بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ken:Already? You used to eat like a horse!
[ترجمه گوگل]کن: قبلا؟ مثل اسب می خوردی!
[ترجمه ترگمان]به همین زودی؟ ! تو قبلا مثل یه اسب غذا می خوردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I could eat like a horse.
[ترجمه گوگل]میتونستم مثل اسب بخورم
[ترجمه ترگمان] میتونم مثل یه اسب بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It will do you harm to eat like a horse.
[ترجمه گوگل]خوردن مثل اسب برایت ضرر دارد
[ترجمه ترگمان]خوردن مثل اسب به شما ضرر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You eat like a horse(Sentence dictionary), don't you?
[ترجمه گوگل]شما مثل یک اسب غذا می خورید (فرهنگ جمله ها)، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]شما مثل یک اسب غذا می خورید (فرهنگ لغت جمله)، اینطور نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She can eat like a horse now.
[ترجمه گوگل]او اکنون می تواند مانند یک اسب غذا بخورد
[ترجمه ترگمان] اون می تونه همین الان مثل اسب بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dave is a big eater but he's met his match with Gordon-he eat like a horse.
[ترجمه گوگل]دیو یک غذاخور بزرگ است اما او با گوردون مطابقت دارد - او مانند یک اسب غذا می خورد
[ترجمه ترگمان]دیو خیلی بزرگ است، اما با گوردن گوردن، مثل یک اسب غذا می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• eat large amounts of food, eat a lot

پیشنهاد کاربران

همون "مثل گاو میخوره"ی خودمون
to eat a lot
مثل خر خوردن
یا مثل گاو میخوره

بپرس