egalitarianism

/iˌɡæləˈteriəˌnɪzəm//ɪˌɡælɪˈteərɪənɪzəm/

معنی: مکتب مساوات بشر
معانی دیگر: مکتب مساوات بشر

جمله های نمونه

1. Linked to egalitarianism and associated with many of the same writers and thinkers has been the drift to collectivism.
[ترجمه گوگل]پیوند با برابری گرایی و همراهی با بسیاری از همان نویسندگان و متفکران، گرایش به جمع گرایی بوده است
[ترجمه ترگمان]پیوند با egalitarianism و ارتباط با بسیاری از همان نویسندگان و اندیشمندان، به طور اشتراکی بر مبنای جمع گرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The egalitarianism by which aristocrats and their slaves shared in one and the same eucharist was extraordinary.
[ترجمه گوگل]برابری طلبی که به موجب آن اشراف و بردگانشان در یک مراسم عشای ربانی سهیم بودند، فوق العاده بود
[ترجمه ترگمان]The که اشراف و غلامان آن ها در یکی از آن ها به اشتراک گذاشته بودند فوق العاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In an interesting discussion of varieties of egalitarianism, Plant attacks the rhetoric that links freedom only with consumer choice.
[ترجمه گوگل]پلانت در بحثی جالب در مورد انواع برابری خواهی، به لفاظی هایی حمله می کند که آزادی را تنها با انتخاب مصرف کننده مرتبط می کند
[ترجمه ترگمان]در یک بحث جالب در مورد انواع of، گیاه معانی بیان را مورد حمله قرار می دهد که آزادی را فقط با انتخاب مصرف کننده پیوند می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Moreover, the empirical evidence on the effect of egalitarianism on capital formation is uncertain.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، شواهد تجربی در مورد تأثیر برابری طلبی بر تشکیل سرمایه نامشخص است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، شواهد تجربی در مورد تاثیر of بر شکل گیری سرمایه نامشخص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ideology of egalitarianism is still very much alive.
[ترجمه گوگل]ایدئولوژی برابری طلبی هنوز بسیار زنده است
[ترجمه ترگمان]ایدئولوژی of هنوز زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The market egalitarianism argument fails to draw a distinction between the legitimate and illegitimate use of non public price sensitive information.
[ترجمه گوگل]استدلال برابری طلبی بازار نمی تواند تمایزی بین استفاده مشروع و نامشروع از اطلاعات غیر عمومی حساس به قیمت قائل شود
[ترجمه ترگمان]استدلال egalitarianism این است که بین استفاده قانونی و نامشروع از اطلاعات حساس به قیمت عمومی تمایزی قائل نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Egalitarianism : The tax system should try to achieve a more equal distribution of after - tax incomes.
[ترجمه گوگل]برابری طلبی: نظام مالیاتی باید تلاش کند تا به توزیع برابر تری از درآمدهای پس از مالیات دست یابد
[ترجمه ترگمان]Egalitarianism: سیستم مالیاتی باید تلاش کند به توزیع مساوی درآمد بعد از مالیات دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But this deeply held egalitarianism also makes the Nordic model difficult to export.
[ترجمه گوگل]اما این برابری گرایی عمیقاً صادرات مدل نوردیک را دشوار می کند
[ترجمه ترگمان]اما این مساله عمیقا باعث ایجاد مدل شمال اروپا برای صادرات می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Underlying this is a deep sense of egalitarianism, especially in the education system.
[ترجمه گوگل]زیربنای این احساس عمیق برابری طلبی، به ویژه در سیستم آموزشی است
[ترجمه ترگمان]اساس این امر حس عمیق تری از egalitarianism، به ویژه در سیستم آموزشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Maoist state preached egalitarianism and relied on the loyalty of workers and peasants.
[ترجمه گوگل]دولت مائوئیست مساوات طلبی را تبلیغ می کرد و بر وفاداری کارگران و دهقانان تکیه داشت
[ترجمه ترگمان]دولت مائویی egalitarianism را موعظه می کرد و به وفاداری کارگران و دهقانان تکیه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Egalitarianism and the Russian rural commune were closely related.
[ترجمه گوگل]برابری طلبی و کمون روستایی روسیه ارتباط نزدیکی با هم داشتند
[ترجمه ترگمان]Egalitarianism و the روستایی روسیه رابطه نزدیکی با یکدیگر داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The judges liked the new egalitarianism of this: lest anyone be offended at the idea that a cascade falls from top to bottom, this new preposition makes the idea less hierarchical.
[ترجمه گوگل]قضات تساوی طلبی جدید را دوست داشتند: مبادا کسی از این ایده که یک آبشار از بالا به پایین سقوط می کند آزرده شود، این حرف اضافه جدید باعث می شود که این ایده سلسله مراتبی کمتری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]قضات the جدید این مساله را دوست داشتند: مبادا کسی از این ایده که آبشاری از بالا به پایین سقوط می کند رنجیده شود، این حرف اضافه جدید باعث می شود این ایده به صورت سلسله مراتبی کم تر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We should not practice egalitarianism.
[ترجمه گوگل]ما نباید برابری طلبی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نباید egalitarianism را تمرین کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Egalitarianism will not work.
[ترجمه گوگل]برابری طلبی کارساز نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]Egalitarianism کار نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مکتب مساوات بشر (اسم)
egalitarianism

انگلیسی به انگلیسی

• belief in equal rights for all people
egalitarianism is the belief that all people are equal and should have the same rights and opportunities, or the practice of this belief.

پیشنهاد کاربران

egalitarianism ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: برابرگرایی
تعریف: رویکردی نظری که هدف آرمانی سازمان اجتماعی را در تحقق برابری موقعیت ها و امتیازات و شرایط می بیند
مساوات طلبی

بپرس