1. The boy was electrocuted when he wandered onto a railway track.
[ترجمه گوگل]پسربچه هنگام سرگردانی در مسیر راه آهن دچار برق گرفتگی شد
[ترجمه ترگمان]پسر وقتی روی ریل قطار می گشت با برق برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Don't touch that wire, you'll electrocute yourself.
[ترجمه گوگل]به آن سیم دست نزن، خودت برق می گیری
[ترجمه ترگمان]به اون سیم دست نزن، خودت برق می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. James Roach was electrocuted in South Carolina in 1986 .
[ترجمه گوگل]جیمز روچ در سال 1986 در کارولینای جنوبی دچار برق گرفتگی شد
[ترجمه ترگمان]جیمز روچ در سال ۱۹۸۶ در کارولینای جنوبی کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Three people were electrocuted by falling power-lines.
[ترجمه گوگل]سه نفر بر اثر سقوط سیم برق دچار برق گرفتگی شدند
[ترجمه ترگمان]سه نفر با افتادن از خطوط برق کشته شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Last week a housewife was electrocuted by her washing machine.
[ترجمه گوگل]هفته گذشته یک زن خانه دار با ماشین لباسشویی اش برق گرفت
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته یک زن خانه دار در ماشین لباس شویی خود براثر برق گرفتگی کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was electrocuted when he touched the bare wires.
[ترجمه گوگل]وقتی سیم های خالی را لمس کرد دچار برق گرفتگی شد
[ترجمه ترگمان]وقتی اون به سیم های لخت دست زد برق کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was electrocuted for a murder committed when he was 1
[ترجمه گوگل]او در 1 سالگی به دلیل قتلی که مرتکب شده بود برق گرفت
[ترجمه ترگمان]اون به جرم قتل به قتل رسیده وقتی که سالش بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The murderer was electrocuted.
9. Can you be electrocuted when miso soup oozes into a pager attached to your belt?
[ترجمه گوگل]آیا وقتی سوپ میسو به پیجر متصل به کمربند شما می ریزد دچار برق گرفتگی می شوید؟
[ترجمه ترگمان]وقتی سوپ رو به کمربند تو وصل میکنه با برق به برق وصل میشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He accidentally electrocuted himself.
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی خود را برق گرفت
[ترجمه ترگمان]به طور تصادفی به خودش برق وصل کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. One day a cable shorted and they were electrocuted.
[ترجمه گوگل]یک روز کابلی قطع شد و آنها دچار برق گرفتگی شدند
[ترجمه ترگمان]یه روز یه کابل حیاتی و اونا با برق کشته شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Taser model will electrocute a crowd of people at the touch of a button.
[ترجمه گوگل]مدل Taser با فشار دادن یک دکمه، جمعیتی از مردم را برق گرفت
[ترجمه ترگمان]مدل Taser جمعی از افراد را در تماس با یک فشار قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But The sea would electrocute us all.
[ترجمه گوگل]اما دریا همه ما را برق خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]اما دریا همه ما را برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The electrocute and disintegrate videos show it pretty well.
[ترجمه گوگل]ویدئوهای برق گرفتگی و متلاشی شدن آن را به خوبی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ویدئوها و هم از هم پاشیده شدن این فیلم را بسیار خوب نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید