empoison

/emˈpɔɪzən//ɪmˈpɔɪzn/

معنی: زهرالود کردن
معانی دیگر: (قدیمی) زهرین کردن، سمی کردن، زهرآگین کردن، زهردادن به، مسموم کردن، فاسدکردن، زهرکش کردن

مترادف ها

زهرالود کردن (فعل)
poison, envenom, empoison

انگلیسی به انگلیسی

• corrupt; embitter; (archaic) poison

پیشنهاد کاربران

بپرس